• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : آقايان سبز از امام زاويه نگيريد .
  • نظرات : 14 خصوصي ، 45 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    + نظام مقدس 
    ولي چيزي که مسلمه اينه که اباداني و پيشرفت و توسعه و رفاه در انتظار اين مردم و اين مملکت نيست
    + نظام مقدس 
    شما بايد ميگفتيد اي نظام مقدس جمهوري اسلامي از راه خدا -- وجدان و شرف فاصله نگيريد
    پاسخ

    اين را هم گفته ام و باز هم مي گويم اما نه به نظام مقدس جمهوري اسلامي چرا كه نظام جمهوري اسلامي يك فرد يا گروه نيست تا مورد خطاب باشد بلكه به برخي از افراد كه در اين نظام مسئوليتهايي دارند بايد گفت : از اسلام ، اخلاق و قانون اساسي كه ثمره تلاشهاي چندين ساله مجاهدان راه خداست زاويه نگيريد .
    + نظام مقدس 
    "آنچه لازم است آن است كه ضمن انتقاد كردن از وضع موجود و استفاده از همه ظرفيتهاي مدني و قانوني ممكن ، به گونه اي عمل كنيم كه بيگانه در ما طمع نكند . قطعا رفتاري كه منجر به هرج و مرج و بي قانوني شود هيچ نتيجه اي نخواهد داشت ."

    عجيب ترين حرفي که تو عمرم شنيدم -- حاج اقا اين حرف نتيجه ي چيه ؟ ايا بها دادن به انتقاد در جامعه ي ما ؟ يا گماشته و مزدور خواندن منتقدان ؟ ايا چيزي به اسم ظرفيت مدني در سيستم سياسي و اجتماعي ما وجود دارد ؟ ايا مسببان اين اسباب تعلق خاطري به قانون دارند ؟ ايا اعتراض قانوني و رفتار مدني تا حالا در جامعه ي ما نتيجه اي داشته ؟ واقعا از اين حرفت خيلي شوکه شدم توقع نداشتم انقدر منکر واقعيات جامعه بشي
    پاسخ

    جناب نظام ،تا اينجا هم اگر ضرر كرديم به دو دليلي بوده ، يكي رفتارهاي نا درست حكومتي ها و ديگري رفتارهاي نسنجيده و غير معقول برخي از مدعيان سبز. آنها حقوق مدني مردم را انكار مي كنند و اينها براي سركوب بيشتر و انكار ساير حقوق مدني بهانه اغتشاش به دست آنها مي دهند . چرا نمي خواهيد قبول كنيد كه هر دو سوي افراط در پيدايش چنين شرايطي مقصرند ؟ فكر مي كنيد اگر برخي از آقايان معقول تر عمل مي كردند و حساب اعتراض ها را از اغتشاش ها جدا مي كردند كار به اينجا مي كشيد ؟ فكر مي كنيد با مقاومت مدني در حد مقدوري كه بود نمي شد راه را براي بهره برداري از ساير حقوق مدني كه انكار مي شد بازكرد ؟ من فكر مي كنم هنوز هم تند روي امثال شما هزينه ساز مي شود . براي همه حتي خودتان . بي آنكه نتيجه اي به بار بياورد .
    + نظام مقدس 
    البته اشکال از مسلماني ماست وگرنه اسلام که کلا راه همچين سوء استفاده هايي رو از راه گماشتن نمايندگان پيامبر در جايگاه ولي فقيه و همچنين تضمين عدالت و انصاف و کاراي خوب و همه چيزاي خوب ديگه تضمين کرده
    + نظام مقدس 
    تجربه نشون داده همچين سيستمهاي اقتصادي در دراز مدت تيشه به ريشه ي خودش ميزنه -- در کل کار نظام تمومه
    + نظام مقدس 
    اقاي محموديان شما مگر هنوز در ظالم بودن و دروغگو بودن و از مدار عدل و عدالت خارج شدن اين نظام شک داريد ؟ اين نتيجه ي ديني بودن سياست است اين نتيجه ي مقدس مابي و مقدس نمايي يک عده دزد است چه کسي گفته معظم له جانشين خدا روي زمين است اينطور که من ميبينم جانشين .... روي زمين هستند ايشون -- سپاه بزودي تبديل به بزرگترين مافياي اقتصادي و نظامي خاورميانه و جزء فاسد ترين ارکان نظام مقدس جمهوري اسلامي خواهد شد --- يکي از دوستان من مدت 3 سال در چابهار ماموريت داشت از طرف يکي از ارگانهاي حکومتي مدتي که اونجا بود با امام جمعه ي اونجا روابط صميمانه اي برقرار کرده بود همين چند وقت پيش برگشت و ما ماه رمضان افظاري به منزل ايشان رفتيم و همين صحبت خريد مخابرات توسط سپاه و اين مسائل به ميون اومد تعريف ميکرد که امام جمعه ي چابهار در اين مورد گفته بود دو طيف اين مملکت رو زمين ميزنند : يکي سپاه و يکي هم روحانيت

