• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : غضنفرهاي سياسي
  • نظرات : 6 خصوصي ، 29 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + محسن 

    سلام

    در مورد اينكه فرمودين وظيفه ما چي ميشه چون جناب احمد در واقع من رو پاسخ دادن ديگه حرفي نميمونه.

    اما فرمودين كه دخالت مستقيم در كار دولت.

    مگه مثلا رهبري هيچ دخالتي در كار دولت يا مجلس نداشتند؟

    چطور موقعي كه فلان قانون در مجلس در دست بررسي و تصويب هست ايشون نامه ميدن كه تصويب اين قانون به مصلحت نيست و نبايد تصويب بشه؟

    يا در رابطه با دولت اگر با موضوعي مخالف باشند رسما و مثلا از تريبون نماز جمعه تذكر مستقيم و صريح ميدن؟

    در طول اين سالها بارها ديديم اين مسائل رو...

    تازه اينها موارد علني بوده و صدالبته كه دخالتها و تذكرات غير علني هم وجود داره.

    ممكنه بفرمايين كه اين از اختيارات رهبري هست.

    خوب من ميگم ايشون چرا يكبار از اين اختياراتشون براي مواردي كه اشاره شد استفاده نميكنن و رسما و مستقيما موضع نمگيرين؟

    يا مثلا چرا به خبرگاني كه در مدح رهبري مسابقه گذاشتن هيچ تذكري داده نميشه؟

    اگر يادتون باشه رهبري در پاسخ به دانشجويي كه در مقابل ايشون از نقد رهبري حرف زد گفتند: من که با نقد مخالف نيستم من هميشه گفتم نقد رهبري ايرادي نداره و من اصلا ناراحت نميشم...

    (البته اين سخنان عين كلام ايشون نيست من نقل به مضمون كردم)

    خوب اين پاسخي كه ايشون دادن ماستمالي كردنه!

    اينكه رهبري صرفا بيان بگن كه نقد كنين من ناراحت نميشم اينكه نشد كه!

    اين حرف خنده دار نيست؟

    الان كي جرات داره كوچكترين انتقادي به رهبري داشته باشه؟

    انتقاد به رهبري كه به كنار به هر كجاي اين سيستم انتقادي بشه منتقد رو متهم ميكنن به ضديت با نظام و اسلام و ولايت فقيه و امام زمان(عج) و تازه اگه از هستي ساقطش نكنه شانس آورده...

    نقد رهبري و كلا نقد حگومت در هر سطحي تا بسترهاش آماده نشه و تا خود سيستم نقدپذير نباشه معني نداره...

    و البته خود رهبري بيشترين نقش رو دارن در ايجاد كردن اين بستر.

    بگذريم...

    ظاهرا خود ايشون هم ترازوي دوگانه دارن!

    حكايت همون واعظي هستش كه در موقع سخنراني هر وقت كه قش ميكرده به يك طرف خاصي قش ميكرده!

    + محسن 

    سلام

    در مورد اينكه فرمودين وظيفه ما چي ميشه چون جناب احمد در واقع من رو پاسخ دادن ديگه حرفي نميمونه.

    اما فرمودين كه دخالت مستقيم در كار دولت.

    مگه مثلا رهبري هيچ دخالتي در كار دولت يا مجلس نداشتند؟

    چطور موقعي كه فلان قانون در مجلس در دست بررسي و تصويب هست ايشون نامه ميدن كه تصويب اين قانون به مصلحت نيست و نبايد تصويب بشه؟

    يا در رابطه با دولت اگر با موضوعي مخالف باشند رسما و مثلا از تريبون نماز جمعه تذكر مستقيم و صريح ميدن؟

    در طول اين سالها بارها ديديم اين مسائل رو...

    تازه اينها موارد علني بوده و صدالبته كه دخالتها و تذكرات غير علني هم وجود داره.

