نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

سلام عليكم

محضر برادر بزرگوارم عرض ادب و احترام دارم

منهم متقابلاً اين عيد فرخنده را خدمت شما تبريك عرض ميكنم و توفيقات و تأييدات روز افزون الهي را براي شما آرزو ميكنم .

از اينكه دعوتم را پذيرا شديد و بر چشمان قدمي به كرامت نهاديد، سپاسگزارم .

يا حق

سلام

اولين بازديد كننده ام باشيد

سلام بر سيد بزرگوار:جواب كوبنده به وبلاك به اصطلاح قلبيخواهان عشق را در وبلاكم بخوان

سلام

خسته نباشيد
ولادت امام باقر عليه السلام بر شما مبارک.

ماه رجب خوبي داشته باشيد.

مواظب خودت باش!

سلام سيدم

خوش اومدي

درسته

راه مستقيم هم تشخيصش و هم پيمودنش سخته ولي ممكنه

به شرط ايمان محكم

راجع به درخواستتون هم به هم فكري شما نياز دارم

همينقدر مي دو نم كه يكبار ديگر بايد معصومين رو بشناسيم

و يه چيز خيلي مهمتر اينكه كليد شكستن اين فاصله، شناخت

قيمت و قدر خودمونه

ماه رجب فرصت خيلي خوبيه

دعايم كن

+ maloo_1388 

سلام

بحث قشنگيه ولي

كجايي هواي تازه دلمون برات تنگ شده

درباره اين بحث ايها الناس هر خانمي كه نتونه همسرش را تمكين كنه

يا بره ياد بگيره يا بزاره بره زن بگيره اگه دين نداري روشن فكر كه باش

خداحافظ

به نام خدا

سلام بر دوست خوبم!

به استحضار برسانم كه آن برادرمان دو روايت پيش گفته را نقد كرده و من نقد ايشان را نقدپذير يافتم كه هرچند اقتضا داشت براي پاسخ بهتر زمان بيش تري به آن اختصاص مي دادم و تتبع و بررسي كافي به عمل مي آوردم؛ اما نقداً پاسخ كوتاه و ناقصي را نوشته ام كه خالي از فايده ندانستم در اينجا بياورم و نظر شما را نيز جويا شوم.

نقد آن برادر در مورد دو روايت مورد بحث

نکته اول بررسي سند اين دو روايت است. روايت اول به لحاظ سند ضعيف است در سند آن محمد بن حسن بن شمون قرار دارد درباره او در کتب علم رجال مي خوانيم (اول هفت امامي بود. سپس به غُلاة پيوست فاسد المذهب و اهل غلو و بسيار ضعيف است {فرمايش شيخ طوسي و نجاشي}). روايت دوم هم ضعيف است؛ چرا که وثاقت بعضي افراد سند آن مثل فتح بن يزيد و عبدالله بن الحسن ثابت نيست؛ بنابرآنچه گفته شد به اين دو روايت منقول از ضعفا و غلاة نمي توان استناد کرد و چيزي به ائمه(ع) نسبت داد.

نکته دوم اينکه اين دو روايت با عمومات استحباب متعه در تعارض است و اصل بر عموم است، مگر با اثبات مخصص... وقتي در روايت مي خوانيم که متمتع فلان ثواب را مي برد و گناهانش بخشيده مي شود و... اين عموم و اطلاق دارد و تا قيد اثبات نشود بايد آن را عمومي بدانيم و همينطور ساير جهات استحباب متعه...

نکته سوم اين دو روايت با رواياتي که در خصوص استحباب متعه متأهل وارد شده در تعارض است مثلا در همان باب که اين دو روايت هست يک روايت مي گويد حضرت باقر(ع) فرمود متأهل مي تواند متعه کند هرچقدر بخواهد ولو همسر داشته باشد و همسرش هم در کنار او باشد (وسائل الشيعة ج21 ص23). .....

يک نکته رو هم از من داشته باشيد. آن هم اين که اگر کسي به روايات متعه مراجعه کند، تأکيد روايات ائمه(ع) را بر متعه براي دو گروه به طور ويژه مي بيند 1.مردان متأهل 2. دختران باکره...

