سلام

خسته نباشيد

در يكي از پستهاتون حرف از انديشه زده بودين . يه نكته بايد خاطر نشان بشه : هر انديشه اي حق چاب و انتشار نداره !

مثل اينه كه بگيم ما آزاديم و ميتونيم هرجور دلمون ميخواد تو خيابون راه بريم !... هرگز !

توي خونه ميتونيم هر جور دلمون ميخواد بچرخيم اما توي خيابون نه !

در ضمن حاج آقا ، به نظر ميرسه دچار يه سردر گمي بزرگ شدين !

تدبير خودتون يه چيزيو ميگه و رهبرتون يه چيز ديگه ! نميدونم چطور ميشه كه هم به ولايت فقيه اعتقاد داشت و هم به حرفش اعتقاد نداشت ! رهبري كه حرفش حرف نباشه و ملاك و مرجع نباشه ، چطور ميتونه رهبر باشه ؟!

پس يا خودتون رو از زير بيرق رهبري بيرون بكشين ، يا حتي اگر نظرتون مخالف نظر ايشون هست ، سكوت اختيار كنين و بهش تن بدين !

يه جمله هم از امام (‏ره ) :

پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد .

يا حق

والا من نگفتم همه آرا بايد شبيه رهبر بشه.
هر کي يه الگو داره.اينکه شما تو زندگيت تلاش کني تا شبيه الگوت بشي (در حد توان) يه چيز عاديه و عقلاني.
مطمئنا وقتي يکي مثل رهبر ميادو از راي آقاي احمدي نژاد حمايت ميکنه و اون صحبت ها رو تو نماز جمعه ميگه و ميگه تقلب نشده و اين يه معجزه بوده و کلي حرف ديگه و اينکه نريزيد تو خيابونا و کانديداها(آقاي موسوي) مردمو براي اينکار تشويق نکنند وگرنه من مجبور ميشم صريح تر صحبت کنم و ...
مطمئنا اگه کسي رهبرو قبول داشته باشه و مطيع او باشه (در حد الگو يا ولي فقيه) بايد در حمايت از رهبر التزام عملي (به قول آقاي مخبر) يا هر چي که اسمشو ميذاريد رو به کار ببره.
حالا ما هي بخوايم خودمونو گول بزنيم و لقمه رو از اون ور سرمون بياريمو هي اعلام کنيم با اينکه رهبرمونو قبول داريم ولي تا فلان نشه اينکارو نميکنيم هر کي يه نظري داره و از اين جور حرفا فقط ميتونه ما را از آرمانامون دور کنه.اين ميشه تکيه کلام مضخرفي که بين بعضيا مد شده که آقا دلت پاک باشه.
الان نيز که جواب نهايي شوراي نگهبانم اعلام شد و مشخص شد تمام اين سناريوها تنها باعث تلف شدن وقت و پولو جانو و صدمه روحي و خيلي از مشکلات ديگه به مردم و نظام در ايران شد و جز تلخي چيزي ديگه تو کام مردم ريخته نشد. حالا اگه همه (کانديداها و طرفدارا) مي اومدن و با نظر رهبرمون بعد از انتخابات همراهي ميکردن و آب به آسياب نميريختن آيا واقعا اين مسائل پيش مياومد. الان مسئول اين همه زحمت واقعا کيا هستند. چه جوري اون دنيا ميخوان جواب بدن؟
اينکه ما يه دونه به ميخ بزنيم يه دونه به نعل نميشه. آيا بايد واقعا رهبر مواضعشو به صورت خيلي صريح و خيلي شفاف اعلام کنه تا ما تغيير موضع بديم(در صورت تبعيت از رهبر)؟؟؟؟ حتما بايد امام راحل مياومد و به صورت صريح ميگفت بني صدر کيه و مردم به اين شخص راي نديد و مواضع من اينه و از اين قبيل صحبت ها.
من تمام مطالب وبلاگو خوندم و ميدونم که مواضع آقاي مخبر نسبت به اتفاقات اخير و آقاي احمدي نژاد و رهبرمون و آقاي موسوي و اختشاشگران چيه. اميدوارم تونسته باشم منظورمو رسونده باشم.
صددرصد هر کسي نظر خاصي داره و اين نظر محترم است.تمام کامنت هاي من در اين نظرات همون بحث مطيع رهبر بودن بوده (احتمالا من اشتباه نظرمو رسوندم).
در آخر اينو بگم که اگه ميبينيد آقاي مخبر اين همه انتقاد (درست يا غلط) براي شما ارسال شد و باعث شد شما اين موضع گيري رو درباره ادامه کارتون در اين وبلاگ بگيريد تنها به خاطر شخص شما و شناخت نسبي از شما بود و اينکه شخصي مثل آقاي موسوي لياقت حمايت شما رو نداشت وگرنه هزاران نفر در اينترنت مواضعي شبيه شما دارم ولي يه نظر هم برايشون ارسال نميشه و کسي انتقادي به آنها نميکنه. همچنين اگه الفاظم مناسب نبود ببخشيد ديگه.
هميشه موفق و پيروز باشيد زير سايه آقا امام زمان.

