• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : فصل الخطاب رهبري (دام ظله )
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عليكم برادر بسيجي و همرزمم

    بيشتر براي ديدن نظرات و پاسخها خدمت رسيده ام ولي گفتم عرض ادب و سلامي هم داشته باشم .

    راستي ، ضمن آرزوي سلامتي جسماني و شادابي برايتان مي خواستم ببينم آن قضيه چه شد ؟

    ناگفته نماند كه يكي از برادراني مثل شما تقريبا نيمي از آن را حل كردند ، البته به تمام آنچه تقاضا شده بود هم هنوز نياز است .

    ايمدوارم با خبر سلامتي خودتان ما را خوشخال بفرماييد .

    پاسخ

    با سلام به دوست و برادر بسيار عزيزم . ممنون كه حال اين حقير را جويا شديد . دردي كه او عطا كند عين دواست و دوا و درمان را اميد خلاصي بستن ناداني است .راضي ام به آنچه او برايم راضي است . در مورد اوامري هم كه فرموديد به تبع اين حالت بيماري عذر تقصير دارم اما به يكي از نزديكانم سپرده ام كه پيگير شود انشاء الله تا آخر هفته اميد فرجي خواهد بود .برايم دعا كنيد كه خدا درد دينم را بيفزايد و بر درد دنيا صبرم عطا كند . يا حق .
    + صدرا 

    امروز سه روز است كه از فرمايشات مقام معظم رهبري مي گذرد ولي هنوز بيانيه اي كه التزام عملي اقاي موسوي را به نظام و فرمايشات معظم له ثابت كند صادر نشده !!!

    البته بري حقير اين موضع اقاي موسوي به هيچ وجه عجيب نيست تعجب من از بعضي دوستان است كه چطور اينقدر دير از خواب بيدار شدند!!

    پاسخ

    سلام . اگر چه به قول شما بيانيه اي صادر نشده اما عملي بر خلاف هم مشاهده نشده است . نامه نوشتن و اصرار بر حفظ مواضع و پيگيري شكايتها از طريق قانون نه خلاف شرع است و نه ضديت عملي با رهبري معظم انقلاب . هر چند رعايت عملي فرمايشات ولي فقيه را واجب شرعي مي دانيم اما اين به معناي عصمت ولي فقيه نيست . سر آخر ، نظرتان را درباره جناب آقاي موسوي محترم مي دارم اما فكر مي كنم براي قضاوت كردن درباره خفته و بيدار بودن افراد زمان بسياري لازم است . بسا كه مي انديشند بيدارند اما از هر خفته اي خوابيده ترند و بسا كه كسان كه خفته نام مي گيرند و از هر بيداري بيدار تر ند.
    + دانشجو 

    سلام.

    آقاي مخبر من از شما دلخورم بابت اينکه فردي رو مثل آقاي موسوي انتخاب کرديد تا برآوردکننده آرمانهاي شما باشد.

    واقعا مگه قبل از انتخابات چهره اين کانديداتور واسه شما مشخص نبود؟

    کسي که در تمام صحبتهايش و تمام پوسترهايش نام و نشاني از ولي فقيه زمانش نبود و در اکثر تبليغات ايشان عکس هاي دو نفري با آقاي خاتمي را در برداشت. به نظرم شخصي مثل آقاي خاتمي رو همه ميشناسن و معيارها و آرمانهايش براي ملت ايران مشخص است. چطور شما به اين جمله معروف تبليليغاتي آقاي موسوي توجه نکرديد که ميگفت حمايت از خاتمي، حمايت از موسوي است؟؟؟؟ به نظرم اين کم مساله اي نيست.