نقدي كوتاه و ناقص من بر اين نظر

پاسخ نکته اول: به نظر نمي رسد كه رد كليشه اي يك روايت با اتكاي صرف به قول علماي رجال اتقاني داشته باشد.

اولاً، بايد دانست كه غالي يا مجهول بودن راوي دليل بر مجعول بودن روايت نيست. براي جعل بايد انگيزه وجود داشته باشد. غاليان در زمينه آنچه موافق يا مخالف عقايدشان است، وجهي دارد كه حديث جعل كنند؛ اما در زمينه هايي كه چنين نيست، وجهي ندارد.

ثانياً، صرف عدم ذكر حال رواي در كتاب هاي رجالي نيز دليل بر مطعون يا جاعل بودن راوي نيست؛ چون آنان شرح حال كساني را كه به آنان درسترسي داشتند، نوشتند.

ثالثاً، نظر به اين كه اصل را بايد بر اكثر موارد گذاشت و اكثر موارد راويان نيز افراد موثقي بوده اند، بايد اصل را بر اين نهاد كه راوي موثق است؛ مگر آن كه خلافش ثابت شود. البته اين نظري است كه من بر آنم و ادله هم بر آن دارم كه مجال طرح آن در اينجا نيست.

رابعاً، صرف ضعف سند دليل بر رد حديث نيست. علماي ما بسياري از روايات را عليرغم ضعف سندشان به آنها استناد كرده اند كه مقبوله عمربن حنظله از آن جمله است. بايد ملاحظه كرد كه آيا دلالت آن با ادله ديگر قابل تأييد است يا نه. بي ترديد ايذاء مؤمن گناه كبيره و حرام است و بنابراين اگر ازدواج موقت به ايذاء همسر و فرزندان بيانجامد، حرام خواهد بود. روايت دوم نيز ناظر به همين مهم است.

پاسخ نکته دوم: ما نيز مي گويم اصل بر اين است كه متعه مستحب است، مگر اين كه با دليل ديگري در تعارض باشد و آن بي ترديد در مواردي كه مفسده داشته باشد، نه تنها استحباب ندارد كه حرمت دارد. از جمله آن موارد اين است كه ازدواج موقت موجب ايذاء مؤمن يعني همسر يا فرزندان باشد و مرد نيز با همسر دائمي خود بتواند نياز جنسي خودش را ارضا كند.

پاسخ نکته سوم فهم صحيح روايات منوط به احصاي تمامي قرائن فهم آن از جمله شأن صدور آنهاست؛ لذا به صرف تعارض ظاهري نبايد يكي را با ديگري دفع كرد. شايد شيخ طوسي نظر به همين نكته بوده است كه قاعده ارزشمندي را در مواجهه با روايات معارض بينان نهاد كه «الجمع مهما امكن اولي من الطرح: تا جايي كه جمع و سازش برقرار كردن ميان روايات ممكن باشد، بهتر است، چنين كرد و روايتي را دور نيانداخت». بسا روايات امام هادي(ع) ناظر به متعه هايي باشد كه مفسده دارد و بنابراين فرمودند: به همسران دائمي خود بسنده كنيد و روايت امام باقر(ع) ناظر به مواردي باشد كه مفسده نداشته باشد و ضرورتي اهتمام به متعه را واجب يا مستحب ساخته باشد؛ نظير ارضاي نياز جنسي زنان بيوه اي كه امكان ازدواج دائم ندارند يا احياي سنت متعه و جلوگيري از مهجور و مندرس شدن آن.

پاسخ نكته اخر اين كه بي ترديد چنانچه متعه دختر باكره مفسده داشته باشد، نمي تواند جايز باشد و روايات ائمه(ع) نمي تواند ناظر به اين موارد باشد.

