• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : دخترك رقاصّه !!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    کاش نمي نوشتيد. معروف است پيشکار آيت الله عظمائي جهت ماموريت به تهران مي ايد در مراجعه زماني که گزارش ماموريت خود را ميداده به مسئله ايي شبيه اين موضوع و شيوع آن در تهران اشاره ميکند آن اقا از ايشان مي پرسند

    ماموريت شما چه بوده و مگر شما اينگونه زنان را مي شناسيد؟؟؟!!!

    اگر درزمان شاه چنين مواردي آنهم بندرت ديده ميشد بنام خدايگان بود .اما آيا کسي در حال حاضر جرات دارد بگويد حکومت ما در سايه کدام پرچم حضور دارد؟؟؟

    البته چندانهم منظره ايي که گفتيد وحشتناک نبود شايد صحنه زير وحشتناکتر باشد

    حدود دو سال پيش در شرکتي کار ميکردم که دو نفر مالک داشت يکي از آنها دکتر فوق تخصص روانشناس بود با مريضهاي خاص از طبقه آقايان و ديگري سرداري بودند.

    روزي سردار محترم که از فرط استعمال .....سرپا بند نبود از زمانه و عدم تامين دختران و زنان صحبت کرد و گفت من براي جلوگيري از ستم که ممکن است بر اولادهاي من برود براي هر کدام از دودخترم ده ميليارد تومان (جمع بيست ميليارد) سپرده ثابت در بانک گذاشته ام . البته پسر بزرگ ايشان که از فرط مصرف کراک در آستانه ديوانگي قرار داشت بجاي خود آيتي بود

    هر روز صبح اين دوآقاي فوق ثروتمند در طبقه بالاي شرکت در کنار بساط پذيرائي از ميهمانان گنده گنده خود روي فرش ماشيني دمر خوابيده بودند.در حاليکه هم زنان متعدد داشتند .....

    وحشتناکتر از اين موضوع را نديده ام و نشنيده ام .

    هزينه هرشب ايشان بيش از نيم ميليون تومان بود در حاليکه من بعد از سي و يک سال با کسري بودجه ماهي صد هزار تومان مواجه بودم . منکه در طول .....بيش از دهها ميليارد تومان از اختلاس و دزدي جلوگيري کرده بودم و خير سرم بيست و پنج سال سنگ جمهوري بسينه زده بودم

    قياس از خودم نمي گيرم که عمق فاجعه همين عدم تعهد بنام براي همه امان کافيست

    لطفا ديگر هرگز از اينگونه مطالب ژورناليستي ننويسيد

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    پسر عموي گرامي سلام

    مقدمتان را گرامي ميدارم .

    آنچه را كه فرموديد نه مي توانم تأييد كنم و نه رد . گر چه اين سخنم هرگز به معني عدم صداقت قول شما نبوده و نيست اما به من حق بدهيد كه آنچه را يقين ندارم تصديق نكنم .

    در خصوص نوشته اي كه محبت كرديد و اظهار نظر فرموديد هم بايد عرض كنم كه من نه هرگز ژورناليست بوده ام و نه از ژورناليستي چيزي مي دانم . آنچه نوشتم حاصل افكار آن لحظه ام و دغدغه هاي دشوار و رنج آور پس از آن بود . فريادي كه احساس مي كردم بايد به نوعي از حنجرم بيرون بيايد كه شكر خدا آمد.

    هيچ كس نمي تواند ادعا كند كه حكومت ما الان و بالفعل تمام شاخصه هاي يك حكومت اسلامي را داراست و بر اساس منش علوي مشي مي كند . حتا به خاطر دارم كه خود رهبر معظم انقلاب هم فرمودند ما مي خواهيم به سوي يك حكومت صد در صد اسلامي پيش برويم . جمهوري اسلامي آرمان ماست نه ادعاي ما . البته آرماني كه در راهش از هيچ تلاشي دريغ نخواهيم كرد و معتقديم كه به لطف خدا در مسير آن آرمان هر چند كند ، آهسته و گاهي هم ناقص اما پيش مي رويم .

    نكته ديگر اين كه حق را با اشخاص نسنجيد كه به ناحق مبتلا خواهيد شد . نه سردار بودن نشانه حق بودن است و نه چيز ديگري . حق را در مرتبه نظر بشناسيد تا اهل حق را در مرتبه عمل شناسائي كنيد .اين بيان نوراني علي (ع) است .

    به هر روي از اظهار نظرتان بي نهايت ممنونم .

    در پناه خداوند سبحان سربلند باشيد .

    يا حق