• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : سراي انديشه اي كه بود ...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام...از نوشته هاتون دلم خيلي گرفت...اينهمه بي انصافي شده تا به حال با شما؟

    منظورتون اينه كه ميخواهيد سكوت كنيد زين پس در سراي انديشه؟

    و علته اين سكوت اهانت و توهين و افترا و ....دوستان و يا غريبه هاي ست كه ازشون دلگير شديد؟

    اين درسته به نظرتون؟

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    خواهر بزرگوارم سلام

    اين كه نوشتم ذره كوچكي بود از آنچه به دل دارم . درد من بد وبيراه ها نيست چرا كه از اول برايم روشن بود كه بايد هزينه انديشه ام را پرداخت كنم . آري دلم سخت گرفته است اما نمي روم كه سكوت كنم .مي روم تا صدايم را به فرياد بدل كنم . برايم دعا كنيد

    مي خواهم به كار بزرگتري بپردازم و فرصتي را كه روي نوشته اي سراي انديشه مي گذاشتم روي تحقيق و نوشتن كتابي بگذارم كه شايد بتوانم به وسيله آن مثل يك سرباز از سنگرهايي كه ياد كردم دفاع كنم . هر از گاهي سري خواهم زد .

    از اين كه با محبتتان بدرقه ام مي كنيد بي نهايت ممنونم و موفقيتتان را آرزو دارم .

    يا حق