سلام دوست بزرگوار . قبل از هر چيز ياد آور مي شوم كه چيزي به نام حزب سبز وجود ندارد . آنچه هست موج سبز است كه آن هم به معني حركتي منظم و حزبي نيست و شايد دقيقا يكي از جهات آسيب پذيري آن هم همين است . نكته ديگر اين كه اگر بدون حب و بغض ماجراهاي چند ماهه اخير را بررسي كنيم خواهيم ديد كه جريان مقابل موج سبز در تند كردن آتش اين فتنه اگر بيشتر از سردمداران موج سبز مقصر نباشند كمتر از آنها هم مقصر نيستند . آنچه بر خطا نبودن آن اصرار دارم تفكر سبزيست كه ريشه در انديشه هاي امام راحل ، قانون اساسي جمهوري اسلامي و اصلاحات مبتني بر اصول اسلامي و انقلابي دارد . تفكري كه برخي افراد گاهي با آن همسو مي شوند و گاهي از چهار چوبه آن بيرون مي روند . انديشه اي كه برخي از مدعيان سبز شعار هيچ نسبتي با آن ندارند . ضمنا حرمت رهبر معظم انقلاب را بيشتر از هر كس كساني شكستند كه با پنهان شدن پشت حمايتهاي معظم له حرمتها را بر خلاف شرع و قانون اساسي در مناظراتشان شكستند ، از حيثيت رهبري در جلب آراء موافق و سركوب منتقدانشان هزينه كردند ، مدعياني كه بر خلاف فرمايشات رهبري معظممان در حرم امام راحل نه تنها دست از رفتارهاي غلطشان نكشيدند بلكه با سخنان و رفتارهايشان در آتش خشم معترضان دميدندو ... . هرگز مهندس موسوي يا هر فرد ديگري را از خطا مبرا نمي دانم و از اشتباهاتشان دفاع نمي كنم اما از سوي ديگر نمي توانم چشم از خطاي ديگران نيز بپوشم . ديگراني كه اتفاقا به خاطرنوع ظواهر امر و شعارهايشان خطاهايشان به پاي اسلام ، نظام جمهوري اسلامي و رهبري معزز انقلاب نوشته شد و باعث شدند تا نوك فلش معترضين به جاي برخي افراد متوجه برخي از جايگاه هاي اساسي و اركان نظام شود . ضمنا در عين اختلاف نظر با برخي از دوستان مهربان و بزرگوارم به آنها عشق مي ورزم و به عقيده آنها احترام مي گذارم خصوصا برادر بزرگوارم حضرت حجت الاسلام واحدي نويسنده محترم وبلاگ لب گزه .موفق باشيد .