• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : فصل الخطاب رهبري (دام ظله )
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + دانشجو 

    سلام.

    آقاي مخبر من از شما دلخورم بابت اينکه فردي رو مثل آقاي موسوي انتخاب کرديد تا برآوردکننده آرمانهاي شما باشد.

    واقعا مگه قبل از انتخابات چهره اين کانديداتور واسه شما مشخص نبود؟

    کسي که در تمام صحبتهايش و تمام پوسترهايش نام و نشاني از ولي فقيه زمانش نبود و در اکثر تبليغات ايشان عکس هاي دو نفري با آقاي خاتمي را در برداشت. به نظرم شخصي مثل آقاي خاتمي رو همه ميشناسن و معيارها و آرمانهايش براي ملت ايران مشخص است. چطور شما به اين جمله معروف تبليليغاتي آقاي موسوي توجه نکرديد که ميگفت حمايت از خاتمي، حمايت از موسوي است؟؟؟؟ به نظرم اين کم مساله اي نيست.

    شما فيلم تبليغاتي آقاي موسوي رو مشاهده نکرديد که در آن 3 خانم ( از جمله خانم معتمد آريا و دو خانم ديگر که من نشناختم ولي مطمئنم شخصيت هاي مهمي بودند ) گرد هم جمع شده بودند و برخلاف نص صريح قرآن مباحثه ميکردند و ميگفتند چرا يک خانم براي مسافرت به خارج بايد از شوهرش اجازه بگيرد و از اينجو مسائل، اما فکنم شما بايد بدانيد که در قرآن به اين امر توصيه شده است؟؟؟؟؟

    آيا واقعا شخصيت واقعي آقاي موسوي انقدر مبهم بود که شما و استاد علامه آقاي جوادي آملي به حمايت از ايشون به پا خواسته بوديد؟

    اکنون نيز با شرط و شروطي در حال فاصله گرفتن از آقاي موسوي هستيد و نه به صورت صريح.

    من به يک مساله فکر ميکردم که در زمان ظهور منجي عالم (عج) از اين مسائل بسيار پيش خواهد آمد که تشخيص حق و باطل براي مردم به شدت سخت و مشکل خواهد بود مگر اينکه يک ميزان مناسب براي سنجش امور براي خود برگزينند (مثل ولي فقيه و يا چيزهاي ديگر) و افراد بسياري که متاسفانه بعد سالها خدمت به اسلام در مقابل امام و اسلام صف آرايي خواهند کرد.

    با طرح اين نکته قصد اين را ندارم که بگم آقاي موسوي باطل و يا آقاي احمدي نژاد حق و هرکسي که طرفدار آقاي موسوي است در صف دشمنان است و از اين جور حرفا. مطمئنا اگه کسي شما را خوب بشناسد به عشق و علاقه شما نسبت به اهل بيت و اسلام ناب محمدي آشناست و بنده اصلا قصد جسارت ندارم و فقط ميخواهم که خود شما در اين باره يه سري نکات بفرماييد تا براي بنده و ساير عزيزان مساله روشنتر شود.

    البته منکر اين نميشوم که مساله به وجود آمده در کشور از جهاتي به مورد بالا شبيه است.