    شما فيلم تبليغاتي آقاي موسوي رو مشاهده نکرديد که در آن 3 خانم ( از جمله خانم معتمد آريا و دو خانم ديگر که من نشناختم ولي مطمئنم شخصيت هاي مهمي بودند ) گرد هم جمع شده بودند و برخلاف نص صريح قرآن مباحثه ميکردند و ميگفتند چرا يک خانم براي مسافرت به خارج بايد از شوهرش اجازه بگيرد و از اينجو مسائل، اما فکنم شما بايد بدانيد که در قرآن به اين امر توصيه شده است؟؟؟؟؟

    آيا واقعا شخصيت واقعي آقاي موسوي انقدر مبهم بود که شما و استاد علامه آقاي جوادي آملي به حمايت از ايشون به پا خواسته بوديد؟

    اکنون نيز با شرط و شروطي در حال فاصله گرفتن از آقاي موسوي هستيد و نه به صورت صريح.

    من به يک مساله فکر ميکردم که در زمان ظهور منجي عالم (عج) از اين مسائل بسيار پيش خواهد آمد که تشخيص حق و باطل براي مردم به شدت سخت و مشکل خواهد بود مگر اينکه يک ميزان مناسب براي سنجش امور براي خود برگزينند (مثل ولي فقيه و يا چيزهاي ديگر) و افراد بسياري که متاسفانه بعد سالها خدمت به اسلام در مقابل امام و اسلام صف آرايي خواهند کرد.

    با طرح اين نکته قصد اين را ندارم که بگم آقاي موسوي باطل و يا آقاي احمدي نژاد حق و هرکسي که طرفدار آقاي موسوي است در صف دشمنان است و از اين جور حرفا. مطمئنا اگه کسي شما را خوب بشناسد به عشق و علاقه شما نسبت به اهل بيت و اسلام ناب محمدي آشناست و بنده اصلا قصد جسارت ندارم و فقط ميخواهم که خود شما در اين باره يه سري نکات بفرماييد تا براي بنده و ساير عزيزان مساله روشنتر شود.

    البته منکر اين نميشوم که مساله به وجود آمده در کشور از جهاتي به مورد بالا شبيه است.

