• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : فاطمه اسوه ، فاطمه اسطوره ( قسمت اول )
  • نظرات : 2 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با سلام وعرض ادب.

    حقيقتا مطلبي را بيان فرموده ايد كه در جامعه ي ما كمتر به آن توجه مي شود، در حالي كه نياز شديد به آن است.

    اسوه ها را اگر با مبالغه و محبت هاي جاهلانه به اسطوره تبديل كنيم و از ابعاد وصفات انساني خارج سازيم ،ديگر آن تأثير واقعي خود بر جامعه را از دست خواهند داد، بدين خاطر است كه قرآن در كنار تاكيد بر ارتباط وحي ، به جنبه ي بشر بودن انبياء تأكيد فراوان دارد:(قل إنما أنا بشر مثلكم يوحي الي ...).

    اميدوارم كه در پستهاي بعدي به جنبه هاي بشري انبياء و بزرگان دين اشاراتي داشته باشيد تا هر چه بيشتر اين بزرگان را در قالب عملي جامعه مشاهده كنيم.

    + سلام 

    سلام استاد بزركوارم

    از مطالبتون خيلي استفاده كردم اميدوارم بيشتر از اسوه بودن بزركان و شناخت امامت و نبوت برامون بنويسيد كه در اين زمينه پياده تريم .هر چند كه در همه زمينه ها پياده ايم .

    راستي نمي دونيد چه قدر امروز (جمعه) سخت كذشت من بايد مي نشستم و شعر هاي خاقاني و كليله و دمنه مي خوندم اون وقت بچه ها سر كلاس شما منطق و اصول مي خوندن ........البته اونها هم خالي از لطف نيست يعني سعي ميكنم نباشه

    التماس دعاي فراوان

    به نام خدا

    سلام.
    متن جالبي بود. به جرات مي تونم بگم ، تا حالا به تفاوت ميان اسطوره و اسوه .. نه فكر كرده بودم و نه مطلبي خونده بودم.

    در مورد وسعت انديشه ،‏ بايد بگم نيست! فكر كنم بنا به لطفتون فرموده بوديد. عمقشم ... متاسفانه حق با شماست. يعني نه عمق داره و نه وسعت . دليلش...؟! نميدونم !!
    شايد بشود راهي يافت براي داشتن انديشه اي درست .

    ممنون از حضورتون و راهنماييتون. راهكاراشم مي خوام ازتون!

    التماس دعا.

    خداحافظ

    به نام خدا

    سلام بر دوست خوبم

    به نكته ارزنده اي پرداختيد. نگاه اسطوره اي به اسوه هاي ديني يكي از بزرگ ترين آفت هايي است كه در ميان مردم ما افتاده است. در بسياري از مواقع پيش آمده است كه به كسي گفته مي شود: فلان معصوم اين گونه بود يا اين گونه رفتار مي كرد يا اين گونه زندگي مي كرد و مقصودمان اين است كه ما هم بايد همانند او باشيم؛ اما پاسخ مي شنويم كه او معصوم بود يا امام بود. حال آن كه معصومان بشري مثل ما بودند و همان طاقت بشري را داشتند و جز در مواردي خاص همان تكليفي را داشتند كه ما داريم و رفتن به راه و روش آنان در طاقت ما نيز هست و ما مكلفيم كه به راه آنان برويم.

    ببخشيد. عرض ارادت است.

    موفق باشيد و عاشق

    پاسخ

    به نام خدا و با سلام خدمت دوست بسيار ارزنده ام . آنچه بدان اشاره کرديد يکي از مشکلات اسطوره شدن امامان هدايت است . اميدوارم که بتوانم در پست بعدي مفصلا به اين موضوع بپردازم . از اينکه محبت کرديد و مثل هميشه مرا شرمسار لطفتون فرموديد ممنونم. در پناه مهر الهي شيفته دل باشيد.