    پيشاپيش ممنون از پاسخگويي

    پاسخ

    به نام خدا . با سلام . آنچه درباره هواداران يك كانديدا و يا به عبارت بهتر هواداري از يك كانديدا بايد مي گفتم خيلي پيش از اين در مقاله ( انتخابات و گرايش ها ) گفته ام . به نظر من بر خلاف تصور شما آقاي خاتمي آنقدر سياه نيست كه برخي نمايش مي دهند . به ايشان انتقادات اساسي دارم اما با همه اختلافات و فاصله هايم با ايشان ، ايشان را اخلاق مدار تر و صادق تر از بسياري ديگر مي دانم . اما معيارهايي كه براي انتخابم بر گزيده بودم جدا از معيارهاي اساسي كه امام راحل و مقام معظم رهبري و البته نه فقط در طول اين 4 سال بيان كرده بودند نبود و كيست كه بگويد آقاي موسوي همه آن معيارها را در آخرين درجه داشت ؟!‏ اما نكات فراواني ديگري هست كه شايد براي روشن شدنش زمان نياز داشته باشد تا حق خود را از باطل نشان دهد . بسياري از كسان را ديده ام كه سالها در حمايت افراطي از ولايت فقيه گريبان مي دريدند و شعار مي دادند ، از هر دو كلمه شان يك كلمه اش نام رهبري بود اما نه در انديشه شان و نه در عملشان بويي از راهبردهاي عترت و قرآن به مشام نمي خورد . به نظرم شعار دادن و نام بردن و زير تصوير رفتن هميشه به معني وفاداري و عكس آنها هميشه به معني بي وفايي نيست . اما آن دو خانمي كه به آنها اشاره كرديد يكي خانم دكتر زهرا رهنورد بود و ديگري يك از اساتيد حقوق دانشگاه كه نامش را فراموش كرده ام و آنچه از آن سخن مي گفتند هيچ ربطي به آموزه هاي قرآني ندارد . كجاي قرآن به اين نكته اي كه فرموديد اشاره دارد ؟ اگر فقهاء (ادام الله اظلالهم ) چنين فتاوايي دارند بر حسب برخي روايات است و جالب اين كه در ميان خود آن بزرگواران اجماعي محصّل در اين باره وجود ندارد .قطعا شخصيت و سوابق مهندس موسوي براي من مبهم نبوده و نيست و اكنون نيز اگر چه انتقاداتي به منش پيش گرفته ايشان دارم اما هنوز آن شخصيت برايم در هم نشكسته است اما ماهيت و هويت اين شخصيت و ساير نامزدهاي انتخاباتي براي كسي مانند حضرت آيت الله علامه جوادي آملي (دام ظله ) روشن تر از آن بود كه برخي گمان مي كنند . اگر چه كسي نمي تواندادعا كند كه ايشان رسماً از كسي حمايت كرده باشند . به تاريخ اطمينان داشته باشيد . تا كنون هميشه قاضي منصف و عادلي بوده است . من از شما تعجب مي كنم كه با چيزي دشمني مي كنيد كه نمي شناسيد . آن طور كه از نوشته هايتان و لطفتان به حقير پيداست بايد مرا از نزديك بشناسيد . بدانيد كه من همان هستم كه بودم با همان آرمانها و دلبستگي ها بلكه امروز معتقد تر و وابسته تر به آنچه مرا در اعتقاد به آن ستوده ايد . عزمم را براي مبارزه اي سخت بر عليه انديشه اي كه مي كوشد تا با بهره بردن از مقدسات اعتقادي مردم ، ميراث گرانبهاي اسلام را كه توسط امام راحلمان (جمهوري اسلامي ) خوانده شد به سرقت برند و جايگاه رفيع ولايت فقيه را بي هويت كنند جزم كرده ام . مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (دام ظله ) را همچنان طلايه دار نظام جمهوري اسلامي مي دانم ولي بسياري از مجيز گويانش را دوستان نادان و برخي را دشمنان دانايي مي دانم كه دانسته يا نداسته مي كوشند تا ميان امامت و امت را با هوچي گري و دروغ گويي فاصله اي عميق ايجاد كنند . در آنچه مي نويسم ناظر به افراد نيستم تا متهم به اتهام روا داشتن به كسي شوم بلكه ناظر بر جريان فكريي هستم كه 30 سال است مي كوشند تا با نزديك شدن به نقطه ثقل نظام اسلامي و كوبيدن ياران با سابقه امام راحل ، از انديشه خميني انتقام بكشند وقتي كه گفت : جمهوري اسلامي ، نه يك كلمه كم ، و نه يك كلمه بيش . وقتي كه با اين بيان قاطع خواب پريشانشان را براي حكومت اسلامي يا به عبارت ديگر نظام خليفه اي اسلامي كه رأي مردم را به هيچ مي گرفت بر آشفت . فرزند خميني به دنيا امدم ، فرز