موفق باشيد و عاشق

پاسخ

به نام خدا و با سلام خدمت دوست عزيزم . هيچ کس نمي خواهد بگويد بر اساس روايات مذکور عمل متعه براي متأهل فقهاً آن هم به عنوان اولي، حرام است تا دوست عزيز ما استناد کند به ضعف سند روايات و آنها را در مقام فتوي فاقد صلاحيت بشمارد. ايشان چنان استدلال مي کند که گويا امر واجب بالذاتي در معرض تحريف حکم قرار گرفته است . نهايت حکمي که در اسلام براي متعه قابل اثبات است مباح بودن آن است و تنها در صورتي که امر دائر شود ميان ارضاء به حرام يا انجام عمل متعه ، انجام چنين کاري واجب مي گردد آن هم عنوان اوليه حکم متعه نيست بلکه عنوان ثانوي است . نفس عمل متعه از ديدگاه روايات ما در زمره سنن است که به حکم الهي مباح شمرده شده . جايي که اصل مسئله ازدواج را در زمره سنن مي شمارند چگونه متعه از سنن شمرده نشود. مسئله ديگر اينکه تسامح در ادلّه سنن مورد اتفاق تمام علماء است . پس در اين نوع روايات که ناظر به صحت يا بطلان شرعي و فقهي موضوع نيست پرداختن به مبحث سند ضرورتي ندارد. نکته ديگر اينکه همانطور که فرموديد روايات مرتبط با متعه در دو طرف آن محل جمع دارد. ضمن اينکه نقش زمان و مکان را در تفسير روايت و متون ديني نبايد نا ديده انگاشت .

سلام خدمت شما دوست گرامي :

ميلاد دخت رسول اکرم – عليه السلام – حضرت صديقه طاهره – سلام الله عليها – برشما و تمام پيروان حضرتش مبارک .

و ما ادراک ما ليله القدر – ليله القدر فاطمه – سلام الله عليها .

پاسخ

به نام خدا و با سلام . من هم متقابلا اين ميلاد فرخنده را به تمام جامعه بشري خاصه عالم اسلام و بالاخص جهان تشيع و بويژه شما برادر عزيز تبريک و تهنيت عرض مي کنم . انشاء الله با شناخت اين اسوه هاي والاي هدايت ما هم به سر چشمه آب حيوان رهنون گرديم .

به نام خدا

سلام بر دوست خوبم

به استحضار برسانم كه اينجانب پستي در اين زمينه با عنوان «عاشقي و ازدواج موقت » نوشته بر فرهنگ سازي در اين زمينه تأكيد كرده ام و به طور طبيعي وقتي كه من ازدواج موقت را از قبيل اكل ميته خوانده ام، منظور حرمت ازدواج موقت نيست، بلكه منظورم اين است كه ازدواج موقت براي شرايط عادي تشريع نشده است و براي شرايطي تشريع شده است كه ازدواج دائم ميسور نباشد.

براي اين نظر دلائل فراواني وجود دارد كه من تنها به دو روايت كه برادرمان آقاي احمدي در وبلاگشان در پستي با عنوان «ازدواج موقت يا هرزگي!» آورده اند، بسنده مي كنم. وي مرقوم فرموده است:

بدون مقدمه و بدون نتيجه گيري دو روايت از امام هادي (كه جانم فدايش باد) مي نويسم. اظهار نظر يادتون نره.

روايت اول:امام در جواب مردي كه از متعه سوال كرد فرمود: هي حلال مباح مطلق لمن لم يغنه الله بالتزويج، فليستعفف بالمتعه فإن استغني عنها بالتزويج فهي مباح له اذا غاب عنها ( الكافي / 5 / 452 / ح 2)
يعني: ازدواج موقت براي كسي كه به واسطه ازدواج از نيازهاي جنسي بي نياز نشده باشد، حلال و مباح است و هيچ گونه قيدي ندارد. پس اگر ازدواج نكرده است (و نيازهاي جنسي آزارش مي دهند) عفت خود را با ازدواج موقت حفظ كند (و گرفتار ارتباط هاي بي حد و مرز نگردد) اما مردي كه همسر اختيار كرده است،‏ در صورتي كه دسترسي به همسر خود ندارد،‏ ازدواج موقت برايش مباح خواهد بود.

