• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : ازدواج موقت ، جامعه ساز يا جامعه سوز ! ( قسمت دوم )
  • نظرات : 13 خصوصي ، 57 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بر جناب دوستدار عمر(رض)

    من در پاسخ شما چند نكته را به اين شرح بيان مي كنم:

    1. فرموديد كه من ثواب خدمات خودم به حضرت ابوبكر رض و حضرت عمر رض را باطل نكنم.
    عرض مي كنم:
    اولاً، در خصوص حضرت ابوبكر(رض) و حضرت عمر(رض) نظر متكلمان و فقهاي شيعه را مبني بر مسلمان بودن بيان كردم.
    ثانياً، من در اينجا بحث علمي كردم و اگر بحث علمي اشكالي دارد، چرا شما در اينجا شروع كرديد؟ بايد شما بپذيريد كه در يك فضاي دوستانه هيچ اشكالي ندارد كه نظرهاي اختلافي همديگر را مورد بحث قرار دهيم، بدون اين كه به همديگر و عقايد و مقدسات يكديگر اهانت كنيم.

    2. فرموديد: « ثوابشان نزد الله سبحانه و تعالي محفوظ است. من اگر ايشان اين كار بزرگ خودشان را باطل نكنند.»
    من عرض مي كنم: ثواب عمل با ارتكاب گناه حبط و باطل مي شود و اين در حالي است كه من احساس نمي كنم، طي يادداشت قبلي ام مرتكب گناهي شده باشم. اگر شما راهنمايي ام بفرماييد كه گناه من چه بوده است، از شما ممنون مي شوم.

    3. فرموديد: « قول مي دهم هر شب براي شان دعا كنم.»
    من عرض مي كنم: من هم به شما و همه مسلمانان دعا مي كنم. دعا براي بندگان خدا حتي كافران كار فرشتگان و انبياست، چه رسد به مسلمانان.

    4. فرموديد: « قرآن مي فرمايد وقتي نمي توانيد ازدواج كنيد عفت پيشه كنيد نه كه برويد زنا كنيد (صيغه)»
    عرض مي كنم:‏
    اولاً، متعه نكاح است، نه زنا. نه خدا و نه رسول خدا(ص) متعه را زنا و حرام نخوانده است. تنها حضرت عمر(رض) آن را حرام كرده است. حتي او تصريح دارد كه پيامبر(ص) آن را حلال قرار داده بود؛ ولي من آن را حرام قرار مي دهم.
    ثانياً، شما كه مي فرماييد، همه صحابه مجتهد بوده اند و عمل به فتواي هريك نيز بي اشكال است. چه اشكال دارد، ما به فتواي حضرت عمر(رض) عمل نكنيم و به فتواي حضرت علي(ع) و ساير صحابه اي كه متعه را جايز مي شمردند، عمل كنيم؟
    ثالثاً، در قرآن و سنت نبوي به مطلق نكاح دستور داده شده است و در وقت نزول قرآن و صدور سنت نبوي هم دو نوع نكاح وجود داشت:‏ يكي نكاح دائم و ديگري نكاح موقت يا متعه. بنابراين متعه دستور خدا و رسول است و عمل به دستور خدا و رسول نه تنها حرام نيست كه مباح و حتي در مواردي واجب است.
    رابعاً، در قرآن و سنت نبوي زنا تعريف و مشخص شده است و آن عبارت از اين است كه نكاح بدون عقد و مهر باشد و يا همسر از كساني باشد كه نكاح با آنان حرام دانسته شده است. اين در حالي است كه متعه و ازدواج دائم از جهت داشتن عقد و مهر و نيز ازدواج با همسراني كه نكاح با آنان حلال است، هيچ تفاوتي ندارند.
    خامساً، ما نمي توانيم اهل كتاب را كه به صورت اسلامي ازدواج نمي كنند، زناكار بناميم. شما چطور شيعيان را كه مسلمان هستند و مبناي ازدواجشان متكي بر قرآن و سنت نبوي است، زناكار مي ناميد؟

    5. فرموديد: «همه اصحاب رسول الله صل در شاگردي ايشان به مقام اجتهاد رسيده اند و اختلاف بين مجتهدين اشكالي ندارد هيچ دو مجتهدي بخاطر اختلاف شان ملامت نمي شوند و همه خوب و مقبول بوده اند حضرت علي رض اجتهاد كرد كه جنگ جمل كرد و حضرت عايشه هم اجتهاد كرد كه عليه ايشان جنگ كرد و همه خوب و مؤمن و با تقوا بوده اند و ما نبايد كسي از صحابه را بد بدانيم همانطور كه الان در شيعه ها يكي مقلد سيستاني است و يكي مقلد شيرازي و..... در آن زمان هم هركس مقلد حضرت علي رض بوده عملش درست بوده و هركس هم مقلد حضرت معاويه رض بوده عملش درست بوده و.....»
    عرض مي كنم:
    اولاً، اجتهاد عبارت از استناط حكم از قرآن و سنت است؛ نه مخالفت با حكم قرآ و سنت. مگر خداي تعالي نفرموده است:‏ اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم؛ يعني از فرمان خدا و رسول و امراي خود اطاعت كنيد. امير مؤمنان و مسلمانان پس از حضرت عثمان(رض) چه كسي بود؟ آيا جز اين است كه اهل حل و عقد با حضرت علي(ع) بيعت كردند و او امير مؤمنان و مسلمانان بود؟ آيا به نظر شما زير پا گذاشتن فرمان الهي و جنگيدن با خليفه مسلمين گناه و حرام نيست؟
    ثانياً، اجتهاد فقهاي ما بر اساس نص يعني قرآن و سنت است؛ نه در مقابل نص. بنابراين نمي توان اجتهاد فقهاي ما را با كار كساني كه در مقابل فرمان خدا و رسول(ص) ايستادند و با خليفه مسلمين جنگيدند، همسان بدانيد.

    موفق باشيد و عاشق