    استاد گرامي سلام.

    مطلبي را كه شما مرا بدان راهنمايي فرموديد براي چندمين بار مطالعه فرمودم، اين كه گاهي حقيقت از واقعيت جدا مي ماند امريست كه بر همگان اثبات شده و شكي در جبر روزگار نيست.

    اما وقتي حقيقت از سوي قاضي انكار شود و وقايع جوري سازماندهي شود(اشاره مستقيم به رسانه ملي) و يا به عبارت ديگر واقعيت را نيز خود قاضي بسازد و مردم بخواهند بدان واقعيت تسليم گردند كه ديگر سنگ روي سنگ بند نمي شود، دو دوتا ميشود هيجده تا، و در حكومت قبلي ايران اين مردم بودند كه با خون خود سعي در بازگرداندن حقيقت به واقعيت بودند و چون به طاغوت تسليم نشدند از چاله درآمدند ولي اكنون چاه در انتظار آنان است.

    مگر باري تعالي در سوره ي ص آيه 26 نفرموده: (اي داوود ما تورا جانشين خود در زمين قرار داديم، پس حاكميت خود را بر اساس حق و عدالت استوار كن، و زنهار كه در پي خواسته هاي شخصي خود باشي كه تورا گمراه مي كند،كساني كه از راه حق جدا گشته و به بيراهه مي روند به سخت ترين دشواريها دچار مي گردند، زيرا روز حساب را فراموش كرده اند.) مطمئنا مخاطب خدا در اين آيه فقط حضرت داوود(ع) نبوده و در جايي ديگر در سوره يونس آيه35 مي فرمايد:(آيا کساني که همواره به حق و عدالت رهنمود مي‏باشند، شايسته رهبري هستند، يا کساني که از حق و عدالت آگاهي ندارند و بايستي خود رهنمايي شوند؟)

    آيا اين درست است كه جمهوري اسلامي كه به قول دكتر احمدي نژاد ، جمهوري هاي جهان بايد اين را سر مشق حكومت هاي خود قرار دهند!!!( در سازمان ملل همه به اين حرف خنديدند) در راستاي سياستهاي اصل 44 قانون اساسي خود، مملكت را از دولتي بودن به جاي خصوصي سازي، به شكل شبه نظامي سازي و يا به عبارت بهتر حكومتي سازي در آورد؟

    شركت مخابراتي كه تا 2روز پيش، بزرگترين شركت دولتي در جمهوري!اسلامي ايران بود، اكنون در راستاي سياستهاي اصل 44 قانون اساسي به واسطه واگذاري 50+1 درصد سهام اين شركت، به شركت توسعه اعتماد مبين وابسته به بخش تعاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در بازار بورس به ارزش هشت هزار ميليارد تومان،و كسب 3 كرسي از هيئات مديره اين شركت توسط سپاه، به بزرگترين شركت حكومتي در ايران تبديل شد،اين موضوع در باره ي چندين شركت ديگر در بازار سرمايه نيز صادق است،حال اگر بسيار خوشبين باشيم و فرض كنيم اين كار سپاه فقط جنبه ي اقتصادي دارد چه به روز اقتصاد فلج كشور عزيزمان ميآيد وقتي كه با يك بهانه، اين ارگان سرمايه ي خود را كه معلوم نيست از بيت المال است يا خير از بازار سرمايه خارج كند؟! در اين اوضاع نابسامان سياسي و اقتصادي و...، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه تحت فرمان مستقيم رهبري مي باشد علاوه بر اينكه در زمينه هاي سياسي و ... بيكار نبوده بلكه به جان سازمان بورس افتاده و از آب گل آلود نهنگ مي گيرد،در سياستهاي اصل 44 قانون اساسي، به اين بهانه كه يك ارگان دولتي محسوب نمي شود، تاخت و تاز مي كند،از كجا بودجه مي آورد، از كه فرمان مي گيرد؟ حتما وقتي تمام شركتهاي دولتي بر طبق اصل 44 ،در واقعيت خصوصي و در حقيقت حكومتي شد، به واسطه اينكه اين ارگان غير دولتي اسلحه ي حكومت محسوب مي شود بايد منتظر حكومت نظامي ماند.