روايت دوم:‏امام در نامه اي به بعضي دوستداران خود نوشت: ‏لا تلحّوا علي المتعه، انما عليكم اقامه السنه فلا تشتغلوا بها عن فُرُشكم و حرائركم فيكفرن و يتبرين و يدعون علي الآمر بذلك و يلعنونا ( الكافي / 5 / 453 / ح 3)
يعني: به سراغ ازدواج موقت نرويد، به شما سفارش ميكنم سنت را به پا داريد و ازدواج دائم نماييد. به خاطر انجام ازدواج موقت ، همسران خود را فراموش نكنيد. زيرا آنان كفران نعمت نموده و بيزار شده و بركساني كه اين دستور شرعي را داده اند نفرين كرده و ما را لعنت مي كنند.

اما متأسفانه برخي قرائن سخن اينجانب را كه همان پست مذكور باشد، ناديده گرفته و اين چنين سوء برداشت كرده و به من اهانت هاي بزرگي نموده است كه در ذيل ملاحظه مي فرماييد:

استاد ! اون قلب! رفته توي وب همون حاج آقا كه در برابر سؤال شما كم آورد نوشته (كامنت) به نظر! من متعه مثل اكل ميته است تازه نوشته من اگه خطا كنم يك اجر مي برم اگه نه دوتا! فقط جهت اطلاع و خنده استاد عزيز و رفع خستگي شون عرض كردم

پاسخ مدير وبلاگ ( پنجشنبه 14/4/1386 - 4:22 ص )

عجب! اين چه جور ميته اي است که بر اکل آن، ثواب مترتب است!؟ چگونه خداوند گناهان فرد آکل ميته را مي بخشد و بر روابط جنسي او حسنه مي نويسد!؟ (عن أبي جعفر "عليه السلام" قال : قلت : للمتمتع ثواب ؟ قال : إن كان يريد بذلك وجه الله تعالى وخلافا على من أنكرها لم يكلمها كلمة إلا كتب الله له بها حسنة ، ولم يمد يده إليها إلا كتب الله له حسنة ، فإذا دنا منها غفر الله له بذلك ذنبا ، فإذا اغتسل غفر الله له بقدر ما مر من الماء على شعره ، قلت : بعدد الشعر ؟ قال : بعدد الشعر... وسائل الشيعة ج21 ص13) خداوند اگر بر دلي مهر نهاد محکمترين عروه هاي هدايت را هم بر او عرضه کني ما زادهم الا نفوراً... پناه ببريم به خدا از جهل مرکب و مهر بر دل... يک نفر خيرخواه برود به اين مجتهد(!) نازک نارنجي 2اجري(!) يک جلد کتاب اصول فقه فارسي هديه کند بلکه اوليات استناد "روشمند" به آيات و روايات را بفهمد وگرنه بدون التزام به قواعد فقه و استانداردهاي اصول، مي توان هر حرفي را در دهان آيات و روايات گذاشت و هزاران کلام مختلف و حتي متناقض به نصوص ديني چسباند..
اين برادر اين چنين سخن مرا با ناديده گرفتن قرائن و با سوء ظن و سوء فهم خود بر معناي باطلي كه هرگز مقصود من نبوده حمل كرده و بعد مرا به شدت مورد اهانت قرار داده و توقع هم دارد كه من از نحوه سخن گفتن او ناراحت نشوم و به تعبير ايشان نازك نارنجي نباشم. ايشان به طور طبيعي با عنايت به پستي كه من نوشته ام، بايد نظر اينجانب را مي فهميد كه وقتي ازدواج موقت اقتضا پيدا كند، در مواردي نه تنها مستحب كه بلكه واجب خواهد بود. بنابراين در اين موارد نه تنها بر انجام ازدواج موقت ثواب مترتب است، بلكه در مواردي تارك آن گناهكار خواهد بود.
موفق باشيد و عاشق
پاسخ

