پيام

سيد محمد حسن مخبر-2
88/9/23

+ اگر چه قويّا بر اين باورم که حيات سياسي افراد و گروه هاي افراطي هر دو سوي نزاع ، در گرو وجود فضاي پر تنش و غبار آلود است و همين امر هم موجب مي شود نگذارند فضاي سياسي و اجتماعي جامعه به سوي آرامش و شفافيت برود اما آنچه موجب رنجيدگي خاطر من مي شود آن است که چرا اين تند روي هايي که به وضوح خلاف فرمايشات رهبري معظم انقلاب است به نام دفاع از ولايت فقيه ،‌امام و انقلاب انجام مي شود ؟

محمد بياگوي-3 88/9/24

آنچه در بالا آمده بخشي از مطلب تازه نوشته من است با نام ( غضنفرهاي سياسي ) . از دوستان جهت مطالعه آن دعوت به عمل مي آيد .

0098 بزرگوار ، كمي آرام . مبادا از شدت محبت به راهي بيافتيم كه از رهبري هم جلو بزنيم .

.. ما هم از بعضي رفقا ياد گرفتيم كه دو تا نقطه بگذاريم و فيد بياد صفحه اول ..

آقا سيد عزيز، يادداشت‌تان مطالعه شد. عليرغم همه ايرادات جدى به جناب هاشمى (و البته نه از سنخ تهمت‌هاى ناروايى چون دزدى ومانند آن) با توجه به همان فرمايش رهبر انقلاب نوع عبارت به‌کار برده شده در مورد ايشان را روا ندانستم. البته مخاطب رهبرى فقط به مخالفين جناب هاشمى نبوده و شامل همه هتاکان به مسئولين رسمى کشور مى‌شود که از نظر قانون جرم است.

جناب حسام عزيز ، سلام . همانطور كه فرموديد نظر رهبر معظم انقلاب مجموعه مسئولين امر بوده است و فرقي هم نمي كند كه چه كسي هتاكي مي كند و به چه كسي . نقد چيزي است و هتاكي چيز ديگر .

مشكل ما اين است كه در هواداري ها و دشمني ها دو جور ترازو داريم . به قول مرحوم آيت الله بجهت (ره) ما خودمان هر كاري خواستيم در حق ديگران انجام بدهيم اما ديگران حق ندارند كوچكترين جسارتي به ما بكنند . عمده مشكل ما همين دو جور ترازو داشتن است .

ايراداتى هم در نوشته به نظر حقير رسيد که اگر نمى‌بود به اصطلاح طلبگى اوقع في النفس بود. يکى به‌کاربردن تعبير غضنفر به امثال آن سخنران ـ که بنده با توجه به شناخت از وى ـ در دلسوزى و ولايت‌مدارى‌اش ترديدى ندارم و نيز سخنران فيضيه که اين تعبير و نيز انتقاد فعلى و قبلى شما را در مورد وى وارد نمى‌دانم. و مورد ديگر بخش پايانى نوشته در مورد مجوز مجمع که اصولاً با تحليل شما برادر عزيز موافق نيستم

مضاف بر اين كه غرض من نقد آدمها نيست نقد روشها و تفكرها و جريان هاست . وجود يا فقدان ترازوهاي دوگانه در هر جرياني ميزان خوبي است براي نسبت سنجي ميان آن جريانها با عدالت و حقيقت .

اين كه با من مخالف باشيد نه هيچ ايرادي دارد و نه دور از توقع است بلكه حق شماست و من به اين حق احترام مي گذارم . تعبير غضنفر هم با توجه به توضيحي كه ارائه كرده ام از مقوله تشبيه است وگرنه قصد اهانت ندارم . اما ميزان ارزيابي من آدمها نيستند بلكه انديشه ها و روش ها هستند .

شخصا نمي توانم ميان ادعاهاي برخي از آقايان و روشهايشان و معيارهاي عقلي و شرعي آموزه هاي اخلاقي و اسلامي تناسب قابل قبولي برقرار كنم همانطور كه در طرف مقابل . در مورد آن ايرادها هم مانعي نداشت اگر لطفتان را تمام مي كرديد و نظرات و نقدهايتان را برايم مرقوم مي فرموديد . قطعا مورد تأمل قرار مي گرفت .