باسلام وخسته نباشين
اولين بار بود كه به وبلاگتون سرزدم .
اينكه درمورد مطلبي (دراينجا بخوانيم كسي)اظهارنظرهاي موافق ومخالف زياد باشد مي تواندبه معناي جالب توجه بودن وحتي ارزش مخالفت راداشتن است.
واينكه اين مخالفت ها رابه راحتي پذيرا شويم واستقبال كنيم نشان اعتمادبه نفس وسعه صدر .
كه همه اين ها فقط لطف خداست .خداهمه ماراازغرور وغفلت حفظ كند .(كه خيلي از مابهتر ها رابه زمين زده است.) موفق باشيم التماس دعا.
بسم الله الرحمن الرحيم
برادر بزرگوارم سلام
مقدمتان را گرامي ميدارم.
خوشحالم كه وبلاگ حقير من ميزبان حضور سبزتان بود . چه دوستاني كه با كمال محبت حسن ظن ّ شان را در وبلاگم مي نگارند و چه دوستاني كه گونه اي ديگر مي نويسند همه ردّ پايي از مهرباني بر صفحه ياد من مي نگارند .
دعاي بسيار خوبتان را در حق همه بويژه نفس خويش آمين مي گويم اميد كه خداوند كريم به بركت دعاي اهل ايمان مستجاب فرمايد .
اميدوارم از اين پس بيش از پيش توفيق زيارتتان نصيبمان گردد.
در پناه مهربان عالم سر بلند باشيد .
يا حق
من راحله هستم دختري با خدا، محجبه و جدي من براي خودم متاسف هستم ،كه دارم در جامعه اي که تو در آن نفس مي کشي نفس مي کشم ،گاهي وقتها دلم مي خواد بميرم يا خودکشي کنم اما نشنوم و نبينم که تو و طرفداران فريب خورده ات ؛هنوز داريد نفس مي کشيد و حرف مي زنيد.وقتي در دانشگاه مي بينم عده اي آدم سبکسر سطحي الکي احمق (چه استاد و چه دانشجو)دارن از شما ها تعريف مي کنند ،عقم مي گيره.راحله هستم دختري محجبه و جدي.
هر كس كه هستي سلام
اين جور حرف ها به من در پيمودن مسيري كه به فضل خدا شروع كرده ام انرژي بيشتري مي ده .
انشاء الله به زودي قسمت دوم از عرائضم را هم ارائه خواهم كرد . پيشنهاد مي كنم از الان بد و بيراه هايي را كه مي خواهيد براي قسمت دوم اين مقاله بنويسيد در ذهنتان مرور كنيد كه چيزي از قلم نيفتد .
فانتظروا انا معكم من المنتظرين
عجب وبلاگ پر جنجاليه.
عجيبه كه اين افرادي كه با اين طرز فكر مخالفند، چرا اينقدر به اينجور وبلاگها سر مي زنند؟ البته اين نشونه خوبي به نظر مي رسه....
وبلاگ خوبيه
خدا شما را بايدهدايت و رحمت كند .
من واقعا براي خودم متاسفم که در کشورمان روحانيوني مثل شما وجود دارند روحانيوني مثل شما که با عوام فريبي و کارها و مصاحبه هاي عوام فريبانه و با گول زدن جوانان با ژستهاي سطحي روشنکفرانه باعث بي حرمت کردن واژه تقوا و مذهب مي شوند .من که خودم جوان هستم نمي توانم حرفها و حرکات شما را به عنوان يک روحاني يا حتي يک غير روحاني درک کنم اما اين دنيا هم نه در ان دنيا بايد توضيحات انچناني خودتان را براي خنده ها و حرفهاي انچنا ني قبل از رفتن به جهنم اماده کنيد .
فقط مي خواستم خيلي سر گشاده بنويسم عزيزان هموطن انقدر التماس دعا از اين اقا نداشته باشيد چرا خودتان را مي زنيد اين اقا وامثال اين اقا هر چي خلاف قانون خداست را انجام ميدهند تا متفاوت به نظر برسند البته به خيال باطلشان اون وقت شما ميگييد !!!!!!!!..........................
