با سلام
نوشته ي شما يادآوري ميكند كه توجه به كودكان، عواطف و نيازهاي آنان مختص يك سرزمين خاص نيست، و امروزه وقتي پشت چراغ قرمز كودكاني را مي بينيم كه همچون دخترك كبريت فروش هنوز ناچارند براي زندگي كردن در سرما و گرما كار كنند، از خود مي پرسم به راستي چه زماني حقوق ابتدايي كودكان، اين معصومترين آفريدگان خدا، تأمين خواهد شد؟
تا آنجا كه يادم هست، پيماننامه جهاني حقوق كودك را ما نيز امضا كردهايم و در اين پيماننامه به حق تأمين نيازهاي اوليه زندگي كودكان، حق داشتن سرپناه، حق آموختن و تحصيل، حق بهداشت و تغذيه مناسب، حق شكوفا شدن استعدادها و حتي حق استراحت و تفريح و بازي كودكان تأكيد شده و دولتها به آن متعهد شدهاند. اينك با شرمساري از خود ميپرسم آيا كودكاني را كه هر روزه ز سر چهارراه مي بينيم، به راستي از اين حقوق برخوردار بودند؟ آيا آن دخترك هرگز معني تفريح و بازي و استراحت را چشيده است و آيا اصولا سهم ناچيزي از بهداشت و تغذيه و تحصيل كسب كرده است؟ و بدتر از آن، آيا ما قادر خواهيم بود روزي در مقابل اينهمه كودك معصوم كه در جامعه ما در معرض خشونت مستمر هستند، پاسخگو باشيم و به احساس آرامش وجدان برسيم؟
اين حقايق آنقدر تلخ و وحشتناك است كه ناچار ميشوم با شرمساري سر فرو افكنم...