با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت شما
ميخواستم بدونم مطلبي درباره روانشناسي موسيقي در اين وبلاگ نوشته ايد؟
با تشكر (حسن شمس)
سلام ...
ممنون از سخن هاي زيبا و دقيق شما ...
منتظر ادامه ي اين پست هستم ...
موفق باشيد ...
يا علي ...
به نام خدا
استاد محترم جناب حاج آقا مخبر
با عرض سلام و ادب و احترام
از مطلب ارزشمندتان كه دقيقا گوياي يكي از معضلات جامعه ما مي باشد بهره بردم.اميدوارم خدا توفيق دهد كه آن را پيگيري نمايم.
التماس دعا
هشتادمين بهار زندگي‌ات اي مسيح لبنان پرشکوفه باد.
در هشتادمين سالگرد تولد امام موسي صدر، آن امام مظلوم به بضاعت اندک توانمان و به وسعت زيباي اميدمان مراسمي را به ياد و به انگيزه بازگشت وجودش و شکوفه زدن افکارش در رويش دوباره کالبد وجودمان، ترتيب داده‌ايم. و چه زيباست اگر مجلس کوچک و صميمي ما به حضور شما دوست که به صداقت دلت در اين راه قلم مي‌زني مزين گردد.
زمان: جمعه، 21/04/1387 بعد از نماز مغرب و عشاء
سلام
كه اين منفعت طلبي روز به روز داره خودشو بيشتر نشون ميده حتي تو بعضي اقشار كه انتظارش رو نداريم انگار فكر ميكنن اينطور عمل نكنن از بقيه جا ميمونن
بگذريم حاج آقا خيلي خوشحال ميشم به كلبه تازه تاسيس من سري بزنيد و نظر بدهيد در ضمن با اجازه لينكتون كردم
بسم هو البصير
سلام...
ازاين همه دلسوزي و تلاش و محبت كه نسبت به جوانان و جامعه داريد واقعا متشكرم.
متاسفانه اين مسِله فراگير شده و در ميان انواع و اقسام افراد جامعه ديده مي شود.مطالبي كه بيان كرديد بسيار جالب و تاثير گذار بود. ان شاءلله نهايت تاثير مثبت را براي ديگران هم داشته باشد.
در سايه ي لطف الهي باشيد.ياعلي
بسم الرب الحسين عليه السلام
امان از اين رسانه ها که حرمت امانت نگه نميدارند......
کار خوبي کرديد...
ياعلي مدد.
به نام خدا با سلام خدمت برادر گراميم مطالب شما مثل هميشه جامع وكامل است . بنده در تكميل فرمايشات جنابعالي مطلب زير را كه برگرفته از سخنان يكي از استادانم مي باشد در زير اورده ام .انشا... مورد استفادهئ دوستان واقع شود. واقعيت آن است که غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است که بسياري از رفتارهاي انساني را شکل مي دهد و به گونه هاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که يک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ،از يک طرف روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفيع انساني و رستگارى را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان، قوانين و احکامى را جهت حفظ و نگه دارى فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روى وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است. اينها همه به سبب اين است که اسلام از جانب کسى براى هدايت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغريزه با تمامى استعدادهاى بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملى که موجب تحريک انگيزه هاى شهوانى در جامعه گردد و به آرامش روحى و روانى و عفت عمومى، صدمه وارد کند، موردتأييد اسلام نيست. اسلام مي خواهد انواع لذت هاي جنسي در محيط و درون خانواده شکل گيرد واز اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود.به جهت همان ميل شديد جنسي گاهي اوقات بي آنکه دختر و پسر(به خصوص دختران ) بخواهند، در شرايطي قرار مي گيرند که حتي ارادة خود را از دست مي دهند و ديگر نمي توانند از ارتباط جنسي خود داري کنند و ناخود آگاه و بي آنکه که بخواهند، کم کم در آن شرايط بدون بازگشت قرار مي گيرند و زماني متوجه مي شوند که کار از کار گذشته است، يعني با فراهم شدن شرايط ديگر، ارادة جلوگيري بسيار سخت و دشوار است. به خصوص آنکه پسران فريب کار و متاسفانه حرفه اي درفريب دختران جوان در اين موارد، شياد و تردست هستند، پس چرا نبايد اين جريان را از سرچشمه بست؟ به همين خاطر در اسلام حتي خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکاني که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است. در آخر اين که مگر غير از اين است که تمام روابط جنسي بين دختران و پسران از همين ارتباط هاي به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است؟ و متأسفانه به همين ارتباط جنسي ختم نشده، بلکه عاملي براي پديد آمدن بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي و رواني نيز مي شود. بهترين شاهد بر ادعاي فوق مراجعه به واقعيات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاق‌ها، فسادهاي جنسي، اعتياد و افسردگي‌ها مقداري تحقيق کنيد، ببينيد نقطه شروع اين نابساماني‌ها از کجا بوده؟ بسياري از آنها با يک نگاه ساده يا يک ارتباط کلامي کوچک با نامحرم شروع شده و به تدريج به ايجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجاميده و در انتها به قرار و مدار و . . . به زبان ساده تر از دست رفتن جوان جامعه شود.با اميد به اينكه ديگر كمترشاهد اينگونه مسائل باشيم برايتان ارزوي موفقيت مي كنم.
سلام.
مثل هميشه مطلبتان عالي بود.وقتي اين پست را خواندم،ناخود آگاه زخم نه چندان كهنه اي در دلم سر باز كرد.
خوب يادم هست روزهاي اول كه با كلي انرژي به دانشگاه مي رفتم ، چقدر اين موضوع مرا به هم ريخت و آزارم داد...من در يك محيط سالم تحصيل كرده بودم و فكر مي كردم آسمان همه ي شهرم همين رنگ است ؛ چه بسا خوش رنگ تر!!!
ولي وقتي يك ماه نشد كه مذهبي ترين دوستم ماجراي ارتباطش را با يك پسر آن هم به بهانه ي آشنايي قبل از ازدواج برايم تعريف كرد فهميدم كه اين خبر ها هم نيست.جالب اين بود كه هر دو خيلي مذهبي بودند ولي هيچكدام از خانواده ها خبر نداشتند...
و وقتي يكي از ديگر از همكلاسي هاي به ظاهر موقرم از من خواست تا از دوست پسرش بخواهم تا رهايش نكند...!!!فقط در آغوش مادرم گريستم...
و اين فقط مربوط به كساني بود كه مرا متعجب كردند.
و آنروزها خيلي به وظيفه ي خودم در قبال اين آدم ها فكر كردم ولي به هيچ نتيجه اي نرسيدم...چون مي دانستم آنها مشكل شرعي كار خود را خوب مي دانند...شايد من تنها مي توانم مواظب لغزش هاي خودم(كه كم هم نيستند)باشم.
محتاج دعاي خير شما هستم.
در پناه حق.