    ممكنه بفرمايين كه اين از اختيارات رهبري هست.

    خوب من ميگم ايشون چرا يكبار از اين اختياراتشون براي مواردي كه اشاره شد استفاده نميكنن و رسما و مستقيما موضع نمگيرين؟

    يا مثلا چرا به خبرگاني كه در مدح رهبري مسابقه گذاشتن هيچ تذكري داده نميشه؟

    اگر يادتون باشه رهبري در پاسخ به دانشجويي كه در مقابل ايشون از نقد رهبري حرف زد گفتند: من که با نقد مخالف نيستم من هميشه گفتم نقد رهبري ايرادي نداره و من اصلا ناراحت نميشم...

    (البته اين سخنان عين كلام ايشون نيست من نقل به مضمون كردم)

    خوب اين پاسخي كه ايشون دادن ماستمالي كردنه!

    اينكه رهبري صرفا بيان بگن كه نقد كنين من ناراحت نميشم اينكه نشد كه!

    اين حرف خنده دار نيست؟

    الان كي جرات داره كوچكترين انتقادي به رهبري داشته باشه؟

    انتقاد به رهبري كه به كنار به هر كجاي اين سيستم انتقادي بشه منتقد رو متهم ميكنن به ضديت با نظام و اسلام و ولايت فقيه و امام زمان(عج) و تازه اگه از هستي ساقطش نكنه شانس آورده...

    نقد رهبري و كلا نقد حگومت در هر سطحي تا بسترهاش آماده نشه و تا خود سيستم نقدپذير نباشه معني نداره...

    و البته خود رهبري بيشترين نقش رو دارن در ايجاد كردن اين بستر.

    بگذريم...

    ظاهرا خود ايشون هم ترازوي دوگانه دارن!

    حكايت همون واعظي هستش كه در موقع سخنراني هر وقت كه قش ميكرده به يك طرف خاصي قش ميكرده!

    + م.م 

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام حاج اقا

    قبلا افتخار آشنايي با شما رو داشتم.البته در دنياي سايبر نبود.سي دي مارمولك رو يادتونه از كي گرفتيد؟

    روايات زيادي داريم كه ميگه داشتن حب علي(ع) بدون بغض اون ملعون فايده نداره...به نظر من اعتراضات شما به غضنفر ها بدون پرداختن به راس داستان چندان موثر نيست.شما به من بگو اون بسيجيه 14 ساله كه مياد تو خيابون ملت رو باتوم ميزنه، ايست بازرسي ميذاره و بي جهت گير ميده؟ صدا و سيما كه به دروغ پراكني اصرار داره،اون احمد خاتمي كه مياد نماز جمعه تريبون مقدس نماز جمعه رو لجن مال ميكنه و هزاران مورد اين چنيني نهايتا از كجا سرچشمه ميگيرن؟مسوليت بسيج و سپاه و صدا و سيما و ائمه جمعه در نهايت با كسي جز حضرت آقاست؟چه جوريه كه به ظاهر مداح اهل بيت در جشن عيد غدير در حضور رهبري گل واژه هايي در رابطه با ارتباط اين علي( ) و آن علي (ع) تلاوت ميكند بي آنكه با اعتراض آن مقام روبرو شود؟از اين مثال ها كم نبوده خودتونم ميدونيد...

    بنده مفتخر به بندگي خدا،شيعه ي مولا علي(ع) و معتقد به آرمان هاي جمهوري اسلامي و امام راحل هستم،اعتراض به شخص آقاي خامنه اي رو با ضديت با ولايت فقه يكسان ندانيد،اصلا هم قصد طرفداري از موسوي و ... رو ندارم،البته شرايط شما هم قابل دركه ولي تا كي بايد تقصير رو به گردن غضنفر ها انداخت؟

    راستي آقاي هورزاد سعي كن تو اين ايام حسين(ع) رو بهتر بشناسي!

