• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : امامي براي هميشه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام. قالب وبلاگتون را تغيير داديد؟؟!! تنوع خيلي خوبه ولي قالب قبلي خيلي قشنگتر بود. خيلي خيلي .... نوشتتون يه كم چه عرض كنم يه كم خيلي بلند بود اگه كوتاهتر مي شد بهتر بود.
    پاسخ

    خواهر بزرگوارم سلام

    مقدمتان گرامي باد .

    در خصوص قالب بايد عرض كنم ، صرف تنوع نبود . رنگ آبي تند قالب قبلي چشمان خوننده رو اذيت مي كرد و دست من رو هم براي استفاده از رنگ هاي مختلف در فونتها مي بست . به هر صورت سليقه شما برام محترمه .

    اما گذشته از اين آنچه به نظر من اهميتش از همه چيز بيشتره محتوايي است كه ارائه مي كنيم . منم كه متاسفانه اساسا قلم جذابي ندارم و محتملا جز خستگي چيزي براي خوننده مطالبم به ارمغان نمي آرم . حالا هر محتوايي مي خواهد داشته باشه ، داشته باشه .

    پس بزرگواري كنيد و برام دعا كنيد كه هم قلمم روان تر بشه و هم ساده تر .

    به هر صورت از انتقادات دلسوزانه و بزرگوارانه تون تشكر مي كنم .اميدوارم دفعه آخرتون نباشه .

    در پناه حق

    سلام حاج آقا

    مطالبتان بسيار ارزشمند است اما كاش توضيحاتتان كمي كوتاهتر ميشد تا تعمق بيشتري روي آن انجام پذيرد بهرحال از ساداتي مثل شما پند ميگيريم و بسيار ارادت داريم . در پناه حضرت دوست باشيد انشاءالله

    پاسخ

    خواهرم سلام

    مقدمتان راگرامي ميدارم .

    ديگه داره باورم ميشه كه بايد يك تجديد نظر اساسي توي نوشتنم داشته باشم . خجالت زده شما هستم اگر خواندن مطالبم ذهن و چشمتان را خسته و فرسوده كرد .

    انشاء الله به زودي يك اتفاق در وبلاگم خواهد افتاد و سعي خواهم كرد نظر شريف شما و ساير دوستانم را حتما اعمال كنم .

    به هر روي از حسن ظنتان و از نظر پر مهرتان سپاسگذارم .

    در پناه يگانه عالم سربلند باشيد .

    يا حق

    با سلام خدمت شما استاد گرامي

    ممنون از نوشته هاي بسيار يبا وخواندني شما.

    اما:

    چي ميشه كه همين جملات زيبا وجالب را خلاصه تر ويا در چند پست قرار دهيد .با توجه به سرعت پايين اينترنت و حوصله پايين برخي بازديد كنندگان ،حيف است كه مطالب خوبي مانند مطالب شما مورد استفاده قرار نگيرند.

    و اين نكته را نيز توجه داشته باشيم كه بيشتر خوانندگان وبلاگ هاي ما از قشر نوجوان وجوان جامعه هستند پس:

    بايد طوري بنويسيم كه آنها بتوانند استفاده كنند .

    خوب بايد افراد ي مثل آقا مظاهر بزرگوار نيز بتوانند استفاده كنند يا نه؟

    پاسخ

    برادر بزرگوار ارزشمندم سلام

    حسن ظنتان را سپاس . چه عرض كنم ؟ حرف حساب كه جواب نداره ! به روي چشم .سعي مي كنم از اين به بعد نظر شريف شما و آقا مظاهر عزيز را در نوشته هام رعايت كنم .

    حقيقت مطلب همون اعترافيه كه خدمت آقا مظاهر عزيز كردم . برام دعا كنيد شايد قلمم راه بيفته .

    از تشريف فرمائي شما خيلي خوشحال شدم . مقدمتان گرامي باد .