سلام
اگر اينگونه ايم كه گفته ايد خدا ما را هدايت و رحمت كند و اگر اينگونه نيستيم كه گفته ايد خدا شما را هدايت و رحمت كند .
اقاي محترم دين اسلام وخدا را همانطوري كه هست نشان بده
مي خواي محبوب جوانها بشي اون يكي ابطحي نسبتا محترم هم همين كارو در ماه رمضون مي كرد
متن درباه شادي وخنده را هم خواندم وبايد بگم در مغلطه كردن دست همه رو از ژشت بستي
نخير در دين اسلام شادي وجود نداره تا بوده قوانين نجاست طهارت و عزاداري و حروم كردن موسيقي و.... بوده
همين دين اسلام با اين رساله مشكل مرا دچار وسواس كرده
بعدا برات درباره خداي واقعي هم مي نويسم
فعلا....................
آسيه باصري باغسيه
ممنون كه بنده رو آقاي محترم خطاب كرديد و نه چيز ديگه !
اما درباره اين كه بخواهم محبوب جوانان بشم ، براي اين كار راه هاي بهتر و ساده تري هم هست كه يقينا اگر به دنبال اين هدف بودم ضرورتي نداشت اين همه به زحمت بيافتم و لباس علماي دين را به تن كنم و ... در حالي كه همه مي دونيم كه در صد قابل توجهي از جوانان به سادگي با اين لباس رابطه بر قرار نمي كنند تا چه برسه كه بهش علاقه نشون بدن .
اما درباره خنده و شادي در اسلام ، مخاطبين من بهترين قاضي هستند كه تشخيص بدهند من مغلطه كرده ام يا نه ! و البته شما هم آزاديد كه برداشت خودتون رو داشته باشيد .
درباره وسواس و رساله، من و صد ها هزار نفر مثل من به همون رساله اي كه شما عمل مي كنيد يا مي كرديد عمل مي كنند اما به وسواس مبتلا نشدند پس اگر شما و برخي ديگر از خواهران و برادرانمان دچار وسواس شدند دليلش رو بايد در جايي ديگه جستجو كرد .البته من به خاطر درد وسواس كه شما رو مبتلا كرده ناراحت شدم و دعا مي كنم كه بهبود پيدا كنيد .
به هر حال از اين كه نظرتون رو برام نوشتيد ازتون تشكر مي كنم .
سلام برادر انديشمند و گرانمايه
با تبريک ميلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحية و الثناء حضورتان
مدتي بود توفيق حضور و بهره مندي از نوشته هايتان را نداشتم اما خوشحالم سعادت نصيبم شد و اين مطلب را خواندم به خصوص آنچه در پاسخ تان به كامنتي درباره ادراك گناه و احساس گناه نوشتيد منتظريم براي قسمتهاي بعدي
سلام استاد بزرگوار
خيلي وقت بود نيومده بودم ؛ وقتي تعريف دوستان رو شنيدم گفتم ديگه لازمه بيامو بخونم آخه ديدم موضوعش وصف حال ماست كه وقتي به خودمون نگاه ميكنيم دنبال يه پناهگاهي ميگرديم كه از خودمون فرار كنيم و چه پناهي بهتر از دامان يار به خصوص اگه لذت محبتو مهربونيشو به كامت چشونده باشه اونوقت از غفلت خودت هم شرمنده ميشي هم عصبي
اونجا آدم وقتي خودشو عرضه ميكنه انقد مهربوني ميبينه و كرم كه دوباره مجالي براي زندگي و بودن پيدا ميكنه ؛ نميدونم
نوشته ي دقيقتون پر از اميد و آرامش بود ؛ از قدم زدن تو سراي انديشه بهره بردم
قلمتون استوارو سراي انديشتون برقرار
يا علي
به نام خدا و با سلام
من به درستي متوجه نشدم، چطوري احساس گناه چيز بدي است. تصور من اين است كه احساس گناه بسيار مطلوب است و كسي كه احساس گناه نكند، پليدي سراسر وجودش را فراگرفته است. وقتي كساني مثل انبياء و اولياء احساس گناه مي كنند و از درگاه خداي بزرگ طلب عفو و بخشش دارند، چرا احساس گناه بد باشد. تلقي من اين است كه هرچه آدمي بيشتر احساس گناه كند، باتقواتر و مقربتر است.
