• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : دين او يا دين ما؟
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نگين 

    سلام

    يكم سوال داشتم شايد کليشه اي وبي ربط به اين پست اما مهم براي من:

    چرا انقدر به صبر وگذشت در قرآن ودين( در دين مسيح هم بسيار توصيه شده يا در عرفان ومثلا بوداكه مي گن افراطي بوده ) توصيه شده من از قرآن اگر يک چيز فهيمدم تاکيد بسيارش درباره صبر وخودداري بود

    مشکل من اينکه هروقت خودداري مي کنم مثلا در پاسخ يک توهين يا بي ادبي عمدي بعدش غمگين ميشم واحساس حقارت و اينکه چرا گذاشتم بهم توهين بشه دست ميده از طرفي دين به ما گفته جواب بدي را با خوبي بدين شايد به خاطر اينکه من آدم بسيار حساسي هستم يعني اينطوري مادرم بهم ميگه که زيادي حساسي

    خلاصه تکليفم روشن نيست وقتي صبر وگذشت مي کنم اولش احساس خوبي دارم واما مدتي بعد احساس افسردگي مي کنم و كينه اي ميشم كلا احساسات متناقص بهم دست ميده و ميگن اصلا چرا من بايد گذشت كنم همش. از طرفي دلم ميخواد آدم آرام وصبور خوددار و با اخلاقي باشم. و احساساتمو كنترل كنم در همه حال دلم نمي خواد دچار غليان احساسات بشم.خيلي برام مهمه اين موضوع.

    نمي دونم واضح سوالمو پرسيدم يا نه

    شما تا حالا اين احساس لذت صبر وگذشت وبعد احساس افسردگي تلخ بهتون دست داده؟

    در ضمن خواهرم قبلا در وب شما کامنت ميگذاشت وبتونو ايشون معرفي کرد. فعلا...........

    پاسخ

    خواهرم سلام . از شما ممنونم كه به اينجا آمديد و از خواهرتون هم متشكرم كه منو به شما معرفي كرد. اجازه بدهيد كه اول يك نكته رو تذكر بدم . گاهي ما احساساتمون رو سركوب مي كنيم و فكر مي كنيم سركوب احساس ، همان صبر يا گذشت يا فروخوردن عصبانيته در حالي كه بين صبر با سركوب احساس تفاوتهاي جدي وجود داره . در سركوب احساس ما سعي مي كنيم احساسمون رو ناديده بگيريم و حتي بهش اجازه نديم كه در وجود خودمان هم خودش رو نشون بده به همين دليل هم بعد از چنين رفتاري غالبا از اين كه به احساسات خودمون اجازه ظهور نداديم احساس سرخوردگي مي كنيم . اما در صبر با قبول و پذيرش احساسمون و با ميل و اراده خودمون مسير ظهور بيروني آن را تغيير مي دهيم . به همين دليل هم بعد از آن هرگز احساس تحقير شدگي يا سرخوردگي نمي كنيم بلكه از اين كه توانسته ايم جريان احساساتمون ( يا به قول روانشناس ها هيجانات كودك درونمون ) را با اراده و انتخاب خودمون ( يا به قول روانشناس ها با بالغ مون ) كنترل كنيم احساس خوبي هم خواهيم داشت . نكته ديگه اين كه صبر يك مبارزه آرام و هدفمنده نه يك عقب نشيني . به همين دليل هم در روايات موضوع صبر به همراهي صبر و پيروزي تاكيد شده است . اما من ، هر وقت خودم رو سركوب مي كنم احساس افسردگي و سرخوردگي هم بهم دست مي ده اما وقتي صبر پيشه مي كنم تنها شادي و احساس پيروزيه كه به سراغم مي آيد . شايد وقتي ديگه در اين موضوع نكات بيشتري نوشتم .