• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : آزمون دينداري و صداقت
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    پاسخ زيبا و متين شمارو به آقاي خلج خوندم و مثل بيشتر مواقع دقيقا حرف دل مارو زدين...

    هرچند كه يه بخشي از فرمايشات شمارو قبول ندارم ولي فعلا اون رو مطرح نميكنم.

    حرف من الان چيز ديگه اي هستش

    راي من نه آقاي احمدي نژاد بود و نه آقاي موسوي.

    ولي حاجاقا سوال من اينجاست كه چرا بايد وقتي دلايل كافي براي شبهه دار بودن نتيجه ي انتخابات وجود داره بازم از رهبري در اين مورد اطاعت كرد؟

    مگه لازمه ي اعتقاد و اطاعت از ولايت فقيه اين هستش كه عقلمون رو تعطيل كنيم؟

    اگه اين طور باشه كه ديگه سنگ رو سنگ بند نميشه! پس فردا در فلان مورد هم چون رهبري فرمودن پس اطاعت كنيم!

    والله من هيچ ضديتي با ولايت فقيه ندارم و قصد جسارت هم به كسي ندارم ولي راستش من نميتونم كوركورانه اينو بپذيرم.

    يحث آقاي موسوي هم نيست.

    بحث اينه كه اين چه جور حكومت اسلاميه؟؟

    اين بود؟!

    ولايت فقيهي كه من در حد خودم سعي كردم بشناسم و مطالعه كنم و بفهمم اين نيست كه چون ولي فقيه فرمودند ماست سياهه ما هم بگيم سياهه!

    اين اطاعتي كه شما ميگين عقلا و شرعا واجبه مرزش تا كجاست؟

    تازه اينها سوالاتي هست كه در ذهن من معتقد به حكومت اسلامي و ولايت فقيه شكل گرفته وگرنه خودتون هم ميدونين كه تو نسل من كم نيستن كساني كه از بيخ با اين مسائل مخالف هستند و ولايت فقيه رو اساسا ديكتاتوري ميدونن و اصلا به اين حرفها ميخندن...

    آقا از اين سوالات و مسائل زياده و اين فقط بهونه اي بود كه يه قسمتي از اينها مطرح بشه.

    ما هم كه تازه شمارو پيدا كرديم و ول نميكنيم شمارو!

    عذر ميخوام بابت زياده گويي.

    پاسخ

    محسن عزيز سلام . در حوزه ولايت فقيه دو مسئله مطرح است . يكي اطاعت عملي (التزام عملي ) و يكي اطاعت نظري . آنچه ادله ولايت فقيه آن را ثابت مي كند و تكليف شرعي است فقط و فقط التزام عملي است و نه موافقت و تابعيت نظري . التزام عملي به ولايت فقيه نيز فقط در عرصه مسائلي است كه به احكام الله منجر مي شود و به قول معروف يكي از دو سوي حلال و حرام واقع ميشود . مثلا وقتي رهبر معظم انقلاب اختلاف افكني ميان شيعه و سنّي را به هر بهانه و به هر شكل و دليل ، حرام شرعي معرفي مي كنند چون اين فعل در حوزه حلال و حرام واقع گشته و توسط ولي فقيه هم حرمت آن اعلام شده است رعايتش و التزام عملي به آن داشتن واجب شرعي مي شود و حتي ما فوق نظر مراجع ديگر قرار گرفته براي همه مسلمانها حكم واحدي خواهد داشت . اما در مسائلي كه مانند انتخابات است و عملي است كه در حوزه وظايف ملت به شمار مي رود به نوعي كه خود ولي فقيه هم به عنوان يك شهروند تنها يك رآي خواهد داشت و نه بيشتر اينجا اساسا حوزه ورود كردن ولي فقيه نيست تا چه برسد به حكم كردنش . انشاء الله به زودي درباب ولايت فقيه نكاتي را در چند پست پياپي خواهم نوشت . اما اين كه در چنين اوضاعي حتي اگر با نظر رهبر معظم انقلاب هم در سلامت انتخابات موافق نباشيد لازم است تا به حكم ايشان در جهت پايان فضاي تشنج و همراهي با مردم و فردي كه منتخب مردم معرفي شده گردن بگذاريد و بگذاريم . چرا كه در غير اين صورت فضاي داخلي نظام ما رو به اختشاش بيهوده و بي ثمري خواهد رفت كه ضرر آن براي همه ملت و نظامي كه به خاطر حمايت و دفاع از آن پاي صندوق رأي حاضر شديم بيشتر از وضع موجود خواهد بود . بنا بر اين پذيرش فرمايشات ولي فقيه در چنين شرايطي به معني تعطيلي عقل نخواد بود . شما در حوزه عمل مي بايد به فرمايش ايشان التزام داشته باشيد به اين معني كه كارشكني نكنيد اما در حوزه نظر دليلي براي تبعيت وجود ندارد به اين معني كه لازم نيست حتما شما هم بگوئيد كه چون رهبري مي فرمايد انتخابات سالم بوده پس ديگر هچكس حق ندارد در فكر و انديشه خود هم به سلامت آن ترديد كند . متأسفانه در سالهاي اخير چنان تعريف غير قابل قبولي از ولايت مطلقه فقيه رايج كرده اند كه با هيچ عقل و فطرتي سازگار نيست در حالي كه با مراجعه به آراء صاحبنظران در حوزه مقوله ولايت فقيه مخصوصا امام راحل ، شهيد مطهري ، شهيد بهشتي و آيت الله جوادي آملي ، ولايت فقيه را آنچنان فطرت پذير مي يابيد كه جاي كوچكترين ترديدي در التزام عملي به فرمايشاتشان نخواهيد ديد . موفق باشيد .