سلام.ملخصيم شيخ. چاكريم. خونه ما را كه بلدي چند تا خونه اون ور تر تو محله گودي ها. ته تهش كه رسيدي به خونه خلاف كاري زال محمد لعن مي دي و بر مي گردي سمت راست خونه ما اونجاس. مي بيني دقيقا بغل زال محمد.خوش به حالت كه مي توني از گود بزني بيرون و يه نگاه به بازار اسلامي و ميدون مختاري بندازي.
شيخ، دوست دارم باهم بريم بستي مزعفر بخوريم(صفحه 3)..... سخن كوتاه ....به شما كه زنگ زدم گفتم اگر روزي رسيد كه روغن تمام شد، چه كار ميكني؟گفتيد بايد از خودش گرفت. خود معشوق ميرسونه ....شيخ، اون دوست داره نه تو روغن اون كه تو روغن خودت بسوزي ... اوكي؟بعد كه روغنت تمام شد، جز جز گوشتت بسوزه...از هر ناخاصي پاك بشه. گوش بايد خوب بپزه. بايد تا چند وقت بمونه و استفاده بشه.روغنش را تو مغازههاي اوليا ميشه پيدا كرد. حرم برو. با خانومت هم برو. تنها نباشي بهتره. توي صحن آينه بشينيد و نگاهش كنيد. تا اون هم نگاهت كنه مي توني بري از جلوي پاساز قدس يه ظرف فرني بخري 600 تومان(نفري 300) بيايي و بخوري. خانم خودش روغنش مي كنه.گفتم كه بوي شما هم در اومد. boo.
حالا متوجه ميشويد چرا ادرس وبلاگ بو است؟شيخ به شما زنگ ميزنم.به اميد خدا.
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام رفيق
خيلي سر حال اومدم . منتظر خوردن بستني مزعفر مي مونم .
آره به قول تو روغن دست اولياء ست . واسه همينم گفتم به بزرگ خونه فتاحي ها بگين ديگه .
به هر حال منتظر مي مونم .ضمنا بوي شما هم خيلي در آمده بوده ها كه به وبلاگتم سرايت كرده .
خوش به حالت با اين قوّت بو . دست راستت زير سر ما .
يا حق