به نام خدا
سلام عليكم
من با اجازه اتان پيام هاي قبلي را خصوصي كردم و اگر موافق باشيد، ادامه گفتمان در وبلاگ گفتمان باشد.
اجمالاً عرض بكنم كه بي ترديد عشق در ابتداي وضعش بر يك معناي حسي وضع شده است و آن معنا شايد عبارت از همان گياه كذايي باشد كه به دور درختان ديگر مي پيچد و بعد مجازاً بر عشق به جنس مخالف اطلاع شده و احتمالاً بر اثر گذشت زمان و كثرت استعمال در اين معنا بدل به حقيقت شده است و بدون قرينه صارفه نيز بر اين معنا اطلاق مي شده است و آنگاه به نحو مجاز بر عشق به امور ديگر از جمله عشق به الله هم اطلاق شده است و اين نيز بر اثر گذشت زمان و كثرت استعمال در اين معناي عام حقيقت در معناي عام شده است.
بنابراين اگرچه عشق در حال حاضر حقيقت در معناي عام و به تعبير شما در روح معناست؛ اما نمي توان ادعا كرد كه در اين معنا وضع شده است.
تفصيل آن در وبلاگ گفتمان.
موفق باشيد.