    حال مي توان اين مطالب را با دزديده شدن زره حضرت علي (ع) مقايسه نمود؟ آيا اكنون اگر علي(ع) بود، بر طبق واقعيت موجود بازهم تسليم مي شد؟

    ببخشيد مطالب بالا از دهنم در رفت. نميذارن آدم زندگيشو بكنه.

    پر حرفي منو ببخشيد.

    پاسخ

    محمد عزيزم سلام . آنچه گفتي حقيقت را تغيير نمي دهد . يقينا آنچه را تو مي بيني و مي داني هزاران هزار چشم ديگر هم مي بيند و مي داند . آنچه لازم است آن است كه ضمن انتقاد كردن از وضع موجود و استفاده از همه ظرفيتهاي مدني و قانوني ممكن ، به گونه اي عمل كنيم كه بيگانه در ما طمع نكند . قطعا رفتاري كه منجر به هرج و مرج و بي قانوني شود هيچ نتيجه اي نخواهد داشت .
    + محسن 

    سلام عليكم آقاي نظام مقدس!

    با بخشي از حرفهاي شما كاملا موافقم و با قسمتهايي از اون هم موافق نيستم.

    ولي شما اگه يك بار ديگه با دقت كامنت قبلي منو مطالعه كنين متوجه ميشين كه صحبت من اصلا در مورد حوادث اخير و اينكه كروبي مقصره يا ميرحسين نبود.

    من فقط نظرم رو در مورد ميرحيسن و جرياني كه به نام موج سبز راه افتاده گفتم.

    آسيب شناسي مسائل انتخابات بحث ديگه اي هستش.

