• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : جور ديگر بايد ديد !!!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 24 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عليکم
    از مطلبي که نوشته بوديد ممنونم، ولي خواهشمند است اين دقت را بفرماييد که اين دفعه از اين طرف پشت بام نيفتيد، مگر در دست داشتن عکس يک رهبر و مرجع تقليد مي تواند معيار سنجش خوبي و پاکي دل و روان باشد؟ بالاخره ما نفهميديم اين دختر با اين سر و وضع خوب هست يا نه؟ و اگر با اين سر و وضع در خيابان همراه با عکس آقا تردد کند ديگر گشت ارشاد او را ارشاد نمي کند؟
    در ضمن به کلبه حقيرانه ما سر بزنيد و بنده حقير را از راهنماييهاي ارزنده خود مستفيض نماييد.

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    برادر عزيزم سلام

    مقدمتان گرامي باد.

    توصيه ارزشمندتان را هماره مد نظر دارم .

    قطعا در دست داشتن تصوير رهبر يا حتا بالاتر از آن به سينه آويختن نام مبارك الله مي تواند از انگيزه هاي ديگري هم برخوردار باشد اما چنين انگيزه هايي به حكم اندك بودنشان ( النادر كالمعدوم ) و به حكم محكم اخلاقي ( حمل كار مسلمان به صحت ) و خصوصاً در چنين حالي، كه قرينه اي بر خلاف آن نداريم نبايد مطمع نظر قرار گيرد .

    از سوي ديگر به طور طبيعي اگر ميل و گرايش به چيزي وجود نداشته باشد انسان براي انجام هيچ عملي در راستاي آن ، تحريك نخواهد شد و ميل به خوبي ها نشانه وجود باور به خوبي هاست .

    آنچه ما گفتيم به حكم تصريحات مكرر دورن متن ( كه حتما با دقت مطالعه فرموده ايد ) مجاز شمردن ظاهر اين خواهر بزرگوار و يا استلزام وجود تصوير رهبري در دست او با پاكي مطلق ضمير ايشان نبود ، مدعاي اصلي حرف سه چيز است :

    1- اگر پاكي ضمير و گرايش به معنويتها و خوبي ها در ضمير جوانان ما نبود امثال اين خواهر دليلي براي تحمل مشقت و حضور براي استقبال از كسي كه هم بالاترين مقام سياسي و هم مرجع ( و حاكم همان شريعتي است كه ظاهر او را نا مطلوب مي شناسد ) نداشت .

    2- آشفتگي هاي ظاهري گاهي در آلوده گي هاي باطني ريشه ندارد بلكه از ضعف باور و استحكام شخصيت ديني افراد و در تحت تأثير تربيت هاي خانوادگي و اجتماعي به وجود مي آيد . در اين موارد چنان ارشادي كه امروزه به صورت رسمي و انتظامي مرسوم است نه تنها پاسخ مثبتي نمي گيرد بلكه در غالب موارد نتيجه عكس خواهد داشت .براي اصلاح و ارشاد چنين مشكلي بايد ريشه ها را شناخت و آنها را درمان كرد وگر نه پاك كردن صورت مسئله دردي را دوا نمي كند .

    3- آن چيزي كه در اصلاح چنين آفاتي مي تواند كاركرد نهايي داشته باشد عبارتند از الف ) تغيير نگاه و تفكيك خطا از گناه و جرم و خطا كار از گناهكار و مجرم ، ب) ايجاد رابطه اي بر مبناي محبت ، صداقت و ايمان ، ج) شناخت عوامل ، شبهات و سؤالهايي كه موجب سست شدن انگيزه هاي عملي جوانان مي گردد و آنگاه پاسخ دادن به سؤالات و شبهات و اصلاح آن عوامل .

    به هر صورت اگر چنان رفتاري كه اين خواهر شيرازيمان و هزاران هزار جوان دختر و پسر مملكت ما در موارد مختلف از استقبال رهبري گرفته تا اعتكاف ماه رجب از خود نشان مي دهند علامتي بر سلامت باطن آنان نباشد ، آشفتگي ظاهرشان هم علامتي بر ناسالم بودن باطن آنها نيست در نهايت نشان از يك بيماري در حوزه انديشه يا انگيزه است و نه چيزي بيشتر از آن . ضمن اين كه گشت ارشاد هم هرگز معيار حق و باطل نبوده و نخواهد بود .

    از اين كه صادقانه و دوستانه نظرتان را مطرح فرمويد بي نهايتت خوشحالم و سپاس گذاري مي كنم و از دعوتتان هم ممنونم . به روي چشم در اولين فرصت خدمت خواهم رسيد .

    در پناه مهربان عالم سربلند باشيد .

    يا حق