    پيشاپيش ممنون از پاسخگويي

    پاسخ

    به نام خدا . با سلام . آنچه درباره هواداران يك كانديدا و يا به عبارت بهتر هواداري از يك كانديدا بايد مي گفتم خيلي پيش از اين در مقاله ( انتخابات و گرايش ها ) گفته ام . به نظر من بر خلاف تصور شما آقاي خاتمي آنقدر سياه نيست كه برخي نمايش مي دهند . به ايشان انتقادات اساسي دارم اما با همه اختلافات و فاصله هايم با ايشان ، ايشان را اخلاق مدار تر و صادق تر از بسياري ديگر مي دانم . اما معيارهايي كه براي انتخابم بر گزيده بودم جدا از معيارهاي اساسي كه امام راحل و مقام معظم رهبري و البته نه فقط در طول اين 4 سال بيان كرده بودند نبود و كيست كه بگويد آقاي موسوي همه آن معيارها را در آخرين درجه داشت ؟!‏ اما نكات فراواني ديگري هست كه شايد براي روشن شدنش زمان نياز داشته باشد تا حق خود را از باطل نشان دهد . بسياري از كسان را ديده ام كه سالها در حمايت افراطي از ولايت فقيه گريبان مي دريدند و شعار مي دادند ، از هر دو كلمه شان يك كلمه اش نام رهبري بود اما نه در انديشه شان و نه در عملشان بويي از راهبردهاي عترت و قرآن به مشام نمي خورد . به نظرم شعار دادن و نام بردن و زير تصوير رفتن هميشه به معني وفاداري و عكس آنها هميشه به معني بي وفايي نيست . اما آن دو خانمي كه به آنها اشاره كرديد يكي خانم دكتر زهرا رهنورد بود و ديگري يك از اساتيد حقوق دانشگاه كه نامش را فراموش كرده ام و آنچه از آن سخن مي گفتند هيچ ربطي به آموزه هاي قرآني ندارد . كجاي قرآن به اين نكته اي كه فرموديد اشاره دارد ؟ اگر فقهاء (ادام الله اظلالهم ) چنين فتاوايي دارند بر حسب برخي روايات است و جالب اين كه در ميان خود آن بزرگواران اجماعي محصّل در اين باره وجود ندارد .قطعا شخصيت و سوابق مهندس موسوي براي من مبهم نبوده و نيست و اكنون نيز اگر چه انتقاداتي به منش پيش گرفته ايشان دارم اما هنوز آن شخصيت برايم در هم نشكسته است اما ماهيت و هويت اين شخصيت و ساير نامزدهاي انتخاباتي براي كسي مانند حضرت آيت الله علامه جوادي آملي (دام ظله ) روشن تر از آن بود كه برخي گمان مي كنند . اگر چه كسي نمي تواندادعا كند كه ايشان رسماً از كسي حمايت كرده باشند . به تاريخ اطمينان داشته باشيد . تا كنون هميشه قاضي منصف و عادلي بوده است . من از شما تعجب مي كنم كه با چيزي دشمني مي كنيد كه نمي شناسيد . آن طور كه از نوشته هايتان و لطفتان به حقير پيداست بايد مرا از نزديك بشناسيد . بدانيد كه من همان هستم كه بودم با همان آرمانها و دلبستگي ها بلكه امروز معتقد تر و وابسته تر به آنچه مرا در اعتقاد به آن ستوده ايد . عزمم را براي مبارزه اي سخت بر عليه انديشه اي كه مي كوشد تا با بهره بردن از مقدسات اعتقادي مردم ، ميراث گرانبهاي اسلام را كه توسط امام راحلمان (جمهوري اسلامي ) خوانده شد به سرقت برند و جايگاه رفيع ولايت فقيه را بي هويت كنند جزم كرده ام . مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (دام ظله ) را همچنان طلايه دار نظام جمهوري اسلامي مي دانم ولي بسياري از مجيز گويانش را دوستان نادان و برخي را دشمنان دانايي مي دانم كه دانسته يا نداسته مي كوشند تا ميان امامت و امت را با هوچي گري و دروغ گويي فاصله اي عميق ايجاد كنند . در آنچه مي نويسم ناظر به افراد نيستم تا متهم به اتهام روا داشتن به كسي شوم بلكه ناظر بر جريان فكريي هستم كه 30 سال است مي كوشند تا با نزديك شدن به نقطه ثقل نظام اسلامي و كوبيدن ياران با سابقه امام راحل ، از انديشه خميني انتقام بكشند وقتي كه گفت : جمهوري اسلامي ، نه يك كلمه كم ، و نه يك كلمه بيش . وقتي كه با اين بيان قاطع خواب پريشانشان را براي حكومت اسلامي يا به عبارت ديگر نظام خليفه اي اسلامي كه رأي مردم را به هيچ مي گرفت بر آشفت . فرزند خميني به دنيا امدم ، فرز
    + فاطمه 

    و کلام آخر (بيشتر خطاب به خودم):

    حضرت امير در نهج ميفرمايد که حق و باطل با آدمها شناخته نميشود...حق را بشناس اهلش را خواهي شناخت و باطل را بشناس، اهلش را در خواهي يافت
    ان الحق و الباطل ، لايعرفان باقدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله، اعرف الباطل تعرف اهله
    پاسخ

    با عرض سلام و تشكر از پيامتان . آنچه از حضرت اميرمؤمنان علي (ع) نگاشته ايد همان حقيقيت است كه انكار ناپذير است . اللهم ارنا الاشياء كما هي .سربلند باشيد .
    + فاطمه 

    از پاسخ شما سپاسگزارم...

    نااميدي گناه بزرگي است اما هر روز چنان اين احساس در من ريشه باز مي كند كه تواني براي بررسي آراء و نظرات و تحليل انها برايم باقي نگذاشته... تنها چيزي كه كورسوي اميد را زنده نگه ميدارد باور ظهور منجي است... از عمق وجودم براي ظهورشان دعا مي كنم.

    فكر نميكنم كه ايشان براي برقراري عدالت و مقابله با دروغگويان و رياكارانِ در مسند نشسته از راه هاي قانوني وارد شود! قانوني كه به بازيچه اي در دست مدعيان دين و دينداري تبديل شده...