    + نظام مقدس 
    اقا محسن يک اشتباهي که شما و خيلي هاي ديگه ميکنيد اين هست که فکر ميکنيد علت اين حوادث موسوي يا کروبي يا احمدي نژاده اين واقعا يک اشتباه بزرگ هست اين همون اشتباهي هست که سردمداران حکومت مرتکب شده اند و ميشوند اين جريانات ريشه هاي اجتماعي -- سياسي و تاريخي در جامعه ي ايران داره و اصلا ربطي به موسوي يا کس ديگه اي نداره بعد از اينکه جنگ پايان يافت و بدست فراوشي سپرده شد مردم ايران که ساليان سال از زمان مشروطه خواهي تا همين الان بدنبال آزادي و پيشرفت و جامعه ي باز بودند خود را بعد از انقلاب در يک فضاي بسته يافتند -- فضايي که در زمان جنگ فرصت بروز پيدا نکرد در اولين قدم در سال 76 منجر به انتخاب حيرت انگيز خاتمي شد که مثل همين الان حکومتي ها را غافلگير و شگفت زده کرد ولي دولت اصلاحات در 8 سال مسئوليت خود نتوانست خواسته هاي دموکراتيک جامعه ي ايران را براورده کند و اخرين باري که خاتمي به دانشگاه رفت با برخورد بدي از جانب دانشجويان روبرو شد و در واقع اصلاح طلبي شکست خورد ضمن اينکه حوادث 18 تير 78 را نبايد ناديده گرفت و ان حوادث هم در همين راستا ارزيابي ميشود ان زمان هم کساني امثال فروهر و يا حجاريان را عامل وضع پيش امده ميدانستند که دست به ترور و قتلهاي زنجيره اي زدند -- درست مثل چيزي که الان در حال اتفاق افتادن است -- خلاصه اينکه تمايلات ازادي خواهانه ي مردم و احزاب و دانشجويان با شکست روبرو شد و در جريان انتخابات سال 84 هم تا حدودي بروز پيدا کرد به شکلي که شايد اگر تقلب نبود کروبي و هاشمي به دور بعد ميرفتند اصلا اگر تقلب هم نبود همينکه هاشمي نفر اول هست و شخصيت غير اصولگرا و ناشناخته اي مثل احمدي نزاد در دور بعد حضور دارد نشان از عدم تمايل بدنه ي جامعه به جريان و کانديداي اصولگرا بود-- خب حالا شما ببينيد که اينهمه خواسته هاي اجتماعي طي ساليان سرکوب شده در جريان انتخابات امسال هم مردم واقعا با اميد و به قصد از ميدان به در کردن احمدي نژاد وارد ميدان شده بودند ضمن اينکه احمدي نژاد با رفتاري که طي اين 4 سال از خود نشان داده بود عملا لج مردم دراورده و با ان قضيه هاله ي نو ر و داستانهاي زيادي که درست کرده بود مردم را هيستوريک و عصبي کرده بود نميدانم عکسها و فيلمهاي روزهاي تظاهرات و اغتشاش در تهران را ديده ايد يا نه انطور که من ديدم از زن و دختر جوان و مرد و زن مسن و مهندس و دکتر و کارگر و معلم و پير مرد و پير زن و اخوند و بازاري و خلاصه از همه ي اغشار جامعه حضور داشتند مثل سال 78 نبود که بگويند يک مشت دانشجو و يا جوانان قرتي و فشن قائله درست کرده اند و اين نشان از خواست اجتماعي عميق مردم ايران دارد که خيلي ها حاضر به ديدن و فبول کردنش نيستند -- مردم ايران نه انگونه که نظام تبليغ ميکند ديندار هستند و نه انگونه که اقايان توقع دارند دلبستگي به معظم له يا ديگران دارند -- سالهاي اصلاحات هم مثل الان يک عده را دستگير کردند و کشتند و
    گفتند عامل مسائل اينها هستند اما اينبار به نظام ثابت شد جريانهاي اجتماعي به هيچکس نگاه نميکند و راه خودش را ميرود اصولا جامعه ي جوان بخاطر جوان بودنش داراي روحيه ي ازادي خواهانه و دموکراتيک است ولي نظام باز هم نميخواهد اينها را ببيند -- خيلي ساده است تاريخ تکرار ميشود به شما قول ميدهم اين خواسته که بازهم سرکوب شد و به بيگانگان يا اقاي موسوي يا کروبي يا هر شخص ديگري نسبت داده شد در روزگاري نزديک با شدت و حدت بيشتري بازهم سر بر خواهد اورد و اينبار کار را به سقوط مستقيم نظام ميکشاند روز قدس نشان داد که مردم نه به موسوي نگاه ميکنند و نه به کروبي در واقع مردم از اين اشخاص و اين مراحل عبور کرده اند شکاف بين خود حکومتي ها زياد است مردم اگاه و مطلع هستند شجاع تر شده اند وجهه ي کاريزماتيک و مقدس ماب نظام فروريخته و از نظر خارجي کاملا منزوي است-- از نظر سياست داخلي فاقد سازو کارهاي لازم براي دوام يک نظام سياسي است و شديدا دچار نا کارامدي و نارسايي است -- هر نظام سياسي براي دوام خود نياز به حداقلهايي از پشتوانه ي سياسي و اقتصادي و اجتماعي و بينالمللي ميباشد که نظام کنوني فاقد اين حداقلها است -- پيشگويي ميکنم اين بغض فرو خورده در اينده اي نزديک دو مرتبه فرياد خواهد شد و اينبار کار نظام يکسره خواهد شد ---حالا هي شما و امثال شما بيان بگن تقصيره موسويه تقصير فلانيه تقصيره بهمانيه -- الان نظام شرايطي داره که پس لرزه هاش و عوارضش هنوز شروع نشده و در واقع هوز بدن اين مجروح گرم است و چيزي حس نميکند وقتي هاشمي بيانيه ي پاياني اجلاس خبرگان را ترک ميکند و يا وقتي سازنده ي روايت فتح از خامنه اي انتقاد ميکند يا وقتي که علي رغم دستگيري گسترده فعالين اصلاحطلب مردم در روز قدس سيماي کاريزماتيک نظام را در هم ميشکنند شما بايد ته ماجرا را بخوانيد -----از ما گفتن بود خواه پند گير خواه ملال--مطمئن باشيد که اين جريان به زودي به يک بهانه ي ديگر و تحت لواي نام شخص ديگري بروز خواهد کرد ------
    + محسن 

    سلام عليكم

    شما ميدونين كه من هم از منتقدين جريان اقاي احمدي نژاد هستم و در مورد سوئ مديريت هاي دولت با شما كاملا هم نظرم.