    يا حق .

    سلام. فدات بشم آشيخ. ممنون از اون كامنت خوشگلت. ولي عزيز يه مقدار زيز ليساني بنويس ما هم بيفته مطلب برامون. من ارادت دارم ها شديد ولي خدايش مطلبتون اينهو مقاله روزنامه جام‏جم مي‏مونه.
    همين سه تا نكته را يه مقدار خلاصه‏تر يا اينكه يكيش را انتخاب مي كرديد و مي‏گذاشتيد روي وبلاگ. سليقه‏اي است البته...
    پاسخ

    سلام عزيز دل

    فداي آن نقد ملستان ، من سيّدم ، سنّم هم آنقدر زياد نيست كه شيخ قومي باشم .

    شكسته نفسي مي فرمائيد . نوشته من فوقش در حد مقالات روزنامه جام جم هم كه باشه زبانش ، زبان مخاطب ديپلم به بالاست چه برسد به امثال حضرت عالي كه قلم رسا و ساده شما زير دكترا رو اصلا بر نمي تابد .

    به هر حال بايد صادقانه اعتراف كنم كه هر كاري مي كنم قلمم ساده تر از اين نميشه ! به جان خودم ! اينم يك ضعف بزرگه ديگه .

    با اين وجود سعي مي كنم پيشنهاد شيرين و نقد ملستان را در نوشته هاي بعدي تا جائي كه توانائي دارم و مطلبي كه مي خواهم بگم اجازه بده به كار ببندم .

    به هر روي مقدم پر مهرتان را گرامي ميدارم و برايتان از درگاه ربوبي سلامت جسم و سعادت جان آرزو مي كنم .

    يا حق

    به نام خدا

    خدمت شما استاد بزرگوار سلام عرض مي كنم.مطلبي كه نوشتيد خيلي جالب بود وجاي خيلي تامل براي من داشت.چون من هم خودم بين اين علوم(حوزوي ودانشگاهي)تفاوت قائل بودم به همين خاطر از اين كه به دانشگاه رفتم و نتوانستم به حوزه بروم ناراحت بودم وخانواده ام را سرزنش مي كردم.حالا هم كه قصد ادامه تحصيل را دارم باز مردد هستم كه واقعا خداوند به كدام كار راضي هست دانشگاه يا حوزه؟؟؟ اما به نظرم شما مي خواهيد بگوييد اينها باهم است واز هم جدا نيست درسته؟ميشه برايم بيشتر توضيح دهيد.من امرو كه از خواب بيدار شدم از خدا خواستم كه بهم بگويد كه كدام به راضي هست وحالا به وبلاگ شما برخوردم كه با چيزي كه من به دنبالش بودم يكي بود خدا را خيلي شكر مي كنم.دعايم كنيد

    پاسخ

    سلام

    قبل از همه چيز اجازه بدهيد مقدمتان را صميمانه گرامي بدارم و از اظهار نظر و ابراز لطفتان قدر داني كنم .

    به روي چشم ، سعي خواهم كرد در پستي مستقل در اين زمينه نكاتي را به عرض برسانم . اما اجمال داستان اين است كه كسب علومي كه جامعه مسلمين براي گذران زندگي و امور معاششان به آنها احتياج دارند از واجبات كفايي است .و شما نيز در دانشگاه مشغول انجام همين واجب ( انشاء الله ).

    چيزي كه هست بايد ما و شما نيت صحيح داشته باشيم و براي رضاي خدا درس بخوانيم . اونوقت دانشگاه باشيم يا حوزه چندان تفاوتي نمي كنه .

    باز هم اين تارنما را به مقدمتان مفتخر كنيد . خوشحال خواهم شد .

    در پناه يگانه عالم سربلند و پيروز باشيد .

