• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : بي حوصله ها نخوانند ( مهدويت قسمت دوم )
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا

    سلام عليكم

    حضرت آقا! شما خيلي پيچيده مي‏نويسيد. من كه مدرك دكتراي الهيات دارم، مخم سوت مي‏كشد. خدا به فرياد ديگران برسد. اگر ابتدا موضوع بحث را روشن مي‏كرديد و در پايان هم در چند سطر خلاصه مي‏كرديد، مقداري آسان‏فهم‏تر مي‏شد.

    تصور مي‏كنم، شما مي‏خواهيد معناي حديث شريف‏«من لم يعرف امام زمانه مات ميتة الجاهلية» را توضيح بدهيد و مي‏فرماييد، شناخت امام به معناي شناخت واسطه فيض الهي است و اين شناخت بدون شناخت خدا كه امام واسطه فيض او و خليفه اوست، امكان ندارد. نمي‏دانم. من كه گيجم.

    بابا پيامبر(ص) اين حديث را براي عرب بيسواد عصر نزول گفته است. بايد معنايش خيلي از اين آسان‏تر باشد. من فكر مي‏كنم، مقصود اين بوده است كه بايد شما بدانيد چه كسي را الگوي فردي و اجتماعي خود قرار مي‏دهيد. الناس علي دين ملوكهم. نمي‏شود، مسلمان بود و در عين حال الگو را كسي قرار داد كه به اسلام آشنايي ندارد و به آن پايبند نيست. به طور طبيعي لازمه آن اين است كه حاكم چنين كسي باشد.

    چه مي‏دانم. بيش از اين سر در نمي‏آورم.

    قطره‏هاي اشك، جرعه‏هاي عشق

    پاسخ

    با سلام به دوست و برادر عزيزم

    مي دانم كه شكسته نفسي مي كنيد و گر نه، نه دانايي شما و نه نوشته من آن طور نيست كه فرموديد.

    البته فكر مي كنم چون اين پست ادامه بحث قبل بود موضوع اش كاملا مشخص بود با اين وجود به روي چشم سعي مي كنم از اين به بعد به فرموده شما جامه عمل بپوشانم .

    و صد البته در فهم محتواي مطلب چندان هم به بيراهه نرفته ايد . آنچه در پي آن بودم توضيح لايه اي عميق تر از معرفت حيات بخشي بود كه در روايت شريف به آن اشاره شده است .

    و نكته ديگر درخصوص فرمايش وجود مبارك نبي اكرم ؛ بله همانطور كه فرموديد حضرت اين بيان را در ميان اعراب ساده آن روزگار بيان فرموده اند و شما بهتر از من ميدانيد كه بنا بر همتايي قرآن و عترت هر كلام ازآن وجود مبارك مانند كلمات قرآن سطوح و بطون متفاوتي دارد كه هر كس فراخور حال خويش معنايي از بطني درخورد آگاهي اش در مي يابد .

    به بيان امير المؤمنين (ع) قرآن اقيانوسي است كه عمق آن انتها ندارد و من هم مي انديشم كلمات معصومين بر اساس حديث ثقلين همين حكم را دارند. روشن است كه بالاخره هر كس حتا اگر شنا كردن هم بلد نباشد چون به اقيانوس پا نهند بدنش تر خواهد شد اما بسي فرق است ميان آناني كه شنا كردن نمي دانند و آنان كه كمي مي دانند و آنان كه قواصان عمق اين اقيانوسند.

    و اما من ، نه شنا كردن مي دانم و نه اقيانوس را مي شناسم. تنها و تنها ناقل انديشه بلند كساني هستم كه دانش آموخته گان ماهر ترين غواصان اقيانوش توحيدند .

    اين پر گويي و پيچيده گويي نيز اي بسا كه شاهد اين فقر و ناچيزي شديد برادرتان باشد .

    عفو كنيد و به ديده اغماض بنگريد كه شما را به اين خلق و خوي ميشناسم .

    در پناه يگانه عالم باشيد .