    اما:

    به نظرم از اول هم معلوم بود كه اين موج سبز با آرمانهاي اصلي انقلاب اسلامي زاويه داره...

    البته تشخيص اين موضوع كار سختي نبود و من هم بابت تشخيص اين موضوع هنري نكردم.

    در اينكه حلقه اول مشاوران و نزديكان آقاي موسوي از افراد دلسوز و وفادار به انقلاب و انسانهايي فكور و روشن بين و آگاه به زمانه بودن هيچ شكي نيست ولي با تجربه ي كمي كه من از فضاي سياسي مملكتمون دارم اين نهايت خوش بيني بود كه فكر كنيم موج سبز يعني همين ها.

    اونها اتاق فكر موج سبز بودن ولي عرصه ي سياست شرايط ديگه اي داره.

    آقاي موسوي خواسته يا ناخواسته اشتباهات يزرگي رو مرتكب شدن.

    ايشون از همون اول مبهم و كلي صحبت ميكردن و به اصطلاح ميخواستن كه در موضع ميانه ي بين دو جريان اصلي سياسي كشور قرار بگيرند.

    اين يعني سياسي كاري.

    نكته ي خيلي مهمتر اينكه كساني كه اطراف آقاي موسوي رو گرفتند عمدتا همون افرادي بودند كه در دوره ي آقاي خاتمي نشون دادن كه با انقلاب اسلامي زاويه دارن و با عملكردشون حتي صداي شخص آقاي خاتمي رو هم درآوردن. ( با توجه به اينكه اصولا آقاي خاتمي اهل شدت عمل هم نبودن و فاقد قاطعيت لازم براي يك رييس جمهور )

    دوره اي كه ميتونست خيلي خيلي سازنده باشه و بسيار كمتر هزينه بر ولي اينها با عملكردشون فرصت سوزي كردن.

    متاسفانه آقاي موسوي مرز خودش رو با اين افراد و جريانات روشن و شفاف تعيين نكردن و اينها شدن همه كاره ي موج سبز و همه هم ديديم كه همه كاره بودن.

    اگر آقاي موسوي براي حفظ راي با اين جريان مرزبندي نكرده كه اصلا قابل قبول نيست و اين خودش زيرپا گذاشتن اصول براي رسيدن به هدف هست و به نوعي همون سياسي كاري.

    اگر هم بين خودشون و اين افراد و جريانات تفاوتي نميديدن كه ديگه دم زدن از خط امام معني نميده.

    اگر ميخواستن و نتونستند كه اين هم باز از فردي كه رهبري يك جريان رو به دست گرفته و داعيه ي رياست جمهوري رو داره پذيرفته نيست.

    هرچند حالا بعد از چند ماه كه از جريانات انتخابات گذشته خيلي چيزهاي ديگه هم معلوم شد.

    فقط اين وسط افرادي كه واقعا دلسوز انقلاب بودن و ضمنا منتقد وضعيت موجود هم بودن با قرار گرفتن پشت سر آقاي موسوي خطاي بزرگي رو مرتكب شدن چون از همون اول معلوم بود كه اين موج سبز عاقبت خوشي نخواهد داشت. ضمن اينكه جبهه ي مخالف هم حالا در كمال موزي گري

    حساب منتقدين دلسوز و پايبند به انقلاب رو با موج سبز و افرادي كه سوار بر موج سبز شدن گره ميزنه كه اين واقعا دردناكه...

    اگه يادتون باشه من روزهاي نزديك انتخابات در يكي از كامنتها گفتم كه اگرچه آقاي احمدي نژاد رو نميپسندم و به ايشون راي نميدم ولي اعتقادي هم به ميرحسين و موج سبز ندارم. (بنا به دلايل بالا و بعضي دلايل ديگه كه ذكر نكردم)

    هرچند كه كانديدايي كه من به اون راي دادم ( آقاي محسن رضايي ) به هيچ وجه كانديداي ايده آل از نظر من نبود ولي لااقل برتري نسبي به كانديداهاي ديگه داشت ولي متاسفانه ما ملت به همه چيز صفر و صدي نگاه ميكنيم و دنبال اسطوره هستيم.

