با سلام . 1- قطعا من با آنچه به انتخاب مردم موسوم شده باور ندارم چرا كه من و ميليونها نفر همانند من و وجدان عمومي جامعه نمي تواند بپذيرد كه آمار ارائه شده آمار واقعي باشد اما اينجا و پس از دستور رهبر معظم انقلاب قبول نتيجه انتخابات يا نكول از آن معيار نيست بلكه عمل بر طبق فرموده رهبري معيار است و اين همان چيزي است كه من خودم رابه آن مقيد مي دانم و دوستان را نيز به آن دعوت كرده ام .اما يك سؤال از شما : وجدانتان را قاضي كنيد كه اگر نامزد ديگري جز نامرد مورد حمايتتان با همين وضعيت منتخب اعلام شده بود شما هم وضعيتي غير از وضعيت آناني كه به آنها منتقد هستيد داشتيد ؟ 2- در پذيرش سلامت و صحت انتخابات يقينا براي ما شبهاتي پاسخ نداده باقي مانده است و اين حق ماست كه پاسخ قانع كننده اي از شبهاتي كه در ذهنمان نقش بسته پيدا كنيم . براي ما سؤال است كه چگونه در روز انتخابات سايت رجا نيوز ساعت 6 بعد از ظهر و درست در حالي كه رأي گيري تا ساعت 22 همان شب تمديد شده بود نتيجه را با درصدي مطابق آخرين درصد اعلام شده از وزارت كشور مطرح مي كند و يك ساعت بعد همان خبر را خبرگزاري فارس ارسال مي كند و بعد از ظهر فرداي انتخابات دقيقا همان درصد ها و آراء را از زبان مراكز رسمي مي شنويم ؟ براي ما اين سؤال باقيست كه چرا برخي دوستان ناظرين شؤابي نگهبان و ناظرين ديگر پاي برخي صندوقها در مناطق مختلف تهران يا ساير مناطق خبر از پيروزي مهندس موسوي با نسبت 60 به 40 مي دهند اما در هنگام اعلام آراء اين نسبتها بر عكس خوانده مي شود ؟ براي ما ده ها ابهام از اين دست باقيست ؟ براي ما اين سؤال باقي است كه چرا بر اساس گزارش تابناك كه آمار رسمي لحظه به لحظه نتايج را از طريق وزارت كشور عنوان مي كرد رأي جناب آقاي محسن رضائي در عرض دو اعلام كاهش مي پذيرد . در اعلام اول 700 هزار و اندي و در اعلام دوم500 هزار و اندي اعلام شده و از آراء اعلامي بار اول ايشان كسته مي شود ؟ و ... اگر منظور شريفتان اين است كه حق نداشته باشيم درباره رأهايمان سؤال كنيم ، اين همه تعارف ندارد ! صريح بفرمائيد كه به ما مربوط نيست تا ما تكليفمان را بدانيم . 3- حمايت از رئيس جمهور منتخب به حكم عقل و فرمايش مقام معظم رهبري وظيفه بوده و مورد اطاعت قرار گرفته همانطور كه مشهود شما بود كه در 4 سال رياست جمهوري ايشان لا اقل از سوي بنده چيزي به عنوان تخريب نوشته و يا منتشر نشد . اما يك واقعيت وجود دارد و آن اينكه دوستان ما هر گونه نقد علمي را تخريب تلقي مي كنند و با چنين تفكري عملا به دنبال عده اي مجيز گو مي گردند كه البته شايد در ميان ما آنها را نيابند .4- آنان كه از راهكارهاي قانوني به دنبال اثبات مدعاي خود مبني بر عدم صحت شمارش آراء هستند اگر خارج از چهارچوبه هاي قوانين موضوعه كشور اقدام كنند از نظر همه ما مجرم خواهند بود اما اگر از طريق قانون به دنبال احقاق حق خودشان باشند چرا بايد اين را مقابله با نظام تلقي كنيم ؟ مقابله با نظام آنجا شكل مي گيرد كه قوانين نظام مي شكند و نه آنجا كه بر اساس قوانين حقوق استيفا مي شود . آيا منظور شما اين است كه هر كس مخالف آقاي دكتر باشد از حقوق قانوني خودش هم بايد محروم شود ؟ 5- چرا به جاي برخورد با معلول سراغ علت را نمي گيريد ؟ من به هيچ عنوان رفتارهاي شتابزده برخي كه به اسم هواداراي از كسي جامعه را به آشوب مي كشند حمايت نمي كنم اما توصيه مي كنم شما و دوستانتان كمي فكر كنيد و ببينيد چه كسي در مناظراتش به تمام جامعه آموخت كه مي شود بدون هيچ دليل محكمه پسندي و فقط بر اساس حدس و گمان هاي خويش ساخته اش و شايعات دشمن شاد كنش خادمان انقلاب و نظام را لجن مال كنند و بعد هم با چنين حركت غير شرعي خود را قهرمان مبارزه با فساد قلمداد كنند ! يادتان باسد كه : اگر ز باغ رعيت ملك خورد سيبي / در آورند غلامان درخت سيب از بيخ .6- براي من يك نكته هميشه جاي ابهام بوده است و آن اينكه چرا وقتي ديگري نقد مي كند مي شود حرف دشمن كه از حنجره خودي ها شنيده مي شود اما وقتي فردي در مقام كانديداتور رياست جمهوري حيثيت خادمان چند ساله نظام را آن هم با نقض قوانين صريح شرعي و قضائي به لجن مي كشد و آنچه را كه اپوزوسيون خارج از كشور 30 سال تلاش مي كرد تا به گوش ملت بخواند و ملت باور نمي كرد در 45 دقيقه مي گويد و ملت باور مي كنند به يكباره مي شود افشاگري انقلابي و حمايت از نظام و ... اين چه جور ترازويي است كه برخي از شما دوستان با خود داريد ؟ چرا يك شيء را دو گونه وزن مي كند ؟ 7 - در خصوص فرد آقاي احمدي نژاد نه كسي با ايشان پدر كشتگي دارد و نه پاي انتقام شخصي در ميان است . شايد اگر ايشان هم در روند چهار ساله گذسته خود تجديد نظر كنند و باور كنند كه 3 نامزدي كه در برابر ايشان به رقابت پرداخته بودند در 70 % اشكالات كارشناسانه اي كه به برنامه ها ، كاركردها ، آمارها و روش هاي ايشان داشتند همنظر بودند و از توهم توطئه بر عليه شخص شخيصشان بيرون بيايند بتوانند دريابند كه ايشان هر ضربه اي خورد از خودش خورد نه از مردم و نه مجلس و نه از هملباسان من . و در آخر جناب خلج ياد دارم كه در گذشته به محضرتان عرض كردم به نوشته قانون گرايي از ديديگاه امام خميني كه در همين وبلاگ نوشته ام نظري بيفكنيد . از آنجايي كه شما را نسبت به بسياري از همفكرانتان عاقلتر و منصفتر مي دانم دوباره به مطالعه ان توصيه مي كنم . به يادتان مي آورم كه قبل ا انتخابات شما هم از كساني بوديد كه مصمم به رأي ندادن به رئيس جمهور منتخب بوديد و اكنون با اين حرارت از ايشان دفاع مي كنيد و البته من اين را نقطه ضعف نمي دانم همانطور كه در دور قبل بنده از مسئولين ستاد تبليغات طلاب آقاي احمدي نژاد بودم و اكنون از منتقدان ايشان . اين علامت حركت است و حركت علامت رشد اما معيارهاي حقانيت حركت را كه منبعث از عقل و قرآن و سنت رسول گرامي و عترت طاهره است از نظر دور داشتن چه بسا كه انسان را به بيراهه تعصب سوق دهد و كيست كه نداند تعصب دره هولناك شيطان است . موفق باشيد .