    لعنه الله علي قوم الظالمين

    والسلام

    + احمد 
    سلام، مخلص حاجي
    خدايي آدم مخالفم داشته باشه، يكي مثل حاج آقا مخبر. با اينكه در خيلي از موارد اختلاف داريم و با اينكه بعضي از توجيهاتتون لج آدم رو در مياره، بازم دوست داشتني هستيد.
    حاج آقا، با اين پست آخرتون كاملا موافقم و چيزايي كه ميخوام در ادامه بگم، ايراد به شما نيست بلكه يك ريشه يابي براي معظلي است كه ياد كرده ايد.
    البته يكي از دوستان هم قبلا به آن اشاره كرده.
    اما بنده فكر ميكنم كه ريشه تمام اين ترازوهاي دوگانه به صداقت رهبري در بيان ديدگاههاشون برميگرده. يعني به نظر من ايشون اون فرمايشاتشون از اون دست كه شما مثال زديد رو صادقانه بيان نميكنند. وگرنه آيا ايشون در اين مملكت زندگي نمي كنند و نمي دانند كه با حرفهاي ايشان دوگانه برخورد ميشود؟ چه طور است كه براي بعضي از حرفهاي ايشان همه مسئولين لشكري و كشوري بسيج ميشوند و با زور داغ و درفش و دگنك آن را اجرا مي فرمايند ولي براي بخشي از منويات ايشان تره هم خورد نمي كنند؟ ايا اين مطالبي را كه شما فرموديد خود ايشان متوجه نيست؟ اگر هست و اين قضيه ي «ترازوهاي دوگانه» اينقدر مهم است و براي انقلاب و مملكت مضراست، چرا ايشان تلاش در رفع آن نميكند؟ چرا ايشان به نوشته هاي مطبوعات و يك هفته نامه ي كم تيراژ (شهروند امروز) به خاطر به قول ايشان، «بي بند و باري به دولت»(محبوب ايشان) چنان واكنشي نشان ميدهند كه هفته نامه نگون بخت تا شب تعطيل ميشود ولي به اين مطالبي كه شما اشاره كرديد واكنشي نشان نميدهند؟ در جواب «محسن»فرموده ايد«محسن جان ! آنوقت وظيفه ما چي بود ؟» ، بايد بگويم اين حرفتان يك «توجيه» كامل است، چرا كه اولا حرفها و منويات ايشان را بايد حكومتيان و مجريان عمل كنند و وقتي ايشان عمل نميكنند فقط خود رهبر است كه زورش به ايشان ميرسد تا مجبورشان كند كه عمل كنند. و اصولا وقتي كساني كه نام برده ايد براي حرف ايشان اعتباري قائل نيستند آيا فكر ميكنيد براي حرف بنده و شما اعتباري قائلند و مقاله شما و ديگران كارگر خواهد افتاد؟ دوما: اين توجيهتان مخالف يكي از استدلالات ولايت فقيه است . همان كه ميگويند كار فقيه و حاكم اسلامي فقط بيان حكم و مسئله گويي نيست بلكه بايد قواي حكومت را براي «اجراي» احكام در دست داشته باشد. يعني صرف حرف زدن ايشان رفع تكليف از ايشان نميكند.
    يك نمونه كاملا ملموس از عدم صداقت ايشان: آيا شما فكر ميكنيد كه پخش دادگاهها از تلويزيون كه مخالف صريح قانون بود، مي تواند بدون هماهنگي ايشان انجام گرفته باشد؟ حتي اگر بپذيريم كه بدون هماهنگي با ايشان بوده، ‌چون ايشان رياست عظمي بر اين سازمان دارند و نظارتشان هم بر ص و س. استصوابي است باز ايشان مسئول اين عمل خلاف ميباشد. بگذريم . اما مسئله اين است كه ميبينيم ايشان سكوت ميكنند تا اين كار غير قانوني و غير شرعي، تا برگزاري دادگاه همه چهره هاي مطرح و شناخته شده ادامه ميابد و آنگاه كه نوبت به دادگاه افراد شناخته نشده و غير موثر ميرسد ايشان تشريف مي آورند در خطبه نماز جمعه و حتي آن موقع هم نسبت به كار غيرقانوني و غيرشرعي ص و س تذكر نميدهند بلكه نسبت به اتهام به شخص ثالث تذكر داده و آنوقت ميبينيم كه قاضي القضات بسيار عادل(هزار رحمت به شريح) و رئيس دادگاه و خلاصه همه شروع به يادآوري قانون ميكنند!(آيا به نظر شما اتهاماتي كه در دادگاهها خلاف قانون به افراد زده شد و تخريب شخصيت خود اعتراف كنندگان در سطح ملي قابل جبران است؟)
    حاج آقا واقعا تقصير بنده چيست كه هرچه خودم را به «نفهمي» هم ميزنم باز ميفهمم كه اين فقط يك افدام هماهنگ شده براي خراب كردن مخالفين و سپس مبرا كردن «مقام معظم» از اين اعمال غيرقانوني است. واقعا تقصير من چيست كه حقيقت به اين اندازه آشكار است!؟
