• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : ولايت يا خلافت يا وکالت فقيه ؟! (قسمت دوم )
  • نظرات : 6 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 

    سلام برادر عزيزم

    واقعا خيلي افسوس ميخورم كه چرا زودتر با شما آشنا نشدم...

    من متاسفانه ار سنين 13-14سالگي به شدت از لحاظ فكري و اعتقادي اوضاع نابساماني داشتم و سوالات زياد و عجيب و غريبي ذهنم رو اشغال كرده بود و مثل خوره به جونم افتاده بود.

    شديدا به دنبال كسي يا چيزي يودم كه بتونم جواب سوالاتم رو پيدا كنم و يك نظام فكري منسجم و شفاف داشته باشم.

    دچار افت تحصيلي شدم و از نظر تحصيلات آكادميك عقب افتادم.

    هيچ لذتي از هيچ چيزي نميبردم و اصلا زندگي كردن رو يه جوررايي كات كرده بودم تا به اصطلاح هر وقت مسائل فكريم حل شد بعد زندگي رو ادامه بدم!

    تعجب ميكردم كه چطور ديگران راحت و خوش زندگي ميكنن!

    غافل از اينكه مشكلات فكري و خيلي چيزاي ديگه هميشه هست و چيزي كه اين وسط داره تلف ميشه عمر و جووني منه...

    به اينها اضافه كنيد اوضاع نامساعد خانوادگي رو.

    تمام سالهاي رشد و بلوغم رو با يك شكنجه ي دروني گذروندم...

    بعد از مدتي با آثار استاد شهيد مطهري(ره) مانوس شدم كه تا حدي آرومم كرد هرچند خيلي مسائل تو هيچ كتابي جوابش نيست.

    سوالات و تناقضات فكري و خيلي از شكنجه هاي دروني هنوز هم هست فقط به دليل بيشتر شدن سن و تجربه سعي كردم با خيلي از مشكلات و تناقضات كنار بيام و در كنار رنج بردن يه كمي هم زندگي كنم!

    الان كه 3-4 ماهي هست كه با شما آشنا شدم خيلي افسوس ميخورم كه چرا زماني كه به شدت نياز داشتم به فردي مثل شما كسي رو پيدا نكردم يا بلد نبودم پيدا كنم تا بتونم با هزينه ي كمتر و بازدهي بيشتر از عمر و جووني رفتم استفاده كنم.

    خيلي احساس خسارت ميكنم چون واقعا از نظر مادي و معنوي خيلي عقبم و از طرفي شرايط سني(26سال سن) و خانوادگي من ديگه اجازه ي جبران خيلي مسائل رو نميده و اين هم شكنجه اي روي شكنجه هاي ديگه...

    ببخشيد اين كامنت من شد حديث نفس!

    مجله خوندن براي من اگه يه فايده داشت اونم آشنايي با شما بود چون 1سال و نيم پيش اولين بار با شما و انديشه هاتون از طريق مجله ي همشهري جوان آشنا شد - فقط وبلاگتون رو دير شناختم.

    در هر حال بازم خداوند رو شاكرم كه با شما آشنا شدم و بازم ازتون ممنونم كه با تمام مشغله هاتون براي روشن كردن اذهان مردم ارزش قائل هستين.

    حقا كه اون لباس برازنده ي شما و امثال شماست.

    خيلي معذرت از بابت زياده گوئيم.

    التماس دعا