نظرات ياداشت چرا اين طوري ؟!!

سلام عليكم حاج آقا .

من خيلي كم فرصت پيدا مي كنم كه به نت بيام ، الانم به سفارش پدرم خدمت رسيده ام كه مي خواست نظرم را در رابطه با مطلب شما بداند .

تعارف كه نداره ، اعتراف مي كنم برواني مطلب را ادا فرموده ايد .

منتها يك جايش گير داشت ، يعني روان نبود كه پدرم گفت خدمت شما هم عرض كنم ، خلاصه تقصير بنده نيست و به بزرگواري خودتان ناديده بگيريد .

اول اين نكته را اعتراف كنم كه بنده هم با اين فرمايش شما موافقم كه فرموده ايد :

خوشمون بياد يا نياد بايد بپذيريم که بخش عمده اي از همين بد حجابها و بي حجابها بيشترين ايام عمرشون را در دوران انقلاب سپري کرده اند. حالا اگه از تربيت ديني دور افتادن يا خداي نکرده دين گريز شدند حتما يک بخشي از تقصيرش هم گردن ماست .

ولي در ميان متوليان مقصر اول اينكه خانه را از قلم انداخته ايد و در ثاني نظم امر هم رعايت نشده ، خانه ي دوم را عرض مي كنم .

چراكه بنده هم كه بعد انقلاب بدنيا آمده ام يادم مياد وقتي به مدرسه رفتم اين را بيشتر شنيده ام كه خانه ي دوم ما مدرسه است ، و اين گفته با آن گه در خانه به ما گفته شده بود مغايرت داشت ، به ما ياد داده بودند كه خانه ي دوم ما مسجد محل و بعدهم مصلي جمعه ي شهر و ديارمان است و خانه ي جهاني ما هم همان كه امام عصرمان به آن تكيه خواهند داد بهنگام ظهور ان شاءالله تعالي .

ولي شما مقصرين را چنين نام برده ايد :

... جامعه معتقد و متدينمون ، سيستم تبليغات ديني مون ، رسانه هاي جمعي مون، مساجدمون ، مدارسمون ، دانشگاه ها و حوزه هامون ... .

كه عرض كردم نظم و ترتيبش هم روشن نيست مثل جماعت ، جمعه م حج ما كه اسس علي التقوي و ميشه در آن قيام كرد و آماده شد براي قيام قائم ال محمد صل الله و عليه واله انشاءالله تعالي .

از جمله هم براي داشتن زينت حجاب كه به زيبايي و رواني به آن پرداخته ايد .

راستي حاج آقا ميشه يه سئوالي ازتون بپرسم ؟

اگه مانعي نداره برايم بفرماييد مقصود شما از انديشه چيه ؟ ببخشيد ، آخه عنوان سراي انديشه را برگزيده ايد و برايم مسئله شد .

اينو ديگه پدرم نگفته بود كه بپرسم و بحساب كنجكاوي جواني بنده بذاريد .

با تشكر از پاسخ شما و معذرت از مزاحمتم ، فعلا خدا حافظ .

پاسخ

بسم الله الرحمن الرحيم

صاد عزيز س

( وقتي اسم شما ميتونه به يه صاد خلاصه بشه چرا سلام نتونه ؟ )

خيلي خوش آمدي . سرافراز فرمودي . از جانب اين حقير روي ماه پدر را ببوسيد كه پاي شما رو به وبلاگ اينجانب وا كردند .

اما اجوبه :

1- در مورد خانواده و اهمال در يادآوري تأثيرش در آموزش معارف اسلامي و تعهد به آموزه هاي ديني به فرزندان ، حق با شماست و بنده جز اين كه گر و گر عرق شرم از پيشاني پاك كنم حرفي براي گفتن ندارم .

2- در خصوص نظم و ترتيب بايد به عرض برسانم كه در صدد بيان منظم مقصرين نبودم . صرفا مي خواستم تا اجمالا ذكر خيري از آنها كرده باشم . شما منظم بخوانيد بلكه ما كمتر خجالت بكشيم .

3-گفتگوي بنده بر اين سوي مرزهاي ايران اسلامي متمركز بود و در مقام نفي و اثبات بقيه ماجرا نبودم . قطعا اگر مي خواستم با وسعت بيشتري به تحليل مطلب بپردازم سر از مكه و مدينه و قدس هم در مي آوردم .

4- اما درباره مسجد محل و مصلاي شهرو غيره که فرموديد با عنوان کلّي (سيستم تبليغات ديني ) درباره شان اشاره کرده ام . در عين حال اگر امر بفرمائين با صراحت در باره اونها هم سخن خواهم گفت .

5- کاش متني رو که روي وبلاگ صهباي انديشه هم نوشته بودم مي خوانديد شايد کمي ديدگاه من براتون واضح تر ميشد .

اما انديشه :

مقصود من از انديشه هر پديده فكري روشني است كه بر پايه هاي استدلالي و عاقلانه و دور از تعصب و جنجال بنا شده باشه . اينجا را سراي انديشه نام نهادم تا هم من از انديشه هاي خودم بگم و هم كساني كه مي خواهند با من حرف بزنن .

( اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه )

به باور من انديشه است كه اعتقاد آوره و اعتقاده كه همه زندگي را جهت مي ده و پايه انگيزه آدمها ميشه . پس اگر خداي نكرده غلط باشه و با موزاين عقل و وحي نخونه اعتقاد خراب به بار مياره و عقيده خراب انگيزه خراب مي سازه و انگيزه خراب همه چيز را خراب مي كنه .

خيلي از آدمها خيالات و اوهام رو با انديشه يكي مي دونن .هر حرف بيهوده و بي اساسي را اسم انديشه روش ميگذارند و به خلق خدا قالب مي كنند.

انديشه از خواستگاه عقل بر مي خيزه نه از اوهام و خيالات . پس بين انديشه ( حتا از نوع اشتباهش ) با خيال و اوهام خيلي فرقه .

اميدوارم تونسته باشم حرفمو درست بزنم .

به هر حال از اينكه نظر خوب و محترمتو برام نوشتي ممنونم .

در پناه مهربان عالم سرافراز باشي .

يا حق