    جناب حاج آقا! بنده از اول مخالف ايشان و نظام نبوده ام كه در بين شواهد و قراين به دنبال تاييدات فرضيه هاي خودم بگردم، بلكه بنده هم مثل الان شما و حتي خيلي بيشتر مدافع نظام و رهبري بوده ام و حتي زماني هم به دنبال توجيه و امارات مويد فرضيه درستي ايشان بوده ام. اما چه كنم كه اگر كل زندگي خود را يك تحقيق علمي فرض كنم كه با فرضيه ي درستي ولايت فقيه و اعتقاد به شخص رهبري (پيشين و فعلي) و با ادبيات موضوعي متون اسلامي و انقلابي و استكبار و ظلم ستيزي و روش شناسي تحقيق ميداني و تجربي و تحقيق تاريخي بدانم ، بايد بگويم اكنون پس از سالها انجام اين تحقيق، درستي فرضياتم متاسفانه تاييد نشده و اختلاف معنا داري در نتايج مشاهده ميشود.
    حاج آقا ! از شما هم كه فردي فرهيخته و استاد هستيد انتظار است كه كمي علمي تر به موضوعات نگاه كنيد.
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    اما در مورد جوابتان به كامنت قبلي ام. كجاي گفته هاي من خلط مبحث بود. ايا راهپيمايي در مقابل حتي حكم قران موجب ارتداد است؟ در ضمن آن راهپيمايي در اعتراض به يك بند قانون جمهوري اسلامي بوده نه يك حكم اسلامي يا قراني. دوما: ولي فقيه كه ميتواند براي مصالح اسلام و مملكت احكام اوليه را موقتا تعطيل كند ايا به جاي مرتد خواندن آن افراد بهتر نبود كه حكم را موقتا معطل كرده و آن را به همان روش مخالفين به همه پرسي ميگذاشتند تا خود مخالفين هم دليل براي اعتراض نداشته باشند؟ (همان مصلحتي كه با تمسك به آن امروزه اعدام در ملا عام را تعطيل كرده اند)عزيز! اگر مقايسه رفتار مرحوم خميني در بدو ورود به ايران با رفتار پيامبر را خلط مبحث ميدانيد بايد سخنراني «مقام معظم» در نماز جمعه و مقايسه رفتار خود با علي عليه السلام هم خلط مبحث بدانيد. و در ضمن ايا كسي بيشتر از ابوسفيان در قتل و تعدي و آزار مسلمانان نقش داشت كه شما اين دلايل را براي اعدام مقامات زمان شاه كافي ميدانيد؟ واقعا آيا جرم «هويدا» از «ابوسفيان» هم بيشتر بود. ضمنا اكثر كساني كه اعدام شدند لااقل در ظاهر مسلمان و شيعه بودند. حتي اگر بپذيريم كه همه آنها كه اعدام شدند مستحق مرگ بودند ، كجاي اسلام اجازه ميدهد مجرمي را بدون محاكمه و دادن حق دفاع و داشتن وكيل، محكوم ، آنهم به مجازات مرگ نماييم. بله اين كار فقط در جمهوري اسلامي ممكن است . كشوري كه قاضي القضاتش به صراحت منسب قضا را سياسي ميكند و متهمين را تهديد مي كند و از پيش و بدون محاكمه آنها را مجرم ميخواند و جالبتر اينكه ميفرماييد ما از ايشان پرونده داريم و تا حالا رسيدگي نكرده ايم و رسما ايشان را به معامله و گرفتن حق السكوت فرا ميخواند.
    واقعا بايد به عقل كسي كه به اين سيستم قضايي تظلم خواهي كند شك نمود.
    در ضمن شما با تمسك به بخشي(به زعم خودتان ضعيفتر) از گفته هاي من كل استدلال بنده را ميخواهيد زير سوال ببريد وگرنه چرا به توجيه ردصلاحيت رجوي در انتخابات رياست جمهوري نپرداخته ايد آن كه ديگر نه توجيه شرعي داشته و نه قانوني(آن چيزي هم كه مرحوم خميني گفته كه ايشان به قانون اساسي راي نداده اند. دليل قانوني نميشود چونكه التزام عملي ملاك است و كسي كه به قانوني راي نداده باشد از شمول قانوني كه به تاييد اكثريت رسيده باشد مستثنا نميشود. ) و يا نهضت آزادي.
    البته اين سوئ تعبير نشود كه بنده مدافع مجاهدين خلق هستم بلكه آنها را پس از رفتن به عراق «پست ترين موجودات خلقت » ميدانم و در ضمن ايشان را پس از جريانات سال 60 و رفتن از كشور ديگر نمي شود «منافق» خواند چون اتفاقا مواضعشان بسيار شفاف است.
    در آخر بايد بگم حاج آقا:

