نظراتتون برام خيلي جالبه اگر چه اصلا عجيب نيست . اما اين سؤال رو برام بوجود آورده كه شما از چه چيز اين مقاله رنجيده ايد ؟ در هيچ يك از كامنتهايتان بر رد آنچه اعتقادم درباره ولايت فقيه بود استدلالي نديدم . مضاف بر اين كه اگر بنا بود كور كورانه به چيزي باور داشتن امر ممدوحي باشد خدا آن را در قرآن كريم تقبيح نمي كرد و درباره آنان كه در عقايدشان مقلد بودند نمي فرمود (وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (104) و نيز اهل كتاب را چنين مؤاخذه نمي كرد كه ( اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (31) و پيامبر اكرم در ذيل همين آيه نمي فرمود كه مشكل اهل كتاب اطاعت كور كورانه در حوزه عقايد بود «أما و الله ما دعوهم إلى عبادة أنفسهم، و لو دعوهم إلى عبادة أنفسهم ما أجابوهم، و لكن أحلوا لهم حراما، و حرموا عليهم حلالا، فعبدوهم من حيث لا يشعرون». من كلام خدا و پيامبر را بيشتر از نقل مجهول المبدء شما باور دارم .