سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

حکایت مشهور زره امام علی (ع) را بیشتر ما در داستان راستان استاد شهید حضرت آیت الله مطهری (قدس سره) خوانده ایم . حکایتی که شاید کمتر به آن دقت کرده باشیم . حکایتی که می گوید شخص اول دنیای اسلام و حاکم جامعه اسلامی آن روزگار زره به سرقت رفته اش را در دست فردی مسیحی دید . مرد را به دادگاه برد . قاضی بر اساس قوانین اسلامی از علی (ع) برای اثبات ادعایش شاهد طلبید و او شاهدی نداشت . دادگاه به نفع مرد مسیحی حکم کرد و علی(ع) محکوم شد و زره را به مرد مسیحی واگذاشت و به حکم قاضی تن داد هر چند که می دانست حقیقت غیر از واقعیت ( آن چیز که واقع شده) بود.

وقتی در این حکایت می اندیشم نکات فراوانی را برای آموختن پیدا می کنم . برای آموختن ، برای عمل کردن و برای سنجیدن و ارزیابی کردن .

این که همیشه قضاوت قُضّات بر اساس واقعیت هاست . واقعیتهایی که گاهی با حقیقت ها یکی می­ شوند و گاهی نه .

این که اگر حقیقت هم از آن تو باشد وقتی به هر دلیلی نتوانی ثابت کنی قاضی به زیان تو حکم می کند و این واقعیت است که تو نتوانسته ای چیزی را ثابت کنی هر چند آن چیز حقیقت محض باشد .

این که حکم قاضی اگر چه می تواند بر واقعیتها اثر بگذارد اما نمی تواند حقیقتها را تغییر دهد .

این که مصلحت جمعی در این است که اگر چه حقیقت با تو باشد اما وقتی نتوانستی ثابت کنی و واقعیت ها بر علیه تو شکل گرفتند باید به همان قانونی که بر اساس واقعیت ها به زیانت حکم می کند تسلیم شوی چون در غیر این صورت روزی که حقیقت از آن تو باشد و بتوانی آن را با واقعیت همراه کنی و قاضی به سود تو حکم کند ، رقیب به بهانه این که تو ، تن به واقعیت نداده ای ، تن به حقیقت نخواهند داد.

مرحوم علامه شهید مطهری (قدس سره) در ادامه نوشته است که مرد مسیحی بعد از مدتی پشیمان بازگشت و زره را به صاحب زره برگرداند.

این یعنی واقعیت ، خودش روزی به سراغ حقیقیت خواهد آمد و تسلیم حقیقت خواهد شد هر چند قاضی ، روزگاری به گونه ای دیگر حکم کرده باشد . و این خورشید حقیقت است که در نهایت خواهد درخشید .

-------------------------------------------------------------

من نمی دانم تو عزیزی که الان نوشته ام را می خوانی از سبزها هستی یا نه . اما می دانم که روز قدس روز همه ماست و همه ما در آن حاضر خواهیم بود ، برخی در پاسخ به ندای دین و دستور پیامبرمان ، برخی برای عمل به وصیت و سیره امام راحلمان، برخی در لبیک به فرمایشات رهبرمان ، برخی در جواب به وجدان انسانی مان و برخی به خاطر همه اینها .

 می دانم به خاطر آنچه می گویم متهم می شوم ، فحش می شنوم و مغضوب عده ای از هر دو سوی نزاع خواهم شد اما عقل به من می گوید که بگویم . ما چه سبز باشیم و چه نباشیم ماجرای قدس و فلسطین به حیثیت ، هویت و هستی ما گره خورده است . فلسطینی که اگر در برابرش بی تفاوت باشیم ، امروزش فردای ما خواهد بود.

می خوانم نوشته هایی را ، می شنوم خبرهایی را ، می بینم فعالیتهایی را که می کوشند تا با روشن کردن آتش خشمها و تازه کردن زخمها و برای  ایجاد اغتشاشی دیگر خواب می بینند ، برخی از آنان با تیز کردن آتش فتنه اما به نام حمایت از نهضت سبز (تأکید می کنم که به نام آن ) و برخی دیگر با لجاجت و تحریک طرف مقابل اما به نام دفاع از نظام و رهبری معظم آن (تأکید می کنم که به نام آنها ) می خواهند وحدت آن روز مبارک را بشکنند و آن را به روزی سیاه بدل کنند که در آن نشانی از روز قدس ، وحدت ملت و دلبستگی تمامی گروه ها اعم از سبزهای واقعی و غیر آنها ، به اساس نظام جمهوری اسلامی نماند  .

می دانم که از سوی برخی افراد افراطی که سنگ نهضت سبز را به سینه می زنند و بدین سان نام سبز نهضت سبز را نیز به بدنامی کشیده اند ( و شاید مأموریتشان هم همین است ) به سکوت در برابر ظلم ، به مزدوری ، به خیانت ، به نان به نرخ روز خوری و به هزار اتهام دیگر متهم می شوم و نیز می دانم که از سوی افراطیون دیگری که حتی با نام نهضت سبز هم کینه می ورزند و به هر بهانه آتش فرو نشسته را بر می افروزند ( و شاید مأموریتشان هم همین است ) با هزار انگ و افترای دیگر رو به رو خواهم شد اما چه باک . بگذار فریاد بزنم که :

آی سبزها و غیر سبزها ، روز قدس روز اسلام است و روز عمل به وصیت امام راحل و روز اجابت دعوت رهبر معظم انقلاب . روز قدس ، روز وحدت ماست . وحدت در برابر دشمن واحدی که به خون اسلام ما ، به خون نظام جمهوری اسلامی ما، به خون ایران عزیز و مستقل ما و سر آخر به خون همه ما تشنه است بی آنکه به سبز بودن یا نبودنمان بیاندیشد .

 عاقل باشیم ، نگذاریم اسرائیل و مزدورانش که امروز در دفاع از حقوق ملت ایران کاسه داغ تر از آش شده اند با استفاده از فضای اختلاف درونْ خانگی ما ، محتوای روز قدس را تغییر دهند . آنها می خواهند تا ما را بیش از آنچه که اکنون به جان هم افتاده ایم ، به جان هم بیاندازند . نه برای آنکه حقی را اثبات کنند یا تظلم مظلومی را پاسخ گویند بلکه می خواهند با برافروختن آتش دیگری در میان ما ، بر طبل بی اعتباری ملت ما و نظام ما بکوبند . می خواهند اذهان ملت ما و سایر ملل را از آرمانهای اصیل انقلاب ما به سوی دعوای خانگی مان منصرف کنند تا دشمنی را که از دیوار بالا می آمد و ما نمی گذاشتیم ، در این آشفتگی درونی و به خود مشغولی ما ، از درب وارد کنند . روی سخنم با کسانی نیست که به اسلام و نظام اسلامی اعتقادی ندارند .

روی سخنم با همه خواهران و برادرانی است که در هر دو سوی نزاع ، دلشان در عشق اسلام ، ایران و نظام جمهوری اسلامی می طپد . خوهرانم ، برادرانم :

خواهش می کنم با همه اختلاف و اعتراضی که داریم بیائید به منافع ملّی و بقاء اصل نظام بیاندیشیم

بیائید قیصریه را به هوای یک گردن بند به آتش نکشیم .

بیائید کاری کنیم که به رغم اختلاف افکنان از هر گروه ، روز قدس ( روز قدس ) بماند .

---------------------------------------------------------------------

در همین زمینه مطالعه بفرمائید :

شعار مرگ بر اسرائیل محور وحدت راهپیمایی فردا