    يا حق

    به نام خدا

    سلام عليكم

    بر روي موضوعات مهمي دست گذاشتيد. به خصوص مهجور و مفقود شدن تضارب آراء در حوزه. ياد سخن شهيد مطهري افتادم كه آرزو مي‏كرد، شرايطي باشد كه در حوزه هاي ما حتي يك كمونيست كرسي درس داشته باشد و فضلاي ما از نزديك با ديدگاه‏هاي او آشنا شوند تا به گونه شايسته‏اي بتوانند به نقد آراي او بپردازند. امروزه به گونه‏اي است كه اگر كسي حتي از ميان حوزوي ها انديشه مخالفي را بيان كند، مورد هجمه قرار مي‏گيرد. يكي از دوستان به تازگي نامه‏اي را تنظيم كرده بود و امضاء گردآوري مي‏كرد. گفتم:‏موضوع چيست؟ پاسخ داد: يكي از مسئولان بالاي حوزه دستور داده‏اند كه كتاب‏هاي آيت الله معرفت در حوزه تدريس نشود. ما مي‏خواهيم: ايشان از اين نظرشان برگردند.

    ما در زمان امام صادق(ع) مشاهده مي‏كنيم: چنان ايشان با اهل سنت باز برخورد مي‏كردند كه آنان مشتاق شنيدن احاديث نبوي از ايشان شده بودند و همين سني‏ها كتاب‏هاي فراواني را از احاديث ايشان نوشته‏اند و اكنون در اختيار شيعه است. ما بسياري از سنياني را داريم كه روايات امام صادق(ع) را براي ما روايت كرده‏اند. يكي از انواع احاديث معتبر ما «حديث موثق» است؛ يعني حديثي كه در طريق آن راوي سني باشد.

    آيا امام صادق(ع) با طعن و لعن علني ابوبكر و عمر و عثمان و عايشه توانسته بود، سنيان را به سوي خود جلب كند؟ متأسفانه اكنون وجه مميزه شيعه بودن ما اين شده است كه به طور علني زيارت عاشورا بخوانيم و به خلفاء لعن بفرستيم. آقا ما كجا و امام صادق(ع) كجا؟

    ببخشيد. روده‏درازي كردم.

    هم‌جنسي عشق الهي با عشق غيرالهي

    پاسخ

    با سلام و درود خدمت برادر بزرگوارم

    مسئله تضارب آراء قبل از هر چيز نياز به توانمندي علمي طرفين مناظره دارد . بسا آنان كه از مناظرات علمي وحشت دارند از بي مايه گي خود در هراس اند پس به جاي آنكه انديشه را با انديشه پاسخ گويند حذف انديشه ديگران را طريق اثبات كلام خويش مي شمارند . آنان كه چون شهيد بزرگوار علامه آيت الله مطهري (قدس سره ) و شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتي (قدس سره ) و ... انديشه مخالف را استقبال مي كردند و مي كنند و جانانه و عالمانه به مصاف آن مي رفتند و مي روند، هم خويش به قدر ميسور از سر چشمه علوم و معارف الهي نوشيده اند و هم به استواري آنچه آموخته اند ايمان دارند و به آداب آن متأدب بودند و هستند. گر چه امروزه بسياري از فرط بي مايه گي خوشترند كه به جاي مناظره تن به مباهله بدهند و برخي هم جدل را با مناظره اشتباه مي گيرند .آنچه آموزه دانشگاه عترت است اين است : مناظره آري مجادله خير الا ( بالتي هي احسن).

    در موضوع اهل سنت نيز همين بس كه تمام امامان چهارگانه اهل قياس ( چرا كه قياس از سنت رسول نيست ) اگر بهره اي از حقيقت دارند مستقيم يا غير مستقيم از محضر امام صادق (ع) كسب كرده اند . جناب نعمان ابو حنيفه امام مذهب حنفي كه قديمي ترين ائمه مذاهب اربعه است و مستقيما دو سال در محضر آن امام همام (ع) زانوي كسب علم به زمين زده است با اختيار و انصاف اعتراف مي كند كه ( لولا السنتان لهلك النعمان ) اگر دوسال كسب فضيلت از محضر امام صادق (ع) نبود قعطا به هلاكت افتاده بود.( گر چه او نيز شاگردي شد كه به امر استاد نرفت ).

