با سلام
قطعا دامنه آزادي بيان و قلم بايد به روشني تعريف شود به گونه اي كه نه مخل مباني اساسي نظام باشد و نه از آزادي واژه اي بي معني بسازد . به نظر من انديشه تا وقتي در حوزه انديشه طرح و بحث مي شود نبايد با برخوردهاي حذفي و اجرائي رو به رو باشد . حوزه فكر و انديشه حوزه تقابل و تضارب آراء است و در اين حوزه هيچ برخورد فيزيكي و قانوني معني ندارد و مشكلي كه ما داريم اين است كه برخي اهل انديشه سخن خويش را جائي مي زنند كه حوزه انديشه نيست و همين شكستن مرزها موجب مي شود كه طرف مقابل هم مرزها را محترم نداند كه هر دو افراطي گري و نارواست .
در برخورد با جريان براندازي بر اين باورم كه اگر دولت اسلامي اقدام به چنين رفتاري مي كند ضرورتا بايد با مداركي مستند ، مستدل و روشن اقدام كرده و جامعه را نيز در جريان امر قرار دهد به گونه اي كه اين رفتار، بستن مرز آزادي و رفتار ناعدالانه را براي مردم تداعي نكند در غير اين صورت ابهام هاي متراكم در رفتار دولت اسلامي روزگاري موجب زيانهاي جبران ناپذير مي شود .
از سوي ديگر قابل انكار نيست كه دشمن بيروني از هر زمينه اي براي نفوذ به درون جامعه و فرو ريختن ستونهاي باور ملت ايران به آرمانهاي اسلامي و ملي اش استفاده كرده و مي كند . در اين مسير بهترين ترفند استفاده از آزادي هاي مشروع و قانوني است بنا بر اين وظيفه اي هم بر عهده فعالان سياسي و دانشجويان گرامي است كه در بدو امر با آماده كردن بسترهاي قانوني فعاليتهايشان مرز خويش را به عنوان نيروهاي معتقد به آرمانهاي انقلاب و ملت ايران با كساني كه با همان نام خواب براندازي نظام را مي بينند روشن كنند و نيز در طول فعاليتهايشان مراقب باشند كه رسيدن به اهداف آنان زمينه فعاليتهاي براندازانه را براي دشمن هموار نكند .
موفق باشيد .