به نام خدا و با سلام خدمت دوست عزيزم .بايد عرض کنم امان از بد فهمي ! روايات که ذکر کرديد به درستي نشان مي دهد که اين عمل مباح است ولي به شرطها و شروطها. من نمي دانم برخي از مدعيان فخم دين چطور از دين ، سعه صدرش را نياموخته اند ؟! حالا گيرم که شما اشتباه هم فرموده بوديد ، اين چه لحن حرف زدن کسي است که خود را شاگرد امام صادق مي نامد؟! عزيز دلم ناراحت نباش . اگر دوستاني اين چنين، سطحي با نوشته شما برخورد کرده اند نشان از اثر گذار بودن نوشته شماست وگر نه چرا بايد اين گونه بر آشوبد که عنان اخلاق را در دفاع از دين از کف بدهد؟کاش ما طلبه ها کمي از سيره مناظره و مباحثات علمي اماماني که مدعي شاگرديشان هستيم مي آموختيم و کاش اگر ظرف عقل و اخلاق و ايمان آنقدر کوچک است که نتوانيم به اسوه هاي دينمان اقتدا کنيم رفتار و منش عالمانه را از بزرگان دين همچون علامه اميني ، سيد عبد الحسين شرف الدين جبل عاملي، امام موسي صدر ، علامه طباطبائي ، شهيد آيت الله بهشتي و ... مي آموختيم . کاش از دين به شيوه متدينان دفاع مي کرديم و با اذهان جستجو گر به شيوه آنان مواجه مي شديم و اي کاش ... . شرح اين اندوه و اين خون جگر / اين زمان بگذار تا وقتي دگر .
+ شمه 
بروزم : روز ليلة القدر ، افتخار تمام مادران منتظر جواباتون هستم.

سلام

بسيار بحث مفيديه . منتظر ادامش هستم .

راستس ما يه روزي لينك بوديم ؟ نه .

التماس دعا

پاسخ

به نام خدا و با سلام .دوست خوبم ممنونم که به من سر زديد . من فکر کنم يک اشتباه پيش آمده بود و گر نه من هم فکر مي کردم تبادل لينک انجام شده بود ! به هر صورت از اين خطاي ناخواسته پوزش مي خواهم .دوباره تقاضاي تبادل لينک را خدمتتان ارسال کردم . موفق و پيروز باشيد.

با سلام خدمت حاجاقا مخبر

بسيار مشتاقم جواب سوال دومتان كه مطرح كردين ببينم...پدرم دراومده حاجاقا.. 12 سال است دارم ميسوزم... تا همين چند وقته پيش هم احساس واقعيم اين نبود كه بابا خيلي از رذايلم، دليل ريشه اي و واقعي اش ، تعويق بكارگيري قوه دگرجنس خواهي است. حرف بسيار است.....

+ سما 

سلام

موضوع جالب ومهمي رو طرح كرديد.لطفا به مسائل روانشناختي عقد موقت به خصوص در ميان مجردها اشاره بفرماييد.

به پست قبلي هم به سر بزنيد بد نيست.

به اميد ديدار

يا علي

به نام خدا

سلام بر دوست خوبم!

من مطمئنم كه اگر در اين باره اظهار نظر كنم، از جانب شما به پيروي ابوحنيفه وووو متهم نمي شوم و بد و بيراه نثارم نمي گردد. من به خودم حق مي دهم فهم خودم را از آيات و روايات بيان كنم و اين را قياس و اتباع رأي نمي دانم. آنچه را كه ائمه ردّ كرده اند، اظهار رأي بدون استناد به آيات و روايات و يا در مقابل با آنهاست؛ نه رأيي كه مستنبط از آيات و روايات است. به اين اجتهاد مي گويند و اگر هم بر خطا باشد، صاحبش مأجور است. علماي ما هر كدام فتواي خودش را در مسائل اختلافي حجت ميان خود و خدايش تلقي مي كرده اند و هيچ يك ديگري را به بدعت و پيروي از قياس متهم نمي ساختند.

