با سلام مجدد خدمت برادر عزيزم حاج آقا مخبر گرامي
با نگاهي ديگر خدمت رسيدم تا عرض كنم :
فرموده ايد :(( ميزان رأي ملت است )) اين فرمايش نوراني امام راحل که محور بُعد جمهوريت ما و بيانگر نظام سياسي اجتماعي « جمهوري اسلامي » در قرائت امام راحل از اسلام است ، علي رغم اين که يکي از صريحترين بيانات ايشان است در سالهاي اخير بدل به يکي از مناقشه برانگيزترين نظرات امام راحل شده است .
عرض كنم بله ولي شايد براي اين جاي مناقشه دارد که ميزان در چه ؟ صريح نيست ، البته شان نزولش شايد بين باشد .
فرموده ايد : برخي آن را به تبع جمهوريّت نظام ، خارج از ذات حکومت اسلامي و محصول مصلحت انديشي امام در شرايط آن روزگار ميدانند و معتقدند که انديشه توحيدي اسلام با وجود چنين چيزي در نظام سياسي و اجتماعي خويش ناسازگار است چرا که ميزان در اسلام امر خداست نه رأي مردم .
عرض كنم بله همان برخي که همان " چه ؟ " را به اسلامي و غير اسلامي تقسيم کرده اند ، حالا چرا از انديشه ي توحيدي هم برخوردارند ؟ شايد براي همانکه امر را هم امر يکي گرفته اند يعني خدا .
فرموده ايد : برخي ديگر آن را رکن اصلي انديشه امام ميدانند و معتقدند امام بدون هيچ مصلحت انديشي و تنها از سر باورمندي آن را بيان فرمودهاند و آن را با اسلام سازگار مي دانستهاند . متأسفانه در اين گروه کساني در باور به اين نکته تا بدان جا پيش رفتهاند که دايره ميزان بودن رأي ملت را به تمام شئون سرايت داده و معتقدند که رأي ملت ميتواند بر احکام شرعي اسلام هم مستقيماً تأثير گذار باشد به نوعي که رأي اکثريت امري جايز را نامجاز و امري مجاز را غير جايز کند .
عرض كنم بله اينان هم شايد امر را پس از همان اصلي و فرعي دايره ي اصلي را با دايره ي اسلامي يکي گرفته اند .
فرموده ايد : در ميان اين دو نظر ، نگاه سوّمي وجود دارد که به باور من تلقي صحيح از نظام سياسي – اجتماعي اسلام و تفسير صحيح از اين بيان امام راحل است . متأسفانه اين نگاه که از هر دو نگرش ياد شده قدمت و دقت بيشتري دارد به دلايلي که بيان آنها در اين مقاله نمي گنجد ، در سالهاي اخير مورد بي مهري قرار گفته و تقريبا از گفتمان سياسي حاکم بر جامعه محو شده است و به نظر ميرسد که همين اتفاق نامبارک از سويي موجب تلقي مخالفت نظام سياسي - اجتماعي اسلام ، با جمهوريت و از ديگر سوي موجب زعم تأثير گذاري آراء عمومي بر احکام قطعي ديني گرديده است .
عرض كنم بله بعد از آن نظر مخالف و موافق در ميان موافقين موافق و مخالف هم مي توان داشت که از دو رقم مثلا تفسير مثلا صحيح و رقم ديگرش از نگاه صحيحي برخوردار باشد که اين مانده به اينکه نظر ، نگاه ووو که از چه منظر حداکثر دو رقميست ؟ و مقسم ايندو چه ؟ يعني کداميک از قسمين است ؟ يکي از ايندو که نمي شود ، هردو هم که صورت مسئله را پاک نمي کند ، مي مان هيچيک !؟ که فکر مي کنم بنا را بر همين گذاشته باشيد ! در حاليکه در پي به کرسي نشاندن يکي از ايندو مي باشيد مثل مثلا تفسير صحيح و از ايندست که يکي از قسمين مي باشد و نه هيچکدام !؟
بنا براين تا اينجا که مسئله همان " چه ؟" شد که در ابتدا عرض شد .
خب آنچه که در پي مي آيد هم بشرح ايضا بر همين مبنا مي باشد .
ممنون از توضيحي که بفرماييد ، برادرتان