    همين جا هم اين نكته رو ذكر كنم كه چون موضوع در مورد موج سبز بود من اين حرفها رو مطرح كردم وگرنه در مورد اشتباهات فاحش جريان حاكم و عملكرد غلط اونها در قبل و بعد انتخابات و كلا در اين 4سال اخير كه متاسفانه هنوز هم ادامه داره حرف زياده.

    زياده گويي منو ببخشيد.

    يا حق

    پاسخ

    محسن عزيزم سلام . ممنون كه قابل دونستي و نظرت را براي من و همه خوانندگان بيان كردي . در همان ايام من با برخي از مشاوران حلقه اول مهندس موسوي صحبت كردم و اتفاقا حضور افراطيون دوم خرداد را به عنوان يك نقطه نگران كننده متذكر شدم . برخي معتقد بودند اشتراكات حد اقلي با ديگران كافيست تا ضرورتي براي مرز بندي صريح نداشته باشند . به هر حال اگر قبل از انتخابات هم چنين منطقي جاي توجيه داشت در شرايط حاضر قطعا كافي نيست . موفق و سربلند باشيد .

    سلام استاد.

    اميدوارم ايام به كامتون باشه.

    يه سئوالي از حضورتون داشتم،

    اين روزا تو اين اوضاع نابسامان

    سياسي،اجتماعي،فرهنگي،مذهبي،اقتصادي،ورزشي و...

    با اشخاص بسياري روبرو شدم كه هيچ كدام يك از نابساماني هاي ذكر شده را باور نداشته و به شدت اين وضع را انكار ميكنند، جالب اينكه اين افراد خيلي راحت به افراد ديگر تهمت مي زنند،تا سئوالي از آنها پرسيده شود هجوم مي آورند،نا سزا مي گويند و ... در آخر هم ميگويند حكومت ما حكومت امام زمان است و انقلاب ما انفجار نور بود،( راستي يادم نبود شما هم تو همين جامعه زندگي مي كنيد و به اين اوضاع اشراف كامل داريد) بعدش مي گن ما پيرو خط امام هستيم.

    از هر كدام از اين دوستان پرسيدم خط امام رو واسم واضح توضيح بده،چند لحظه سكوت كرده، سپس جز بد و بيراه چيز ديگري حاصلم نشد،گويي اين دوستان فقط يه چيزهايي شنيدند ،و متاسفانه اين جمعيت از قشر انقلابي جامعه ي ما هستند. ظاهرا پرده اي در جلوي چشمانشان انداخته شده ، كم هم نمي آورند مي گن: پرده اي بر چشم من افكنده دوست

    مي كشد هرجا كه خاطر خواه اوست

    حال آنكه درستش اينه

    رشته اي بر گردنم افكنده دوست

    مي كشد هر جا كه خاطر خواه اوست

    در كل من نفهميدم، بايد دم خروس را باور كرد يا قسم حضرت عباس را؟

    اگه شما استاد بزرگوار لطف كنيد و اين بنده ي حقير رو از سر در گمي خارج كنيد،خوشحال مي شم.

    پاسخ

    محمد جان سلام . آدمها دو جورند يا اهل تفكرند يا اهل تعصب . اگر اهل تفكر باشند مي توان با آنها هم كلام شد ، بحث كرد و به نتيجه رسيد اما با اهل تعصب هر چه از عقل و استدلال هم سخن بگويي نتيجه اي جز آنچه گفتي به دست نخواهد آمد . نه دم خروس را باور كن و نه قسم حضرت عباس را . به قول امير المؤمنين علي (ع) حق را بشناس تا اهلش را بشناسي . آن وقت نه نياز به دم خروس داري و نه قسم حضرت عباس . ضمنا يك بار ديگر قسمت اول از مطلب ( از حقيقت تا واقعيت ) را با دقت مرور كن ، من خيلي از آن استفاده كردم . يقينا تو هم از آن درس خواهي گرفت .
    + سهيل 

    در جواب يك كامنت نوشتيد:

    ....مورد بي توجهي قرار داد مظاف بر اين كه سليقه يك فرد يا يك گروه را هم نبايد ....

