• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : ازدواج موقت ، جامعه ساز يا جامعه سوز ! ( قسمت دوم )
  • نظرات : 13 خصوصي ، 57 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا

    من براي اولين بار در آثار علامه عسكري ملاحظه كردم كه افراد مقدس نزد برادران اهل سنت را با عزت و احترام ياد مي كند و پس از نام ايشان عبارت دعائيه «رض» را به كار مي برد. جالب آن كه يكي از برادران اهل سنت كه به ايشان نامه نوشته بود، گفته بود، سبب اين كه من شيعه شدم، اين بود كه ديدم شما اگر چه باورهاي ما را به نقد مي كشيد، اما با احترام از بزرگان ما ياد مي كنيد. من سيره علامه عسكري را بسيار پسنديدم و مناسب دانستم در اين گفتمان به اين سيره عمل كنم.

    چه بايد كرد؟ من كه از خدا مي ترسم، به برادر ديني ام اهانت بكنم و او را سگ و كثيف و منافق بخوانم و او را نفرين كنم. نمي دانم اين برادر با چه مجوز شرعي و با استناد به كدام آيه و حديث چنين كرده است؟ اما من ايشان را دعا مي كنم. مهم اين است كه اجابت كننده دعا خداست و خدا خود مي داند چه دعا و نفريني را مستجاب و چه دعا و نفريني را رد كند.

    بدي اينترنت اين است كه محفل علمي از محفل عاميانه تمايز ندارد و چنان مي نمايد كه بايد وبلاگ ها را در حكم مجلس عوامانه تلقي كرد و به گونه نوشت كه عوام برآشفته نشوند.

    عوام ما تصور مي كنند، راه دفاع از اهل بيت فحاشي و لعنت فرستادن است؛ حال آن هيچ شخص سني با اين روش به شيعه گرايش پيدا نكرده و نخواهد پيدا كرد.

    به نظر مي رسد، اين شخص اهانت كننده از همه سخنان من به يك كلمه «حضرت» توجه پيدا كرده و استدلال هاي مرا مورد توجه قرار نداده است. چه كار مي شود كرد؟ ايشان يك مدافع اهل بيت(ع) است و من بينوا هم يك مدافع.

    از خداي بزرگ مي خواهم، به ما بصيرتي عنايت فرمايد كه راه صحيح دفاع از شيعه و اهل بيت(ع) بشناسيم.