ببخشيد. اين از باب عرض اردت است.
مخلص شما
دوست محترم و خوبم سلام
احساس گناه چيزيست و ادراك گناه چيزي ديگر .
آنچه انبياء عظام و اولياء كرام از آن به سوي خدا ناله مي نالند و توبه مي كنند احساس گناه نيست بلكه ادراگ گناه است . البته گناه در هر مرتبه اي از مراتب سلوك معناي خودش را دارد . يقينا گناهي كه مثلا وجود مبارك حضرت زين العابدين (ع) از آن توبه مي كند با گناه من تفاوتي از زمين تا آسمان دارد كه خوش گفته اند : حسنات الابرار سيئات المقربين .
يقينا همه ما در برابرخداي بزرگ خويش را گنهكار مي دانيم و هر كس مناسب مرتبه خودش مي بايد همواره از گناهان فراوان خودش كه آسان ترين آنها غفلت از ذات اقدس الهي است توبه كند .
ادراك گناه امري برخواسته از عقل است و احساس گناه پريشاني روان و محصول وهم . به همين دليل ادراك گناه راه به عفو مي جويد و هر گز موجب عادي شدن گناهكاري در نظر انسان نمي شود اما احساس گناه چون با فرار انساني كه چنين احساسي دارد از آن همراه است كم كم به خاموشي هم مي گرايد و به طور كل گناه را آسان مي سازد . ادراك گناه و تلاش براي بازگشت از تيرگي گناه به روشنائي عفو الهي حقيقتي پيش برنده و احيا كننده است اما احساس گناه خوره ايست كه چون به جان انسان افتاد ايمان او را هم به باد مي دهد و نه تنها او را به سوي توبه سوق نمي دهد و به عفو الهي اميدوار نمي كند بلكه حس برگشت ناپذيري را در او تقويت كرده و او را در باتلاق گناهان بعدي فرو مي برد .
در هر حال از حسن توجه تان سپاس فراوان دارم.
در پناه مهربان عالم سربلند باشيد .
خواهرم سلام
مقدمتان پر ارج باد .
اين مسئله همانطور كه عرض كردم مسئله اي هست كه همه ما انسان ها رو فارغ از انديشه و مذاهبمون با خودش در گير مي كنه اما وقتي يك انسان مسلمان خصوصا يك مسلمان پيرو مكتب اهل بيت (ع) در كلاس درس عترت طاهره (ع) مي نشينه و از نورانيت كلمات آنان بهره مي بره هم راه را پيدا خواهد كرد و هم آرامش را در آغوش خواهد كشيد .
دعا كنين كه بتونم زودتر قسمت دوم را هم خدمت شما خوبان ارائه كنم .
برادرم سلام
مقدمتان گرامي باد.
از اظهار لطفتون بي نهايت ممنونم . من هم متقابلا سلامت و سعادت هر دو دنيا را از درگاه ايزد متعال برايتان مسئلت مي كنم .
سلام .
من اين نوشته رو خوندم و مثل هميشه ازش استفاده كردم . البته من در حدي نيستم كه بخوام در موردش نظر بدم . من فقط يه شاگرد كوچيكم كه ميخونم و نت برميدارم .
منتظر ادامه اش هستم .
ممنونم .
ياعلي .
مقدمتون را گرامي ميدارم
همين كه براي خواندنش وقت مي گذارين ممنونم و از اين كه برايم رد پايي از مهرباني باقي مي گذاريد سپاسگذار .
دعا كنيد كه توي اين همه مشغله دور و برم بتونم زودتر بخش دوم اين موضوع را هم ارائه كنم .
سلام عليکم
مطلبتون خيلي خوب بود!
مشکل ديگه ما اينه که گاهي اصلا مراقب اعمال خودمون نيستيم و نمي دانيم در حال انجام گناهيم
دوست من سلام
البته مراقبت از خويشتن از ضرورياته و آفت اين مراقبت غفلته و دواي غفلت بسيار به ياد خداي بزرگ بودن .