• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : از انديشه مطلق تا مطلق انديشي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جادوگر سياه 
    اقاي مخبر جامعه و مردم جامعه و روح اجتماعي حاکم بر جوامع انساني به ""بايدها"" توجه ندارد و انرا معتبر نميداند بلکه به ""هست ها"" توجه کرده و انها را معيار قضاوت قرار ميدهد حتما به ريشه ي دو کلمه ي "بايد " و " هست " در مباحث ديني و فلسفي و اجتماعي و تحليلي واقف هستيد . من هم شنيده ام که نظريه ي ولايت فقيه از مصر امده است و خميني انرا تئوريزه و عملي کرده است . اصلا مهم نيست چه کسي انرا ساخته است مهم اين است که چنين طرحي منجر به چنين وضعيتي شده است و در همان زمان هم کاستي هايش کم و بيش ديده ميشد . وجود حلقه ي بسته ي رهبري- شوراي نگهبان و کانديداي مجلس خبرگان ايا از اصول قانون اساسي هست يا نيست ؟ ايا اين حلقه مادر استبداد هست يا نيست ؟ ايا خميني انرا پايه گذاري کرده يا نکرده ؟ اصلا مهم نيست که اسلام چه بايد باشد خميني چگونه بايد باشد مهم اين است که اسلام هم اکنون چه هست ؟ خامنه اي اکنون چگونه است ؟ معيار سنجش سودمندي يک نظريه و يک سيستم به به و چه چه تو کتابها نيست معيارش موفق بيرون اومدن از ميدان عمل هست که تا کنون نظام مبتني بر نظريات ديني فقط تاج را برداشته و عمامه را گذاشته . وسيله ي دفاعي اش شده سوء استفاده از عقايد مردم . اگر روزي مردم شخص و يا محتواي اين نظام را نخواهند ايا لازمه اش قرباني کردن عقايد ديني نيست ؟ ظلمي از اين بزرگتر هم هست ؟ ايا غير از اين است که قبولي طاعت و عبادت و نماز و روزه بستگي زيادي به ميزان اعتقاد به ولي فقيه دارد ؟ مطمئنا اينجا منظور التزام به نظريه ي ولي فقيه نيست منظور شخص ولي فقيه است که اگر مانند الان عده ي زيادي شواهد را دال بر سقوط از مقام عدل بدانند معلوم نيست تکليف چيست . از عقايد مردم استفاده کرده و بر انها حکومت کرده و لازمه ي نه گفتن به چنين حکومتي زير پا گذاشتن عقايد و ايدئولوژي ديني است غير از اين است ؟ نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران چه چيزي را فرياد ميزند ؟ ........قاتل است ولايتش باطل است چه چيزي را فرياد ميزند ؟ ايا اين موضوع مسئله اي است که بعد از فوت امام بروز کرده يا از ابتدا اين نظريه و اين سيستم ابستن چنين مسائلي بوده ؟
    اقاي مخبر معلومات ديني و فلسفي و اجتماعي من بيشتر از شما نباشد کمتر هم نيست ! ولي من علاقه اي به بحث منطقي و فلسفي و مباحثه ندارم . اين مسائل کاملا بي فايده است من علاقه دارم فقط نتايج عيني را دنبال کنم و اين نتايج را فرياد بزنم و انها را به عنوان منطق و استدلال بر سر تئوري پردازان استبداد بکوبم . اقاي مخبر منطق و استدلال کف خيابان است . اينجا است که ارزش و گوهر وجودي هر نظريه و ادعايي سنجيده ميشود . شما را به هم پياله شدن با نظريه پردازان آزادي و عمل دعوت ميکنم نظرياتي که در بطن خود هيچگونه استبدادي را پرورش نميدهند . اقاي مخبر همان اول هم همه ميدانستند ولايت مطلقه ي فقيه منجر به استبداد مطلقه ميشود ولي امثال شما به مردم قول داديد که با گماشتن صالحان و عادلان چنين نشود ايا فريبي و خام انديشي از اين بزرگتر سراغ داريد ؟ ايا لازمه ي سقوط نظام استبدادي و فاسد کنوني پشت پا زدن به بسياري از عقايد اسلامي نيست ؟ و ايا چنين فرايندي در نهايت موجب سکولاريزه شدن جامعه نخواهد شد؟
    نظريه هاي سياسي غرب را تجزيه و تحليل کنيد کداميک در بطن خود مانند نظريه ي ولايت فقيه ابستن و زمينه ساز ديکتاتوري است ؟
    پيشنهاد ميکنم هم پياله ي جماعت گزاره انگار و تجربه باور شويد تا بيشتر از اين ضرر نکرده ايد اگر وجدان بيداري داريد.. اگر نه که سر زير برف کردن ساده تر است .
    امثال شما که از پوزيتيويسم و هرمونتيک و ليبراليسم بد ميگوييد خود چه ارمغاني اورده ايد ؟ و اين ارمغانتان براي خودتان چه حاصلي داشته ؟
    به جرات ميگويم مسئول مسائل امروز و پايه گذار استبداد ديني و نطريه پردازش خميني است و اگر در محکمه ي الهي اندک عدلي موجود باشد بايد هم اکنون پاسخ خونهاي ريخته شده و حقهاي ضايع شده و استبداد ديني و دذدي اعتقاد مردم را بدهد . فکر ميکنم 6-7 سال پيش که پاي منبرتان بودم گفتيد به عقيده ي من تا 100 سال اينده کسي مانند خميني نخواهد امد و در هر عصري نابغه اي و نعمتي وجود دارد که در عصر ما مصداقش خميني است .
    واقعا ؟؟