كاش ميفهميديم كه رهبر عزيز و بزرگوار ما معصوم نيستند و توي ذهن خودمون درصدي خطا پذيري براي ايشون قائل ميشديم، من الان اصلا منظورم اين نيست كه ايشون اشتباه كردند و با اطلاعات و عقل ناقصم چنين اجازه اي رو ابدا به خودم نميدم ولي توجه به اين مسئله باعث ميشه كه (حتي اگه از روي جهل) نظرم با ايشون متفاوته خودم رو سرزنش نكنم و ديگراني كه اينطورن؛ اما ماداميكه اون عزيز بر مسند ولايت فقيه جاي دارن از نظر عملي برهمه ي ما واجبه كه مطيع ايشون باشيم ، اين دو

دو مقوله ي كاملا جدا هستن و فكر نميكنم هضمش انقدر مشكل باشه كه «كامنت سراي انديشه» نميتونن باهاش كنار بيان

آخه جالب اينجاست كه خود مقام معظم رهبري اصلا به اين مسئله ي

انديشه هاي يكسان و تعطيل شدن جريان فكر ودر حوزه ي انديشه سرسپرده ي كسي بودن،اعتقاد ندارن و همه رو به فكر كردن مستقل

(راي دادن مختارانه و مستقل) تشويق ميكنن.....

حالا اين حرفا از كجا در مياد تنها خداي عليم و حكيم آگاهه....

خداي من به ما كمك كن كه حق و حقيقت رو از ناحق تشخيص بديم

مارو به راه راست و عالم راستي و حقيقت راهنمايي كن

كمكمون كن به انديشه هاي ديگران احترام بگذاريم و اگه اونها با ما مخالف بود به دنبال تحليل و چراييه اين تحليل و ريشه يابي اون باشيم

نه تخطئه و تخريب صاحب انديشه از بيخ و بن.........

آمين

واقعا آقاي مخبر يه خورده توجه کنيد.
رهبر عزيزمون در اون موقع رييس جمهور و آقاي موسوي نخست وزير و امام راحل نيز رهبر و ولي فقيه اون زمان بود.
مسلما رهبرمون بايد نظر خودشو شبيه امام راحل که در آن زمان ولي فقيه بود ميکرد و اين نشان از بزرگي ايشان است که به خاطر ولي فقيه زمانش (ره) از نظر خود پا پس کشيد.(به خاطر ولي فقيه)
اين صحبت شما خود دليل محکمي بود که ما بايد در مقابل ولي فقيه خاضع و حرف شنو باشيم.يعني التزام و همراهي نظري(همراه با التزام عملي) نه اينکه خودمونو گول بزنيم.
اما شما چي؟ الان نظرتون با ولي فقيه زمانتون شبيه است؟آيا شما نظر متفاوتونو مثل آقا به ولي فقيه زمانتون نزديک کرديد؟
واقعا متاسفم.
کاش سراي انديشه اي بود...