    بخشي از سخنان جنابتان در خصوص جمع آوري روايات آن حضرت توسط برادران اهل سنت ( با وصفي كه فرموديد ) براي آنان كه شما را نمي شناسند ممكن است مايه اين توهم شود كه شما مي گوئيد شيعيان موجوديت برخي احاديث امام صادق (ع) را مرهون آنان و كوششهاي آنان اند . من فكر مي كنم اگر شما فرموده ايد : همين سني‏ها كتاب‏هاي فراواني را از احاديث ايشان نوشته‏اند و اكنون در اختيار شيعه است. منظورتان اين نيست كه كتابهاي مستقلي از اهل سنت در خصوص احاديث امام صادق (ع) به دست شيعه رسيده كه خودش فاقد آن بوده بلكه مي خواهيد بفرمائيد سيره امام (ع) آنچنان بوده كه حتي اهل سنت نيز به نقل احاديث ايشان مي پرداخته اند و آن روايات منقول از برادران اهل سنت در كتب روايي شيعيان هم موجود است كه البته در اين صورت كلام حقّي است . جاي تعجب است كه صاحب بزرگترين منبع روايي برادران اهل سنت يعني (صحيح بخاري) حتي از نقل يك حديث از آن حضرت اجنتاب مي كند اما مسلم و ترمذي كه از درجه علمي كمتري نسبت به او برخوردارند برخي احاديث را از آن حضرت نقل مي كنند و متقي هندي در كنز العمال نيز بر همين روش آنهاست.

    به هر صورت آنچه مسلم است منش و مشي اجتماعي امام صادق (ع) از خورشيد واضح تر است و بر همين اساس روشن است كه وظيفه امروزين ما با عالم تشيع به طور خاص و دنياي اسلام به شكل كلي چيست .قطعاً امروزه سبّ و لعن دردي از دنياي اسلام دوا نمي كند . متاسفانه برخي از دوستان ما آنقدر كوتاه نگرند كه دنياي اسلام را منحصر در خودشان ( و نه حتي در شيعياني كه چون آنان نمي انديشند ) مي خواهند .از وسعت صدر امام صادق(ع) سخن مي گويند و به شاگردي اهل سنت نزد آن حضرت مي بالند اما به اين نمي انديشند كه اگر آن حضرت هم مي خواست مانند آنان دنياي اسلام را در اصحاب خويش منحصر كند و ديگران را از خويش براند و با آنان چون بيگانگان رفتار كند ديگر امروز نه چيزي از اسلام مانده بود نه از محبت فراگير عترت طاهره و نه دستمايه اي براي باليدن همين حضرات . گر چه گرايشاتي بدتر ، تعصب آميزتر ، خصمانه تر و كوتاه بينانه تر از آنچه در تنگ نظري اين دوستان عرض شد در برخي گروه هاي برادران اهل سنت هم ديده ميشود .

    برادرم مي دانم و مي داني كه درد وحدت عاقلانه و غير منفعلانه دنياي اسلام درد مشترك ماست و از اين درد مشترك هر چه بگوئيم رواست . نمي خواهم بيش از اين چشمان شريفتان با خواندن اين سطور فرسوده سازم . اميدوارم دنياي اسلام ، خاصه دانشمندان شيعه با الگو گيري تام از منش و روش آن حضرت هم خويش و هم عالم بشر را از فيض نور قرآن و عترت بيش از پيش بهره مند سازند .

    والايي انديشه تان ، سلامت وجودتان و عاشقي روز افزون قلبتان دعاي اين برادر كوچكتر است .

    يا حق