    خنده دار نيست ؟
    رها کنيد اين هاله ي قداست و هاله نور را..... عقايدتان را به تيغ تيز عقل و تجربه بسپاريد سنت شکني کنيد ... پرده دري کنيد تا واقعيات را ببينيد . مرشد و مريد پرويري را رها کنيد اگر اهل آزادگي هستيد .کتاب "فراسوي نيک و بد " نوشته ي فريدريش نيچه فيلسوف الماني را بخوانيد .

    پاسخ

    جناب جادوگر . از نوشته هايتان كاملا مشخص است كه تا چه ميزان از منطق و دانش فلسفي اجتماعي و آگاهي هاي ديني برخورداريد . آن چنان موضوعات مختلف در ذهنتان به هم تنيده است كه نه تنها شيوه انديشه تان بلكه شكل بحث كردنتان را هم به ملغمه اي پر چالش بدل كرده است . كاش به جاي اين كه به افكار امثال نيچه توجه كنيد كمي به رابطه ميان دانش و عمل مي انديشيديد تا متوجه بشويد كه ميان هست و نيستها و بايد و نبايد ها رابطه اي وجود دارد كه در دي عين ضروري بودن تخلف پذير است . معناي قانون و تشريع هم همين است . اگر قرار بود معيار صحت و سقم همه چيز همان تجربه اي باشد كه از آن سخن گفتيد ديگر جايي براي مطرح كردن انديشه هاي امثال نيچه نخواهد بود . به راستي محصول انديشه امثال او كه در نهايت به وادي پوچ گرايي و نهليسيم افتادند براي شما چيست كه اينگونه هاله قداستي كه ما از از آن برحذر مي داريد به گرد او و امثالش كشيده ايد ؟ انديشه هايي كه امروزه محصولشان را فقط در زباله داني هاي تاريخ بايد جستجو كرد . مسئله شوراي نگهبان و خبرگان و امثال آنها قابل بحث است اما نه با روشي كه شما به آن معتقديد كه با روش شما هيچ حكومتي و هيچ قانوني ارزش نخواهد داشت چرا كه در تمامي باورهاي موجود آنچه واقع شده است غير از آن چيزي است كه گفته شده است ( البته اگر معيار واحدي براي ارزيابي داشته باشيد ). فكر مي كنم قبلا هم با شما در مورد روش تفكرتان بحثي داشته ام البته بار قبل هم مشت به سندان كوبيدم . برايم خنده دار است كه شما با اين همه ادعاي روشنفكري بناي نقدتان را بر كلام بي پايه اي مي گذاريد كه آن را شنيده ايد ( ولايت فقيه از مصر آمده و امام آن را تئوريزه كرده است ) بالاخره تكليفتان را روشن كنيد . بحث با شما را بايد از كجا شروع كرد . از پوزيتويسم ؟ از هرمونوتيك ؟ از ليبراليسم ؟ از كجا ؟ متاسفانه آنقدر تفكراتتان به هم ريخته است و فاقد يك نظم عيني و منطقي است كه از همين متن كوتاهتان هزار رشته به هم تنيده بيرون زده است . من توصيه مي كنم شما خيلي در متقاعد كردن من تلاش نكن . بهتر است قبل از آن كمي در منظم كردن ساختار فكريتان بكوشيد شايد افاقه كند .