    ديروز خون بيگناهان زيادي در اين سرزمين ريخته شد...

    + ا.م 

    با عرض سلام وآرزوي سلامت وتوفيق روزافزون براي شما سيد عزيز...

    جناب آقاي مخبرعزيز اي کاش در دلايل وملاکهايتان براي شخص رييس جمهور تعهدوحداقل پايبندي به نظام اسلامي والتزام به ولايت معظم فقيه را منظور ميکرديد چراکه قبل از انتخابات نيز چهره وکارنامه ي آقايان واحزاب به اصطلاح حامي سياسي واقتصادي ايشان برهمگان مبرهن بود.شما كه مجلس ششم را فراموش نكرده بوديد!شما كه تحصن آقايان نماينده را فراموش نكرده ايد!شما كه بهتر از ماجراي ولايت دوگانه خبر داريد! آيا همان آقايان امروز به حمايت از ...ودر مقابل دولت احمدي نژاد صف نكشيده اند؟!

    آيا همين آقايان حامي نبودندكه مروج آزادي غلط غربي در كشوري كه مردمش براي اعاده ي آزادي اسلامي خونها داده اند،شدند؟

    وخوشبختانه پايبندي آقايان به دروغ هاشان مبني بر قانون مداري را هم ديديم....

    آقاي موسوي هم بدانند هنوز اكثريت از آن كساني است كه خود را فدايي حضرت ولي عصر(عج)،مطيع و فرمانبردار ولايت فقيه ميدانند.

    پاسخ

    با سلام . قطعا مواردي كه فرموديد در معيارهاي اينجانب نقش محوري داشته است اما بايد تعريفمان از ولايت پذيري در مقوله ولايت فقيه را كاملا تبيين كنيم. آنچه حقير پس از سالها تحقيق در مباني ولايت فقيه بر آن است عدم لزوم اطاعت نظري از ولي فقيه و لزوم التزام عملي به حكم ولي فقيه است . مضاف بر اين كه حوزه امر ولايت مطلقه فقيه را در محدوده امر الله مي دانم و در محدوده امر الناس فقيه فردي به مثابه ساير شهروندان خواهد بود . براي اطلاع بيشتر مقاله ( رأي ملّت ) در آرشيو وبلاگ حقير را مطالعه فرموده و به كتاب ( ولايت فقيه ولايت فقاهت و عدالت حضرت استاد علامه آيت الله جوادي آملي ) مراجعه فرمائيد .نكته ديگر اين كه برخي دوستان ديگر هم كه شعار ولايت پذيريشان را بسياري حقيقت تلقي مي كنند در حاق واقع خيلي از ديگران بيشتر ولايت مدار نيستند . تا كجا زمينه براي تقابل ديدگاه هايشان با ولايت مساعد شود . موفق و پيروز باشيد .
    + فاطمه 

    سلام

    اگر اشتباه از سوي ولي فقيه قابل اثبات باشد چطور؟ حتي اگر به دلايل حكومتي يا سياسي مراجع ذيربط چون خبرگان رهبري در اين زمينه عملي انجام ندهند، باز هم لزوم تبعيت از فرمايشات رهبري به قوت خود باقي است؟

    اگر فردي به حكم عقل به عدالت ولي فقيه شك كند تكليفش چيست؟

    در سخنان ديروز رهبري چندين اشتباه منطقي وجود داشت كه عدالت ايشان را به چالش مي كشد... البته در فرصتي نقل مي كنم شايد توضيح قاتع كننده اي وجود داشته باشد كه نشان دهد من اشتباه كرده ام اما قبل از ان در صورتي كه برايتان مقدور است دوست دارم پاسخ سوالات بالا را بدانم سپاسگزارم

