• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : يك گفتگو (قسمت اول )
  • نظرات : 0 خصوصي ، 43 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام مجدد خدمت برادر عزيزم حاج آقا مخبر گرامي

    بله عاقل يا خردمند همانطور است که نقل فرموده ايد : " ... فَبَشِّرْ عِبَادِ ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ... " ، ولي اين به آن معنا نيست که با مقدمات مورد قبول شما يا ايشان نکوتر را تشخيص داد .

    فرمايش ايشان هم مثل فرمايشات شما محسناتي دارد و البته فرمايشات شما پخته تر و از دقت مطالعه ي بيشتري برخوردارست و دلسوزانه ترست و خصوصا از ادب نکوتري برخوردارست به شرط اينکه اين همه منجر به رفتن زير بار قول زوري نشود ، بهتر بگويم منجر به تضعيف همان عقل يا خرد نشود ، که در اين صورت هرجه بدتر بهتر !

    آنچه که در اين ميان براي بنده مسئله است ولايت و آنهم شان سياسي و اجتماعي آن نيست و همينطور شخص عهده دارش در اين زمان ، چراکه منزلي بي تدبير که نداريم و اجتماعي بدون رهبري که راه نيفتاده ، حالا مي خواهد اسمش را ولي فقيه بگذاريم يا مثلا رييس جمهور يا مثلا شاه ويا هيئتي مثلا در شکل اين چيه پارلمان و از همينها که در جوامع همين نقش را دارند .

    يعني ولايت سياسي و اجتماعي چيزي نيست که در جامعه اي بشود انکار کرد و جامعه اي هم داشت ، همينطور يکي هم که اين ولايت را عهده دارنباشد هم در جايي يافت نمي شود ، خب در اين جا هم از لحاظ سياسي و اجتماعي امريست ضروري و لا يمکن الافرار منه ، اينکه مثلا زمين خالي لز حجت نمي ماند يک معنايش همين است که جايي بدون اين ولايت و ولي آن يا فت نمي شود .

    مسئله اين است که بجاي چنين نتيجه گيري مي خواهيم با نقل آنهم نقل آيات و روايات و آنهم با روشهاي خود اصل مسئله را به اثبات برسانيم و تازه ختم به اين هم نمي شود و مسئله اي اصلي بنده اينجاست که ديگري ملزم به پذيرش آنست والا مثلا در مقابل دين قرار گرفته !؟

    در حاليکه مخاطب آيات و روايات هم عقل ماست که کارش همانست که نقل شد ، : " ... فَبَشِّرْ عِبَادِ ، الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ... " ، نه اينکه کارش اين باشد ، خير هست .

    وبرايش هم فرقي نمي کند که قول قول مثلا حضرت امام باشد يا ديگري مثل مثلا همانهايي که ايشان نامبرده اند که نکوترش را بپذيرد .

    ناگفته نماند که موضوع پذيرش است و نه بشکل صفريک يا ايجاب و سلب قديمش که قولي را بپذيرد و قولي را هم نپذيرد ، يعني در آيه آمده : " ... َيَتَّبِعُونَ ... " ، نه اينکه طبق مقدمات ايجابي و سلبي يا صفريک جديدش رقم ديگري هم داشته باشد که رقم سلبي يا صفر آن باشد که گويا اين ولايت دارد در شان سياسي و اجتماعي هم !؟

    بنده که فکر مي کنم قانون اصلي و اساسي اين است و مسئله اينست که آيا تن به اين قانون دهيم ؟ خب بسم الله