بگذريم من تلقي خودم را از آيات و روايات در مورد ازدواج موقت اين مي دانم كه آن از قبيل اكل ميته است كه تنها در مواقع اضطرار و ضرورت جواز پيدا مي كند؛ چنان كه آيه متعه در سوره نساء ناظر به زنان بيوه بوده است كه از جنگ هاي زمان پيامبر حاصل شده بودند و امكان ازدواج دائم پيدا نمي كردند. اگر چه مورد شأن نزول مخصص نيست، اما تعميم آن به غير مورد شأن نزول نيز بايد مبتني بر همان ملاك و مناطي باشد كه آيه به موجب آن نازل شده است.

نظر شما در اين خصوص چيست؟

پاسخ

دوست عزيز و برادر ارجمندم. از اظهار لطفتان سپاسگذارم. اجازه بدهيد تا الان چيزي نگويم . انشاء الله شما نيز در پستهاي بعدي به جواب سؤالتان خواهيد رسيد . از لطفتان ممنونم.

سلام!‏ متن جالبي نوشته ايد! به نظر من اين مسئله در جامعه امروزي به كل بايد منتفي بشه!

اولا چه معني داره مردي كه زن و زندگي داره به دلايل مختلف به قول خودشون از سر خير خواهي و نوع دوستي بره زن بگيره!

دوم اينكه دليل نمي شه پسرها واسه اينكه نمي توانند زندگي تشكيل بدهند برن صيغه اي بگيرن!!! وقتي كه اين كار و ميكنند و به راحتي خودشون رو ارضا مي كنند ديگه دليلي براي ازدواج دائم كردن نمي بييند چون اون چيزي كه مي خواهند خيلي راحت در اختيارشونه؟!! و مطمئن باشيد كه اگه يه روزي ازدواج كنند ديگه لذت واقعي رو نمي برند!

سوم اينكه اگه پسر ها نمي تونند زن بگيرن تقوا كه مي تونند پيشه كنند ( اين جمله عين كتاب ديني سال سوم دبيرستان بود)

در ضمن اون جامعه بايد فكري به حال اونا كنه!!! كه متاسفانه اين كار به كل فراموش شده!!!

پاسخ

به نام خدا و با سلام . ممنونم که تشريف آورديد و اظهار نظر کرديد. در فقره اول فرمايشتون من هم با شما هم عقيده ام .و فکر مي کنم مي شود بدون عقد موقت هم نوع دوستي کرد و خير خواه مردم بود.يا بهتر بگويم اين بهانه ها فقط بهانه است مگر در برخي موارد که آن هم از هزار بيش از يکي نيست.اما درباره پسرهاي مجردي که نمي توانند ازدواج کنند فکر مي کنم بايد تجديد نظر بفرمائيد.با توجه به ويژگيهاي روانشناختي خانمها و آقايان، پيچيدن چنين نسخه اي عملا غير ممکن است . آنچه در خصوص آثار بعدي ارتکاب به عقد موقت در زندگي آينده جوانان فرموديد تصديق مي کنم اما آيا اين آثار با خويشتن داري به کلي رفع مي شود؟ هيچ دانشمند روانشناسي چنين چيزي را باور ندارد.حقيقت اين است که چنان خويشتن داري اگر امکان داشته باشد بهتر است اما غالبا چنين امکاني براي کمتر افرادي وجود دارد و غالبا انسانها نمي توانند اين گونه باشند. اينجاست که مسئله ازدواج موقت پيش مي آيد.البته بايد ياد آوري کنم که نياز انسانها به کانون خانواده تنها به جهت ارضاء غريضه جنسي نيست تا در پناه ازدواج موقت تامين شود بلکه ازدواج موقت تنها يک راه موقت براي ريشه کن شدن مفاسدي است که از طريق فشار غريضه جنسي جامعه را تهديد مي کند. پيشنهاد مي کنم جهت اطلاع بيشتر به کتاب نظام حقوق زن در اسلام نوشته مرحوم شهيد مرتضي مطهري ( ره) مراجعه نمائيد.در هر صورت از اظهار نظرتان ممنونم.