بسم تعالي

سلام برادر.

چندي پيش پيام هاي دوستان را كه برايتان فرستاند مي خواندم تا به نظر آسيه خانم رسيدم .

نتونستم با خودم كنار بيام و ساكت بمونم من و اطرافيانم به اقاي احمدي نژاد راي داديم ولي هيچ كدام با نظر ايشون نه تنها موافق نيستيم بلكه به شدت مخالفيم و فكر مي كنم قشر عظيمي از كساني كه به ايشون راي دادن همين نظر را دارند.

چون استقلال راي همه ي هموطنان را به رسميت مي شناسيم و چيزي كه به نظر من مهمه اينه كه الان به جاي فرقه فرقه شدن اتحاد خودمون رو مانند سابق حفظ كنيم.

موفق باشيد برادر و خدا پشتيبانتان باشد.

سلام.ببخشيد من منظور شما خوب نفهميدم؟
يعني ما نظراتمون با ولي فقيه متفاوت باشه ولي کارامون شبيه باشه؟
به نظر شما تا همراهي نظري نباشه اصلا التزام عملي به وجود مياد؟
به نظر بنده در اين عصر و زمان که در غيبت کبري به سر ميبريم ولي فقيه هم بر بنده خلافت دارند و هم ولايت.
يعني چي که التزام عملي؟ مگه بدون همراهي نظري ميشه به التزام نظري برسيم.
اگه شما نظر ديگر علماي کشور (خدا حفظشان کند) و خودتان را بر انديشه نظري رهبرم (که جانم فدايش باد) ترجيح ميدهيد اون يه بحث ديگه ست؟
براي بنده نزديکي به نظر رهبرم و ولي فقيه ام از همه نظرات در حوزه نظري ارجح تر نسبت به بقيه عززان و بزرگان است.

سلام.
کاش واقعا اين وبلاگ سراي انديشه بود.
کاش مي دانستيم اين لجاجت ها و تهمت ها و زحمت ها و راست ها و دروغ ها و ... راجع به کسي است که نظرات و انديشه هايش نزديک به رهبرمون است. اونم نه نسبت به من کوچک انديش.نسبت به حجت السلام و المسلمين آقاي رفسنجاني.
کاش مي انديشيديم که چرا نظرات ما ديگر نسبت به رهبرمون و ولي فقيه مون فاصله دار شده.
کاش سراي انديشه اي بود.
کاش...

آنروز که دختري 11ساله بودم و همراه مادرم غرق در سيل جمعيت بدرقه کنان آن شهيد مظلوم و يارانش فرياد مي زدم آمريکا در چه فکريه ،ايران پراز بهشتيه نمي دانستم که 28 سال ديگر در سالروز شهادتش به درگاه حق تعالي شکوه و گلايه هايي جان سوز خواهم برد که ايکاش حداقل يکي چون او داشتيم که راست قامت در برابر ذبح عدالت مي ايستاد . امروز دليل سوزهاي آن روز هاي پرو مادرم وهزاران پدر و مادر ديگر را با ذره ذره سلول هايم درک مي کنم ولي بر خلاف آن ها معتقدم که دشمنان امام و اسلام ناب در رسيدن به اهدافشان پيروز بودند

شما مردم ايران مطمئن باشيد که ما احدي را به دليل انتقاد از خودمان يا از دست اندرکاران ديگر جمهوري اسلامي به هيچ عنوان نمي گذاريم کسي تعقيب کند ، تهديد کند .

با صراحت اين را مي گويم هر جا که در هر گوشه ي ايران کسي مزاحم و معترض کسي ديگر شود که چرا نسبت به مسئولان کشور انتقاد يا خرده گيري کردي ، اين مزاحمت کننده کارش مورد تنفر ماست .

