برادر عزيزم جناب آقاي خلج سلام . ترديدي نيست كه شوراي نگهبان صلاحيت همه آقايان را تآئيد كرده است اما آيا به نظر شما اين كافيست كه بگوئيم چون تأييد صلاحيت توسط شوراي نگهبان انجام شده پس هيچ تخلفي هم صورت نگرفته ؟ سخن در سلامت ناظراني امثال شما ندارم من بر اين باورم كه اگر اتفاقي افتاده در سطوح پائين نظارت و اخذ رآي نبوده بلكه در سطوح كلان اتفاق افتاده و البته اين نه اتهام كه ابهام است و تنها چيزي كه ما خواهان آن هستيم پاسخ روشن و بي ابهام به همين سؤالات است . اين كه فرموديد جناب مهندس 20 سال به نقاشي مشغول بوده اند برايم تعجب آور است . آيا شما نمي دانيد كه ايشان در دو دولت آقاي هاشمي و خاتمي نقش مشاور رياست جمهوري را به عهده داشته اند و درست پس از پايان نخست وزيري به عنوان سمت مشاور رهبري و عضو تشخيص مصلحت نظام در خدمت نظام و آن هم در سطوح كلان تصميم گيري آن حضور داشته اند ؟ آيا ندانستن اكثريت به معني نبود ايشان بوده است ؟ در خصوص اختشاشاتي كه به نام هواداري از ايشان انجام شده بايد به دو نكته اشاره كنم . بلا فاصله پس از اعلام نتايج انتخابات ايشان در پيامي كه روي سايتهاي كلمه و قلم (كه اكنون هر دو با مهرورزي تمام فيلتر شده اند ) منتشر شد مردم را به سكوت و آرامش و دوري از هر گونه تشنج فراخواند . عجب من از صدا و سيماست كه چرا چنين پيامي را براي مردم نمي خواند اما گزارش هاي رسانه هاي تشنج آفرين دشمن را چندين بار نمايش مي دهد ! در خصوص موضع گيري من در انتخابات دولت نهم كاملا حق باشماست و اين درس بزرگي بود براي من چرا كه پس از گذشت كمتر از يك سال دانستم كه كاري كه كردم ( بي توجهي به نگاه ژرف حضرت استاد علامه ) بزرگترين خطايي بوده كه در عمرم مرتكب شده ام . در خصوص مصمم بودنتا براي رأي ندادن به جناب دكتر راوي فردي بود كه ممكن است يا ايشان درست نگفته باشد و يا من درست متوجه نشده باشم و البته در هر صورت شما كاملا حق داريد و داشته ايد كه به هر دليلي هر نامزدي را بر گزينيد و حتي در تصميماتتان تجديد نظر كنيد و بهره برداري از حق نه جاي ملامت دارد و نه جاي ملالت . در خصوص انتخابات آقاي خاتمي دليليتان اخص از مدعاست . اين كه آنروز كسي كار را به تشنج نكشيد دلائل فراواني دارد كه وجود شخصيت بي ادعا و صبور جناب حجت الاسلام ناطق نوري و تبريك فوق العاده زود هنگام ايشان به آقاي خاتمي از آن دلائل است . بياد نمي آورم كه در تبليغات آن روزها هيچ يك از نامزدها هواداران ديگري را به فساد انگيزي و مفسده سازي متهم كرده باشد و نام طلحه و زبير بر آنها گذاشته باشد . دشمن در صحت انتخابات ترديد مي كند و اگر فرض بفرمائيد كه ما هم با دشمن هم صدا هستيم آنوقت آيا كساني كه از پاسخ دادن روشن به ابهامات ما طفره مي روند از كساني محسوب نمي شوند كه آب به آسياب ما دشمنان داخلي و همكاران خارجي ما مي ريزند ؟ آيا نقش آنها در دشمني با نظام كمتر از ماست ؟ جناب خلج خود مقام معظم رهبري بارها در سخنراني هاي اخيرشان به صراحت فرمودند تأييدات من از دولت نهم ربطي به انتخابات ندارد . عجيب است كه دوستان اين بخش از بيانات ايشان را ناديده مي گيرند . ايشان فرمودند انتخابات امر فردي است ، من به كسي نمي گويم به چه كسي رأي بدهد و يا ندهد و هيچ كس هم حق ندارد به كسي بگويد چرا به فلاني رأي دادي و چرا رأي ندادي ؟ آيا اين بيانات ايشان براي شما فاقد حجيت است ؟ اما اينكه گفتم به رئيس جمهور دهم موسوم شده اند در حقيقت ناظر به ابهامت بنده و ميليونها چون من به نتيجه انتخابات است ! چرا دوستان به جاي متهم كردن ما با تمام سوابقمان به همصدايي با دشمن و هم صف بودن با آنان ، ابهاماتمان را پاسخ نمي دهند ؟ جالب اينجاست كه سر سلسله مدعيان اطاعت از ولايت فقيه در اين روزگار مخالفان با نظرات ولي فقيه در دوره نخست وزيري مهندس موسوي اند و نيز اين كه ماجراي بي تفاوتي دولت نهم به مخالفت رهبري با الحاق سازمان حج به سازمان جهانگردي را ناديده مي گيرند و حتي در اخبار سراسري حكم الحاق آن را مي خوانند و هنگامي كه پس از استعفاي جناب آيت الله ري شهري و تأكيد مؤكد رهبر معظم انقلاب مجبور به بازگشت از حكم پيشين مي شوند با جسارت تمام مدعي عدم هر گونه عملكردي خلاف امر رهبري در قبل از اين تأكيد مي شوند! براي اينكه مواضع امام را به وضوح ببينيم لازم نيست آقاي دكتر را معيار قرار دهيم در حالي كه بيانات نوراني امام راحل هنوز مندرس نشده و در صحيفه امام پيش روي ماست . اگر واقعا همه ما مي پذيرفيتم كه معيار و قاضي ميان ما و شما سيره و فرمايشات امام راحل باشد شايد اين همه به يكديگر ظنين نمي شديم ! برادرم ،‏ بد نيست اگر در حوزه ولايت فقيه و سيره امام بيشتر مطالعه كنيم تا نه به افراط بگرائيم و نه به تفريط . اين چه توجيهي دارد كه برخي هواداران همفكر شما با جعل و يا تقطيح احاديث بكوشند تا هواداران رقيب را فرزند زنا و اصحاب دجال معرفي كنند ؟ آيا اين معني سيره امام و حمايت از رهبري است ؟ آيا جعل سخن و نسبت دادن آن به امام راحل براي آنكه مهندس موسوي را منكوب كنند شيوه دين مداري است ؟ آيا اين گروه فرداي قيامت مي توانند فرزند زنا بودن من و بسياري امثال مرا اثبات كنند آن هم به جرم اين كه هوادار نامزد آنها نبوده ام ؟ دلم مي تركد اما شرح اين افغان و اين خون جگر / اين زمان بگذار تا وقت دگر . اما كلام پاياني ، با وجود همه اين اختلاف سليقه ها محبت من به شما هيچ تغييري نكرده و نخواهد كرد . اميدوارم شاهد روزي نباشيم كه اين اختلاف سلايق موجب از هم پاشيدن پيوندها شود . التماس دعا .