سلام
از توضيحاتتون در جواب نظر قبليم خيلي ممنونم و واقعا هم استفاده كردم.
ولي راستش من قانع نشدم
شما مي فرمائيد به خاطر مصلحت كليت نظام و به هرج و مرج كشيده نشدن جامعه بايد از نظر رهبري رو در مورد انتخابات اطاعت كرد
خوب در اينصورت چه تضميني هست كه فردا در موارد ديگه اي هم اتفاقات مشابه تكرار نشه؟ حالا نه حتما در مورد انتخابات در هر مورد ديگه اي.
اگر قرار باشه كه ما هر بار اطاعت محض از ولي فقيه داشته باشيم با اين توجيه كه صلاح نظام و جامعه در اينه كه از رهبري اطاعت كنيم پس اين فرقش با ديكتاتوري چيه؟
اين التزام عملي به هر حال مرزش كجاست؟
_________________________
سخني هم با طرفداران آقاي احمدي نژاد:
من در انتخابات نهم رياست جمهوري در دور دوم به آقاي احمدي نژاد راي دادم ولي اين دوره به ايشون راي ندادم و به هيچ وجه هم طرفدار آقاي موسوي و خاتمي نبودم و نيستم.
ولي خواهش ميكنم انقدر احساسي از كانديداي خاصي حمايت نكنيم.
من وقتي ياد آقاي احمدي نژاد ميفتم واقعا آتيش ميگيرم. به اين دليل كه
ايشون سال 84 با بهترين شعارها و شجاعانه وارد صحنه شد ولي متاسفانه عملكرد ايشون در اين 4سال (چه در حوزه اداره ي كشور و چه در حوزه ي رفتار شخصي) بهترين بهانه رو به دست كساني كه هيج اعتقادي به اون شعارها ندارن داد و تمام اون شعارها زير سوال رفت. به خدا من قشنگ اينو ميبينم تو جامعه كه خيلي ها به اون شعارها بدبين شدن.
براي مثال همين شعار مبارزه با مفاسد اقتصادي رو ببينيد
كيه كه ندونه تو اين مملكت باندهاي قدرت و ثروت وجود نداره؟
كاملا هم آثارش مشخصه
ولي آقاي احمدي نژاد كاري كرد كه اصل قضيه زير سوال رفت كه اگه بخوام توضيح بدم خيلي طولاني ميشه.
اين فقط يه نمونه بود و موارد از اين دست كم نيست.
هميناس كه واقعا اذيت كننده هستش.
ايشون متاسفانه بسياري از شعارهاي خوب و اساسي رو با عملكردشون شهيد كردن.
من خواهش ميكنم از دوستان كه احساس و تعصب رو بذاريم كنار وسرمون رو زير برف نكنيم.
كاري كه مسئولين ما سي سال هست كه دارن انجام ميدن و اين شده وضع جامعه ي ما...