سلام عليكم
شما ميدونين كه من هم از منتقدين جريان اقاي احمدي نژاد هستم و در مورد سوئ مديريت هاي دولت با شما كاملا هم نظرم.
اما:
به نظرم از اول هم معلوم بود كه اين موج سبز با آرمانهاي اصلي انقلاب اسلامي زاويه داره...
البته تشخيص اين موضوع كار سختي نبود و من هم بابت تشخيص اين موضوع هنري نكردم.
در اينكه حلقه اول مشاوران و نزديكان آقاي موسوي از افراد دلسوز و وفادار به انقلاب و انسانهايي فكور و روشن بين و آگاه به زمانه بودن هيچ شكي نيست ولي با تجربه ي كمي كه من از فضاي سياسي مملكتمون دارم اين نهايت خوش بيني بود كه فكر كنيم موج سبز يعني همين ها.
اونها اتاق فكر موج سبز بودن ولي عرصه ي سياست شرايط ديگه اي داره.
آقاي موسوي خواسته يا ناخواسته اشتباهات يزرگي رو مرتكب شدن.
ايشون از همون اول مبهم و كلي صحبت ميكردن و به اصطلاح ميخواستن كه در موضع ميانه ي بين دو جريان اصلي سياسي كشور قرار بگيرند.
اين يعني سياسي كاري.
نكته ي خيلي مهمتر اينكه كساني كه اطراف آقاي موسوي رو گرفتند عمدتا همون افرادي بودند كه در دوره ي آقاي خاتمي نشون دادن كه با انقلاب اسلامي زاويه دارن و با عملكردشون حتي صداي شخص آقاي خاتمي رو هم درآوردن. ( با توجه به اينكه اصولا آقاي خاتمي اهل شدت عمل هم نبودن و فاقد قاطعيت لازم براي يك رييس جمهور )
دوره اي كه ميتونست خيلي خيلي سازنده باشه و بسيار كمتر هزينه بر ولي اينها با عملكردشون فرصت سوزي كردن.
متاسفانه آقاي موسوي مرز خودش رو با اين افراد و جريانات روشن و شفاف تعيين نكردن و اينها شدن همه كاره ي موج سبز و همه هم ديديم كه همه كاره بودن.
اگر آقاي موسوي براي حفظ راي با اين جريان مرزبندي نكرده كه اصلا قابل قبول نيست و اين خودش زيرپا گذاشتن اصول براي رسيدن به هدف هست و به نوعي همون سياسي كاري.
اگر هم بين خودشون و اين افراد و جريانات تفاوتي نميديدن كه ديگه دم زدن از خط امام معني نميده.
اگر ميخواستن و نتونستند كه اين هم باز از فردي كه رهبري يك جريان رو به دست گرفته و داعيه ي رياست جمهوري رو داره پذيرفته نيست.
هرچند حالا بعد از چند ماه كه از جريانات انتخابات گذشته خيلي چيزهاي ديگه هم معلوم شد.
فقط اين وسط افرادي كه واقعا دلسوز انقلاب بودن و ضمنا منتقد وضعيت موجود هم بودن با قرار گرفتن پشت سر آقاي موسوي خطاي بزرگي رو مرتكب شدن چون از همون اول معلوم بود كه اين موج سبز عاقبت خوشي نخواهد داشت. ضمن اينكه جبهه ي مخالف هم حالا در كمال موزي گري
حساب منتقدين دلسوز و پايبند به انقلاب رو با موج سبز و افرادي كه سوار بر موج سبز شدن گره ميزنه كه اين واقعا دردناكه...
اگه يادتون باشه من روزهاي نزديك انتخابات در يكي از كامنتها گفتم كه اگرچه آقاي احمدي نژاد رو نميپسندم و به ايشون راي نميدم ولي اعتقادي هم به ميرحسين و موج سبز ندارم. (بنا به دلايل بالا و بعضي دلايل ديگه كه ذكر نكردم)
هرچند كه كانديدايي كه من به اون راي دادم ( آقاي محسن رضايي ) به هيچ وجه كانديداي ايده آل از نظر من نبود ولي لااقل برتري نسبي به كانديداهاي ديگه داشت ولي متاسفانه ما ملت به همه چيز صفر و صدي نگاه ميكنيم و دنبال اسطوره هستيم.
همين جا هم اين نكته رو ذكر كنم كه چون موضوع در مورد موج سبز بود من اين حرفها رو مطرح كردم وگرنه در مورد اشتباهات فاحش جريان حاكم و عملكرد غلط اونها در قبل و بعد انتخابات و كلا در اين 4سال اخير كه متاسفانه هنوز هم ادامه داره حرف زياده.
زياده گويي منو ببخشيد.
يا حق