    غضنفر رو ول كن ، مارادونا رو بچسب!
    و ما ادراك مارادونا

    + مصطفي داننده 

    سلام نام اوست

    اين زمانه بي‌‌هاي و هوي لال پرست
    خوشا به حال كلاغان قيل و قال پرست

    چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
    براي اين همه ناباور خيال پرست؟

    به شب نشيني خرچنگهاي مردابي
    چگونه رقص كند, ماهي زلال پرست !

    رسيده‌ها چه غريب و نچيده مي‌‌افتند
    به پاي هرزه علفهاي باغ كال پرست!

    رسيده‌ام به كمالي كه جز اناالحق نيست
    كمال دار براي من كمال پرست

    هنوز زنده‌ام و زنده بودنم خاري است ـ
    به تنگ چشمي نامردم زوال پرست

    + هورزاد 
    مطلب اخرتان خيلي خوب و جامع بود . بميرم براي مظلوميتت رهبر عزيز حسين زمان
    + محسن 

    سلام

    سيد جان من ميبيني؟ يكي دو تا نيستن كه...

    به نظر من رهبري خودشون هم ميخوان كه همين جور باشه.

    اگرنه پس چرا يكبار هم كه شده با توجه به جايگاهي كه در اين حكومت و نظام دارن صريح و شفاف در مقابل اين مسائل موضع نميگيرن؟

    شايد بگين ايشون توي سخنرانيها و در مجامع مخلتف تذكر دادن.

    من ميگم اين فايده نداره

    بايد مثلا همين استاندار تهران رو رسما مورد خطاب قرار بدن و بگن كه اين نحوه ي برخورد دوگانه صحيح نيست.

    بگن كه اين برداشت غلط از صحبتهاي منه.

