سلام
خسته نباشيد . اين مقاله يكي از بهترين و مفيدترين مقاله هايي بود كه من خونده ام . دستتون درد نكنه .
فقط يه چيزي ...
مگه اولش ذات همه ي آدمها پاك و خدايي نيست ، پس چي ميشه كه بعضي ها اونطوري توي گناه غرق ميشن و فراموش ميكنن كه كي بودن و كي بايد باشن ؟
اگه فرض كنيم كه هدايت آدمهاي مومن ، به خاطر لطف بيش از اندازه ي خدا به اونهاس ، مي تونيم نتيجه بگيريم كه آدمهاي گناهكار از لطف خدا محروم شدن ؟ منظورم اينه كه مگه همه ي آدمها اولش از نظر پاكي روحشون مثل هم نيستن ؟ چي ميشه كه خدا به بعضي ها بيشتر از بقيه لطف ميكنه و هدايتشون ميكنه ، ولي بعضي ها نه ؟
ببخشيد كه وقتتونو گرفتم .
هزار بار ممنونم .
ياعلي .
بسم الله الرحمن الرحيم
خواهر خوب و بزرگوارم سلام
مقدمتان را چون هميشه گرامي ميدارم .
سؤالتان اينقدر خوب و ارزشمنده كه حيفم مياد با يكي دو خط جوابش رو بدم و ازش بگذرم . اجمالا بدونيد كه آفتاب به يكسان و بر همه مي تابد بدون اين كه براي او فرقي كند كه به كعبه مي تابد يا به سنگ ريزه اي افتاده پاي درختي در صحرايي سوزان .
لطف خدا و هدايت الهي از بيرون و درون ( عقل و وحي ) بر همه عرضه مي شود بدون اين كه براي خداي صاحب هدايت تفاوتي ميان بندگانش باشد . همانطور كه تفاوت ميزان بهره مندي اشياء در برابر آفتاب وابسته به وسعت ، موقعيت و مكان آنهاست تفاوت ميان بندگان خدا در بهره مندي از هدايت او وابسته به ميزان وسعت وجودي آنها و قابليتي است كه در خود ايجاد مي كنند . قابليتي كه در بدو خلقت با فطرتي الهي به همگان عطا شده و اين ما هستيم كه آن را با باورها و اعمالمان گسترش داده و يا ازبين مي بريم .
در نتيجه هدايت خدا از آن آناني است كه خويش را در پرتو نور هدايت بخش عقل و وحي قرار دهند همانطور كه هر موجودي كه خود را بيشتر در برابر نور خورشيد قرار دهد از نور او بيشتر بهره خواهد برد .
اگر زنده بودم به فضل و اميد خدا روزي مقاله مستقلي درباره موضوع خوبي كه مطرح كردي خواهم نوشت .
در پناه مهربان عالم سربلند باشيد .
يا حق