به نام خدا
حاجاقا سلام.واقعا نمي دونم چي بگم.اولش كه عنوان مطلبتون رو ديدم،فكر كردم در مورد يكي از شهداي دوران دفاع مقدس نوشته ايد،ولي وقتي چشمم به عكس مطلب افتاد شوكه شدم،الآن هم اشك هام به طور ناخودآگاه مي ريزه.
خاطرات اون سفر داره از جلوي چشمم رد ميشه.ياد اون روز افتادم كه قرار بود بريم شلمچه و آقاي گودرزي تو اتوبوس ما بودن،ياد اين افتادم كه با اينكه اون روز توفيق شلمچه نصيبمون نشد ولي من توي دفترچه ي خاطراتم نوشتم كه بهترين حالي كه تو اون سفر به من دست داد مربوط به اون صحبت هاي آقاي گودرزي،ببخشيد شهيد گودرزي بود.
خوشا به سعادت ايشون و باز حسرت به من كه باز...