زندگي و مبارزات شهيد آيت الله بهشتي

نوشته ي علي کردي

صفحه ي 226

سلام حاج آقا، من و شما همدرديم، منم وقتي ميرم مسجد همه منو اذيت ميكنن، اينقدر شخصيت زده و بي منطق هستند كه خدا ميدونه، يكيشون به من ميگه همه ي افراد مومن به فلاني راي دادن، خنده دار نيست؟ پس اونايي كه به اون يارو راي ندادن مومن نيستن، خدا عاقبت ما رو با اين متشرعين بخير بگذرونه.

من به جوانان عزيز عرض ميكنم كه خيال نكنيد با زور و خفه كردن صداي مخالف ميتوان از اسلام پاسداري كرد. يگانه راه دفاع از اسلام راه منطق و انديشه و آزادي دادن به مخالف است البته به شرط عدم نفاق. تجربه نشان داده هرجا و هر زماني كه فضاي آزاد فكري و منطق حاكم بوده اين دين بيشتر درخشيده و منطق محكم آن بر همگان روشن گشته.

متفكر شهيد استاد مرتضي مطهري (ره)

داشتي شيخنا؟

عرض نكردم؟

كامنت 11:20 رو ميگم

اينم بذار كنار قبلي ها

.

.

.

اگر مورد مرحمت خدا باشي اينقدر نشونت ميده و ميده و ميده و مكرر.... تا برگردي و به حق اعتراف كني

تا دست از ترويج ظالم برداري

هرچه زودتر بفهمي به نفع خودته

ياعلي

هر چند براي لاله ها دلتنگيم سبزيم ولي مخالف نيرنگيم

سلام.

شما كه هرچي دلتون مي خواست مي گفتيد همون بهتر كه كمتر مي نويسيد با خودتون چي فكر كردين مردم ميان بابت اين حرفا براتون به به و چه چه مي كنن نه آقا مردم چشم و گوششون بازه و نيازي به حرفاي شما ندارن شما هم بهتره بريد ديدتونو باز كنيد نميبينيد چه گندي دارن مي زنن به جامعه نمي بينيد دولت صهيونيسم و آمريكا و انگليس و فرانسه و ... ازشون حمايت مي كنند ديگه الان هر بچه ي 2ساله اي جريان و مي فهمه اونايي كه دم از قانون مي زدن مي بينيد كه چه قانون مندانه عمل مي كنن!!

اونا مي خواستن بيان ملت و نجات بدن مي بينيد كه ..!!

ببينيد كه جاه و مقام چه بلايي سر آدما مياره واقعا اين روزا چهره ي همه معلوم شد و رو به رسواييه ...

ده سال پيش امام خميني درجمع علماي غرب تهران درتاريخ 30/7/1358در توصيف ولايت فقيه گفت:

«شماازولايت فقيه نترسيد،فقيه نمي خواهدبه مردم زورگويي کند،اگريک فقيهي بخواهد زور گويي کنداين فقيه ديگرولايت ندارد،اسلام است،دراسلام قانون حکومت مي کند، پيغمبر اکرم (ص) هم تابع قانون بود،قانون الهي،نمي توانست تخلف بکند.ولايت فقيه ولايت بر اموراست که نگذارداين امورازمجاري خودش بيرون برود؛نظارت کندبرمجلس،بررئيس جمهور که مبادايک پاي خطائي بردارد،نظارت کندبرنخست وزيرکه مبادايک کارخطائي بکند.نظارت کندبرهمه دستگاهها،برارتش که مبادايک کارخلافي بکند،جلوي ديکتاتوري رامامي خواهيم بگيريم، نمي خواهيم ديکتاتوري باشد،مي خواهيم ضدديکتاتوري باشد،ولايت فقيه ضدديکتاتوري است نه ديکتاتوري».(صحيفه نورج10،ص29).