• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : اغتشاش گران را تنها بگذاريد .
  • نظرات : 1 خصوصي ، 12 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فاطمه 

    ارسال اس ام اس كه مقدور نيست تلفن ها قطع است سايت هاي اينترنتي همچنان فيلتر هستند تلويزيون نظرات و اعتراضات مردمي را نه تنها نشان نميدهد كه مردم معترض خس و خاشاك ناميده ميشوند... در حاليكه من خود شاهد بودم مردمي كه روز شنبه براي اعتراض تجمع كردند نه از كسي دستور گرفته بودند نه هنوز هيچ بيگانه اي از آنها حمايت كرده بود و نه قصد اختلال و آشوب داشتند اما در مقابل چه شد؟ نيروهاي امنيتي و بعضي افراد با لباسهاي شخصي كه در روزهاي ديگر تعدادشان بيشتر شد به مردم حمله كردند و به بدترين شيوه آنها را زدند و بعد هر كس را ميتوانستند دستگير كردند و بردند... حتي فرقي نميكرد كه جزو معترضين باشي يا خير!! صرف حضور در ان مكان كافي بود.. اين صحنه ها دل هر انسان آزاده منصفي را به درد آورد... ما خود شاهد بوديم كه نيروهاي گارد به اموال عمومي آسيب زدند، شيشه ها را شكستند، روي ماشين ها رفتند و اسيب هاي جدي زدند وارد خانه هاشدند و در نهايت معترضين، در رسانه ها به آشوبگري و اغتشاشگري متهم شدند...!!

    حقيقتا آشوبي از سوي مردم معترض اتفاق نيفتاد و نيروهاي امنيتي با ايجاد فضايي كه توصيف كردم در واقع امكان حضور به افراد فرصت طلب را دادند و گرنه هرشب طي هفته گذشته مردم تا پاسي از شب در خيابان ها بودند نيروي انتظامي هم وجود نداشت اما همه چيز در نهايت شعور و آرامش برگزار ميشد...

    من در راهپيمايي روز دوشنبه شركت داشتم، جمعيت بسيار زياد و آرامش و وقار در فضا موج ميزد... اين حداقل كار براي اعلام برائت از رفتاري بود كه با مردم شد طي اين چند روز... افراد شركت كننده شامل عموم مردم از مرد و زن، پير و جوان، اساتيد دانشگاه ها دانشجويان، روحانيون و... بودند.

    روز دوشنبه حدود ساعت 7 موقع برگشت به منزل برخي افراد جلوي پايگاه بسيج ايستاده و خطاب به آنها شعار ميدادند اين افراد هيچگونه سلاحي نداشتند فقط شعار ميدادند در مقابل افراد مسقر در پشت بام پايگاه بسيج به مردم شليك كردند!! ما باورمان نميشد كه تيرها واقعي باشد... باورمان نميشد كه به سمت مردم بي سلاح تيراندازي شود... اما جلوي چشمان ما مردم تير ميخوردند... تعداد زيادي زخمي شدند و بعدا خبر رسيد كه حداقل 7 نفر كشته شده اند... اما در اخبار اعلام شد كه عده اي با سلاح هاي گرم و سرد به پايگاه نظامي حمله كردند و عده اي هم كشته شدند!! در حاليكه تنها حمله مردم بعد از تيراندازي، آن هم با پرتاب سنگ بود...

    همانطور كه اشاره كرده ايد اين شرايط خواسته دشمنان است اما چرا مامورين دولت به آن دامن ميزنند و تقصير را به گردن مردم بيچاره مي اندازند؟

    دوستي اشاره كرده چرا خانم رهنورد در شبكه بي بي سي با مردم صحبت مي كند. ايشان پاسخ دهند ايشان از چه طريق و منبعي با مردم ارتباط بگيرند؟ دوستي مي گويد چرا آقاي موسوي مردم را به آرامش دعوت نمي كند. در پاسخ ايشان هم همين بس كه اگر ايشان حضور پيدا نمي كرد و مرهمي به غرور آسيب ديده مردم نميشد همين حداقل آرامش هم نبود! مردم معترض به بي تاثير بودن رايشان هستند و وقتي با اين رفتارها و تو هين ها، با اين كشتار مواجه مي شوند اعتراض به نتيجه، حداقل خواسته آنان است و دنبال احقاق حداقل حقوق خود هستند و شما فكر ميكنيد اگر آقاي موسوي در جمع حاضر شده و انها را به خانه نشستن دعوت ميكرد كسي ديگر كوچكترين اعتنايي به ايشان ميكرد در حاليكه ايشان گفتن به دنبال احقاق حقوق خود از روشهاي قانوني و تجمعات آرام و قانوني باشيد كه مردم اميدوار شدند حداقل كسي به خواسته ايشان توجه داشته است... شخصا بعيد ميدانم اگر اعتراضات جدي برخي كشورها و سازمان ملل و اعتراضات گسترده مردمي از جمله تظاهرات باشكوه 25 خرداد نبود جلوي برخي افراد علاقه مند به آشوب كه اتفاقا در لباس دولت هم هستند به اين زودي گرفته ميشد كما اينكه طي سه روز گذشته كسي جلوي ايشان را نگرفت هرچند خطرشان كاملا هم رفع نشده است... در ضمن اساتيد دانشگاه هاي معتبر دولتي همه با اعلام بيانيه و برخي با استعفا نسبت به اين اتفاقات واكنش نشان ميدهند اما رسانه هاي ما اصلا انعكاس نميدهند... هر كس كه از نزديك شاهد وقايع بوده بر ظلم آشكار اذعان دارد. آنچه كه سالها از تلويزيون در فلسطين و برعليه مردم بيگناه شاهد بوديم امروز در اين كشور اتفاق مي افتد و برخي طرفداران حقوق مردم فلسطين ككشان هم نميگزد!! و شركت در تجمعات آرام در اعتراض به اين رفتار را هم محكوم مي كنند!‏ ما را چه مي شود؟

    پاسخ

    سلام . اين روزها گرايش عجيبي بين موافق و مخالف آقاي موسوي به ماهواره و خريد آن مشاهده مي كنم . چرا؟! فكر مي كنيد اگر جريان خبر رساني آزاد در ايران وجود داشت ، اگر صدا و سيما مثل انسان يك چشم نبود چنين گرايشي به وجود مي آمد . اگر مدعيان سينه چاك ولايت فقيه فرمايشات رهبري عزيز را مي پذيرفتند كه فرمود : همه آنان كه رأي دادند فرزندان انقلابند و فرياد آنان را براي احقاق حقشان مي شنيدند و با فرض اين كه ضايع شدن حقشان را هم توهم كرده باشند كمكشان مي كردند تا دوستانه و برادرانه اين توهم شان زائل شود و اگر وزارت كشور هراس نمي كرد و در هنگام درخواست اخذ مجوز براي راهپيمايي هاي ساكت و اعتراضات مدني با كنترل نيروي انتظامي با آنان همياري مي كرد . آيا دشمنان ملت و انقلابمان فرصتي براي آشوبهاي رسانه اي يا اغتشاش گري پيدا مي كردند؟ از اغتشاش گران حمايت نمي كنم و موافق حركتهاي غير قانوني هم نيستم و كسي را براي حضور در اين تجمعات سفارش نمي كنم و بلكه منع هم مي كنم اما انصافاً آيا فقط آنان كه معترضند مقصرند ؟