• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : طيف متفاوت سبزها !
  • نظرات : 4 خصوصي ، 65 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سميرا 

    سلام و عرض ادب

    شايد بيانم خيلي گويا نباشد كه پيشاپيش عذرخواهي مي كنم،

    در متن شما اشاره شده كه رهبران جنبش سبز موضع شفافي ندارن و در نظرات دوستان هم تاييد كرده بوديد...

    به نظرم آقاي موسوي موضع كاملا شفافي دارن و مرزشون كاملا روشن هست اينكه افراد از طيف هاي مختلف و افكار بعضا كاملا متضاد در اين جنبش يافت ميشه دليل بر عدم شفافيت ايشون نيست...! ايشون بارها با شيوه و بيان خودشون اشاره كرده - و قطعا در بيانيه هاشون مطالعه كردين- كه ايران براي همه ايرانيان... كه معنيش اينه قسمتي از ساختار فعلي بايد تغيير بنيادي بكنه... كه اصلا هم به معني مخالفت با نظام، جمهوري اسلامي و اصل ولايت فقيه نيست... و همين اشاره بالا باعث شده كه هر ايراني با هر طرز فكري خودش رو جداي از جريان نبينه...! هرچند اگر به سمتي ميره كه داره از برخي اصولي كه آقاي موسوي بهشون پايبنده و تاكيد هم كرده فاصله ميگيره دليلش رو همونطور كه خودتون هم اشاره كردين ميشه در رفتار اصولگرايان افراطي اونهم نه در بين مردم كه بيشتر از خود مسوولين دانست!

    البته فكر ميكنم با محدوديت هايي كه مهندس موسوي دارن و موانعي كه اجازه نميده بدون واسطه و مستقيم مثلا از طريق رسانه ها، دلايل و نظراتشون رو منتقل كنن سوء تفاهم هاي زيادي رو اطرافشون ايجاد كرده و باعث قضاوتهايي شده كه در شرايط فعلي صحيح نيست... چون نظرات مخالف با آراء جنبش سبز، به راحتي و بي هيچ محدوديتي از طريق برنامه هاي تلويزيون و فضاهاي عمومي منتشر ميشه، به سختي ميشه ادعا كرد كه اين تبليغات منفي هيچ اثري در قلب و ذهن مايي كه مدام ميشنويمشون نداشته باشه! از اين جهت ميگم كه چون فضاي عادلانه اي براي قضاوت نيست پس قضاوت كردن هم خيلي درست نيست...

    يك نكته ديگه! شما فرمودين كه سبزهاي مخالف حداقل هستن، با توجه به اينكه جايي در ساختار قدرت در ايران ندارن كه هيچ، امكان بيان تفكر متفاوتشون رو در هيچ حزب و گروه رسمي هم ندارن... چطور ميشه در چنين شرايطي با انصاف و عدالت اظهارنظر كرد!؟ و صرف حضور يا عدم حضور در خيابان ها چنين نتيجه اي گرفت...!

    ويك سوال هم داشتم! فرض كنيد كه اين افراد اكثريت رو تشكيل داده باشن با توجه به اينكه دستي در قدرت ندارن يا صحيح تر دستشون از قدرت كوتاه شده... تكليفشون چيست؟ چطوري يك اكثريت بدون هيچ قدرت سياسي، اقتصادي و نظامي كه همه نقششون از قانون حذف شده و اتفاقا به حكم قانون ممكنه مجرم هم شناخته بشن مي تونن نظرشون رو انتقال بدن؟ و به ظن خودشون حقشون رو بگيرن؟ حق اينجا منظورم حقيقت نيست منظور خواسته اكثريت است! البته اين فقط يك سواله و خواهش مي كنم اگر لطف كردين و پاسخ دادين مصداقي برخورد نفرماييد. يك سوال كلي و عمومي است. سپاسگزارم