    مضاف نه مظاف

    لغزش دست نيست بي سوادي است

    معني اشم حتما بلد نيستي

    شماها اول برين سواد ياد بگيرين ومشق بنويسين بعد واسه ما تئوري پردازي كنيد تا كي سواد كرداني هه

    پاسخ

    جناب سهيل ممنون كه تذكر داديد حتما اصلاح مي كنم البته من هم تذكرا عرض مي كنم كه (معني اشم ) هم تركيب نادرستي است . درست آن است كه بگوئيد ( معنيش را هم ) يا (معني اش را هم ) انشاء الله كه اين خطا از سر بي سوادي نبوده .
    + نظام مقدس 
    يه اشتباهي تو زندگيت کردي بالاي منبر گفتي من وبلاگ دارم از اون روز گير من افتادي با اسمهاي مختلف بيشتر از يک ساله دارم مينويسم . دلم تنگ شده برات دوست دارم دوباره از نزديک ببينمت
    پاسخ

    نه برادر اين اشتباه نبود . از اين كه يكساله داري برام پيام مي نويسي از صميم دل خوشحالم . اميدوارم بازم بنويسي حتي اگر مخالف من باشي . زنده باد مخالف من .
    + نظام مقدس 
    آيه قرآن: دو دست ابو لهب بريده باد.
    آيه من: به بولهب بگو که کسي را در دين اجبار نساختيم و بر وي خراج نخواستيم و مسلمان را جز به مهرباني با وي فرمان نداديم. هيچ چيز نزد پروردگارتان منفورتر از شمشير نيست.
    پاسخ

    خدا رو شكر كه به دين شما متدين نيستيم و گر نه بايد در اين هشت سالي كه مورد هجوم ابو لهب زمانمان (صدام حسين ) و هوادارانش بوديم در برابرش فرش قرمز مي انداختيم و هويت و آب و خاك و خانمان را به عنوان اثبات مهرباني مان به او پيشكش مي كرديم . تبّت يدا ابولهب و تب .
    + نظام مقدس 
    مثل اينکه فراموش کرديد کساني که از راه اما فاصله گرفتند چه کساني هستند -- من به هيچ کدومشون اعتقادي ندارم اما کساني که در اين سالها از راه امام فاصله گرفته اند رهبر معظم و حزب مطبوعشان يعني اقاي احمدي نژاد هستند -- خداييش از هر 10 تا جمله اي که اين احمدي حرف ميزنه چند تاش راسته چند تاش دروغ ؟ کساني که دستور کشتار مردم را در خيابانها و بعد تجاوز در زندانها را داده اند از راه اما فاصله گرفته اند و يا کساني که به اين مسائل اعتراض داشته اند ؟

    http://norooznews.org/news/14024.php

    برام روشنه که شما هم در اين داستانها عاقبت خوبي پيدا نميکنيد چون نميخواهيد واقعيات را ببينيد -- يکبار سران نظام نخواستند واقعيات جامعه و مردم ايران را ببينند به اين روز گرفتار شده اند اگر شما هم نخواهيد ببينيد سرنوشتتان همان خواهد بود -- اتفاقات اخير به زعم شما نتيجه ي مديريت نا درست شرايط بعد از انتخابات نبود -- مسائل اخير نتيجه ي چرخش افکار و عقايد مردم هست که بالاخره بعنوان يک جريان اصيل اجتماعي راه خودش را باز خواهد کرد --
    پاسخ

    جناب نظام ، شما كه به فرموده خودتان به هيچ كدام اعتقاد نداريد پس نگران اين كه چه كسي از مسير امام زاويه پيدا مي كند نباشيد . اجازه بديد اين جور نگراني ها براي ما باشد كه به راه امام باور و به ولايت فقيه اعتقاد داريم . زوايه پيدا كردن از راه امام براي ما از هيچ كس پذيرفته نيست چه از آقاي دكتر احمدي نژاد و چه از آقاي مهندس موسوي يا هر بزرگوار ديگر در هر جايگاه و عنواني . اتفاقا اگر كساني كه با آنها بر محور آرمانهاي امام ، تداوم نظام جمهوري اسلامي ، اجراي تمام فصول قانون اساسي و التزام عملي به احكام ولايت معظم فقيه هم جهت شده ايم از اين راه زاويه بگيرند براي ما بسي سخت تر و سنگين تر خواهد بود و تبعا بر اساس انتظاري كه از آنها داريم نقدمان بيشتر متوجه آنان خواهد بود تا به اين وسيله تلاش مقدورمان را از به انحراف كشيده شدن راه سبز اميد انجام داده باشيم
     <      1   2   3