با سلام
يكي از عرفاي عصر حاضر كه مدتي پيش برايش بزرگداشت گرفتند توسط عارفي گمنام كنترل ميشده و داستان شاگرديش بدين صورت است
كه جناب ميرزا... به درب خانه ...رفته در ميزند آن عارف در را باز نميكند و شب تا صبح در منزل مينشيند و اجازه حضور ميخواهد تا وقت صبح درب بروي او باز ميشود از فرزند عارف دليل باز نشدن در سوال شد گفته شد كه در دل ميرزا...اين بود كه فلاني از اولياالله است و به همين علت عارف درب باز نمي كرد با اينكه حقيقت بود ولي چون ميرزا با اين ديد آمده بود و برايش آفت محسوب ميشد
سيد دوستت دارم التماس دعا
خادم شما سيد احمد