    پاسخ

    خواهر بزرگوارم سلام . مقدمتان را گرامي ميدارم . از متن متيني كه نوشتيد ممنونم . در مورد شفاف بودن مرز مهندس موسوي با ساختار شكناني كه نماد سبز را برگزيده اند بايد عرض كنم درست است كه ايشان در بيانيه ها ي قبل از انتخابات و پس از آن نكاتي را تذكر داده اند اما بايد پذيرفت كه ادبياتي كه ايشان به كار مي گيرند ادبيات نخبه پسند است و باز بايد در نظر گرفت كه اين ادبيات براي بدنه جامعه چندان مفهوم روشني ندارد مضاف بر اين كه گاهي معناي عبارات و الفاظ آنچنان موسّع انتخاب مي شوند كه نه تنها مرز بين اصلاح ساختار را با ساختار شكني مشخص نمي كند بلكه با مدعاي ساختار شكنان هم تطبيق مي شود . به نظرم لازم است تا در برابر دخالت بيگانه ( كه جاي ترديد ندارد ) و افراط رفتارهاي ساختار شكنان موضعي صريح و ساده اتخاذ كنند تا ضمن بيان شفاف مرزهايشان براي تمام جامعه نيز قابل درك بوده و ساختار شكنان مخالف نظام را خلع سلاح كند . در خصوص بسته بودن شريان اطلاع رساني جنبش سبز ،‏حق را به شما مي دهم . متأسفانه اخبار يكسويه رسانه ملي و رسانه هاي دولتي از سويي و فقدان راه كارهاي وسيع ارتباطي و اطلاع رساني رسمي از سويي ديگر موجب شده تا جريان اطلاع رساني جنبش سبز منحصر به كانالهاي غير رسمي شود و دقيقا به همين دليل هم خبرگزاري هاي بيگانه كه آتش بياران معركه شده اند بيشترين حجم اطلاعات را به نام جنش سبز و بلكه گاهي از زبان ساختار شكنان سبز نماد به جامعه پمپاژ مي كنند . شايد اگر امكان دسترسي به رسانه ملي براي شخص مهندس موسوي وجود داشت و همانطور كه رهبر معظم انقلاب مطرح فرمودند ، آراء و نظرات ايشان و رقيبشان در ادامه همان مناظره ها البته به دور از نقائص دوره انتخابات مورد بحث و گفتگو قرار مي گرفت هم جنبش سبز راه بهتري را مي رفت و هم شرايط به اين وضع نمي افتاد . در خصوص حذف نقش قانوني هم بايد عرض كنم اشكال جدي كه من به استراتژي اتخاذ شده از سوي جناب آقاي دكتر احمدي نژاد و همراهانشان در اين بخش دارم همين نكته است كه چرا بر خلاف دستورهاي صريح اسلامي ، سيره امام و سيره رهبري معظم انقلاب اين گروه هر صداي مخالفي را به نام ضديت با اسلام و انقلاب خفه مي كنند ؟ چرا اولين و اساسي ترين حقوق قانوني مخالفانشان را كه در قانون اساسي ارزشمند انقلاب اسلامي مان كه ميثاق ملّي و شرعي انقلاب ماست به آن تصريح شده است را ناديده مي گيرند ؟ چنين رفتاري فارغ از غير مشروع بودنش ، در نهايت منجر به حركتهايي مي شود كه كنترل آنها و طهارتش از دخالت دشمنان سخت بلكه ناممكن مي شود . حركتهايي كه زمينه را براي سوء استفاده اغتشاشگران فراهم كرده و پاك و ناپاك را به هم مي آميزد . با اين همه فكر مي كنم لازم است تا منتقدان موافق با دقت نظر بيشتر و صبر و حلم عميق تري با مسئله مواجه شوند تا ضمن اين كه راهكار مناسبي را براي بيان حرفهايشان مي يابند ، امكان سوء استفاده دشمنان و بد خواهان نظام جمهوري اسلامي را از آنان سلب كنند . از فرصتي كه گذاشتيد و متن خوبي كه نگاشتيد بي نهايت ممنونم .