    پاسخ

    با سلام .يقين شخص صاحب يقين حجت است اما دليل عقلي التزام عملي به دستورات ولي فقيه جلوگيري از هرج و مرج اجتماعي است . يقينا ولي فقيه غير معصوم است و بنا بر همين هم احتمال خطا از ايشان ممتنع نيست اما اگر بنا باشد هر كس به محض تصور خطا از التزام عملي به دستورات ولي فقيه شانه خالي كند قطعا جامعه دچار آشفتگي خواهد شد و در نهايت اين تمام جامعه است كه از اين هرج و مرج متضرر مي شود . اما در مقوله عدم عدالت ولي فقيه ، تشخيص فردي براي فرد محترم است اما تا خبرگان رهبري عدم عدالت ولي فقيه را احراز و اعلام نكند همچنان التزام عملي به فرمايشات ولي فقيه بر ضرورت خود باقي خواهد بود. اشتباه غير از گناه است . اشتباه ناقض عدالت فقيه نيست ، آنچه ناقض عدالت است گناه است و تشخيص آن بر عهده خبرگان رهبري . يقين فرد بر عدم عدالت فقيه هم مجوز بر تخلف عملي و عمومي از ولايت امر نيست چرا كه محذور هرج و مرج را در پي خواهد داشت .

    با سلام مجدد خدمت برادر عزيزم

    ببخشيد ، گفتم بدنيست يك نكته را كه در آيه ي كه يادآور شديم عرض كنم ، البته نه براي شما كه خود استاديد .

    عبارت ( اثم ) در آيه را مي بينيم كه در آيه ي قبلي هم آمده ، آنجا كه مي فرمايد : ... وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ... .

    و در پاسخ به پرسش از معني اين واژه پيامبر فرموده : بپرس از دلت كه چه مي گويد هرچند كه صاحبان راي آنرا نگويند .

    سلام عليكم برادر عزيزم حاج آقا مخبر گرامي .

    مطلب حرف ندارد مثل مطالب قبلي که ارشاديست .

    ولي بد نيست يكي دو نكته را ضمن تاييد فرمايشات شما يادآور شويم .

    در آيه ي : حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ، و ده مورد ديگر كه : ذَلِكُمْ فِسْقٌ ، مي بينيم وقتي كافرها مايوس مي شوند از دين ما و زمان زمان اينست كه ديگر از خود ترس داشته باشيم كه روح مطلب مي باشد كه مطلبي ديگر نمانده باشد و بعبارت ديگر راه روشن باشد ، بعبارت بهتر دين يا همان راه كامل و نعمت تمام باشد ، وگرنه همه ي موارد يازده گانه ي صدر آيه شامل : فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ ، مي شود و : فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ .

    درثاني ، فكر نمي كنم شايسته باشد باكسي كه حائز شرايط راي دادنست طوري برخورد كرد كه مجبور باشد خلاف رايش مطلبي را بپذيرد ، مثل مثلا كودكي كه بخواهيم در جمعي حرف شنوي داشته باشد .

    البته قابل ذكر ديگري هم هست كه فعلا بهمبن بسنده مي كنم و شايد هم براي اينكه برداشت ديگري از آن نشود ، مثلا مثل اينكه يكي دارد در جايي مي افتد و ما هم بياييم هلش بدهيم ، بلكه ... ، مثل مثلا برنامه هايي كه صدا و خصوصا سيماي ما اين روزها دارد ، مثل مثلا جريان اولين رييس جمهورمان كه ...

    سلام ...

    همانطور كه خودتان هم فرموديد سخنان رهبر فصل الخطاب بود ...

    همچون پدري مهربان دعواي بين فرزندان انقلاب را با يادآوري اشتباهات آنها و بدون جانبداري از كس خاصي تمام كرد همچنان منتظر بيانه هايي از جانب اين كانديدها ميمانيم و كانديدها بايد بدانند اگر مطابق صحبتهاي رهبرمان حركت نكنند سيلي محكمي از جانب مردم (حتي هواداران خود) خواهند خورد!

    ...

    ديگر در مورد كانديد مورد انتخابتان با شما بحث نميكنم!! برخورد ايشان طي روزهاي آينده همه چيز را براي ما يا شما روشن خواهد كرد!