    چرا اين كارو نميكنن؟

    هر وقت اين كارو كردن يعني رهبري واقعي وگرنه هي سخنراني كنن و ديگران هم هر جور دلشون خواست تفسير كنن و هيچ آب هم از آب تكون نخوره چه فايده؟

    پاسخ

    محسن جان ! آنوقت وظيفه ما چي بود ؟ اگر رهبر انقلاب چنين كاري بكنن آنوقت يعني دخالت مستقيم در كار دولت . گفتني ها را رهبري گفته اند و مسير را تبيين كرده اند حالا اين ما و مسئولين هستيم كه بايد رفتار يكديگر را با دقت رصد كنيم و درست را از نا درست تشخيص بدهيم .

    چقدر از اين تفكر كه هدف وسيله رو توجيح ميكنه ضربه خورديم تازه اين در مورديه كه حق واقعا درست تشخيص داده بشه.

    قابل توجه تند زو ها اگر تعصب رو كنار بگذارند :

    اگر به هر قيمتي ميشد به حق رسيد امير المومنين عليه السلام خار در چشم و استخوان در گلو نمي ماند.

    در ضمن به پيام گذار قبلي ميگم مطمئني مسلموني با بي ادبي جور در مي آد ؟

    + مسلمان نه از نوع تو 
    باسلام
    يادمه زماني رو كه روي منبر مي رفتي و حلقومتو پاره مي كردي كه دولت خاتمي فلان است و فصال
    حالا خودتم دست كم از امثال كديور و مهاجراني نداري دست از سر بچه هاي احمق شهرك وردار و برو گمشو
    نون به نرخ روز خوردن تا كي
    پاسخ

    عليكم السلام . اول اين كه فصال نيست و بيسار است . دوم اين كه هنوز هم مي گويم دولت آقاي خاتمي فلان بود و بيسار . سوم اين كه بنده هيچ ربط منطقي با آقايان كديور و مهاجراني ندارم . چهارم اين كه بچه هاي شهرك احمق نيستند . پنجم اين كه بنده نمي رم گم بشم . ششم اين كه اگر نان به نرخ روز خور بودم امثال شما و امثال افراطي شما در جبهه مقابلتون اين همه بد و بيراه نصيبم نمي كردند . هفتم اين كه هزار ماشاء الله خيلي مؤدبين ها !
    http://ashoora-poster.blogfa.com
    نهضت اينترنتي پوسترهاي عاشورايي
    + محسن 

    سلام آقا سيد

    آره خدائيش!

    كم غضنفر داريم انصافا؟

    براي مثال به نظر من نصف نماينده هاي مجلس از اين جمله هستن.

    حالا هر کدوم به نحوي.

    شما فقط يدونه نطقشون رو گوش کن ببين چقدر سوتي ميدن!

    مخصوصا تو جلسات مهم مثل استيضاح وزرا يا راي اعتماد كابينه و امثالهم...

    از خوندن شعراي بي ربط به موضوع بحث بگير تا استدلالات آبكي و غلط به سخنان امام و رهبري...

    يعني يه آدم عادي اين مسائل براش زشته چه برسه به نماينده مردم!

    من كه سابقا اصلا يكي از تفريحاتم ديدن يا گوش كردن جلسات راي اعتماد و استيضاح وزرا و اينا بود!

    واقعا سوژه هاي نابي بعضي وقتا پيدا ميشه...

    خوب اين يه مثالش بود وگرنه بازم هست.

    تا وقتي امثال اينها تو حكومت وجود دارن معلومه كه از خودمون گل ميخوريم...

    مگه يكي دو تا هستن كه بگيريم!

    سلام

    وبلاگ خوب و مفيدي داريد .

    موفق باشيد ان شالله

    + محسن 

    آمريكا در چه فكريه؟

    ايران پر از غضنفره!!

    پاسخ

    خدائيش ديگه !
     <      1   2