    اگر اين روزها با شما تند صحبت كردم پوزش ميخواهم

    موفق باشيد ...

    با علي ...

    پاسخ

    با سلام از اين كه در روزهاي گذشته نسبت به انتخاب اينجانب بي تفاوت نبوديد ممنونم . براي من آنچه موجب انتخاب يك كانديد مي شود معيارها و ملاكهايي است كه آرمان من است نه فردي كه تجلي آنها ست چرا كه افراد مي توانند از آرمانها عدول كنند اما آرمانها هميشه آرمانند . اميدوارم شخص آقاي مهندس موسوي و ساير كانديداها كاري نكنند كه اعتماد ملت و رهبري رااز دست بدهند . به خاطر داشه باشيد كه تند سخن گفتن جز اين كه مخاطب را به دفاع متقابل بر انگيزد هيچ فايده اي ندارد اگر چه من هر گز از شما دخور و ناراحت نشدم چرا كه معتقدم سخن دوستان با من سخن برادر با برادر است . موفق باشيد .

    سلام جناب مخبر گرامي. از التزامتان به ولايت فقيه به وجد آمدم. و اينكه حاضر نيستيد به هر قيمتي از كانديداي خود حمايت كنيد.

    پس اكنون از حمايت ايشان دست بشوييد چرا كه جناب موسوي بيانيه اي صادر كردند كه در آن هيچ نشانه اي از تبعيت از فرمايشات آقا به چشم نمي خورد . بلكه به عكس بر خلاف توصيه هاي آقا بر گفته هاي قبلي خويش مبني بر تقلب در انتخابات پافشاري كرده اند.

    پاسخ

    با سلام خدمت رهاي گرامي . چه اين دوره و چه در دوره قبل كه به آقاي احمدي نژاد رأي دادم و چه در تمامي دوره ها ، نه به آدمها كه به آرمانهايم رأي داده و مي دهم اما اگر قرار باشد آن كساني كه به آنان رأي داده ام خلاف آرمانهايم كه التزام عملي به ولايت معظم فقيه در رأس‏ آنهاست پشت كنند ضمن پا فشاري بر آرمانهايم دست از حمايشان خواهم كشيد . اگر چه در فرمايشات روز جمعه مقام معظم رهبري اين تأكيد از ناحيه ايشان صورت گرفت كه علي رقم نظر مثبت ايشان به رعايت امانت در آراء راه هاي قانوني همچنان باز هستند . اگر جناب آقاي موسوي بعد از پاسخ هاي قانوني هم قانع نشوند و يا سكوت و همدلي با ملت را پيشه خود نسازند بنده از اولين منتقدان ايشان خواهم بود . موفق و پيروز باشيد .
    + ط.مخبر 

    به نام خدا

    سلام.مثل هميشه استفاده كردم و بيشتر از هميشه لذت بردم.ولي يه سوالي هم دارم.اگر در همچين موقعيتي كسي دست از اعتراض بر نداره ، بايد به حساب جدا كردن راهش از ولايت فقيه گذاشت يا مطمئن بودن در مورد حرفي كه مي زنه؟مگر نه اينكه فرموديد كه پي بردن به نيات واقعي افراد از ما بر نمياد.

    مثل هميشه ممنونم.

    التماس دعا

    در پناه حق.

    پاسخ

    با سلام . آنچه واجب است التزام عملي به فرمايشات ولايت معظم فقيه است حتي اگر در حوزه نظر با ايشان متفاوت فكر كنيم . اگر كسي به ولايت فقيه معتقد است چاره اي جز التزام عملي به فرمايشات آن جناب ندارد ولو خود را محق بداند . در موارد اجتماعي نيت سالم كافي نيست ، افزون بر قوائد ولايت فقيه عقل هم حكم به سكوت و تمكين به فرمايشات رهبري مي كند و اگر كسي عالماً و عامداً بر خلاف فرمايشات رهبر معظم انقلاب عمل كند قطعا دال بر عدم التزام عملي او به ولايت فقيه خواهد بود . موفق باشيد .