وبلاگ :
سراي انديشه
يادداشت :
طيف متفاوت سبزها !
نظرات :
4
خصوصي ،
65
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
قاسمفام
سلام عليكم
گفتوگوي آقاي رضايي و جنابعالي را مرور كردم.
عباراتي داريد كه من نميدانم واقعا به الزامات آن فكر كردهايد يا خير. مثلا نوشتهايد: «در باور من حمايت از ساختار نظام جمهوري اسلامي واجب است همان طور كه رصد كردن دائم آن و اصلاح ناسازگاريهايش »
مساله اين است كه چطور ميشود لزوم اصلاحگري را پذيرفت اما همه اسباب و مقدمات آن را منحل ، توقيف و ناكارآمد ساخت. آيا با انسداد رسانهاي و زنداني كردن فعالان سياسي، روزنامهنگاران و منتقدان اجتماعي و شيوههاي سركوب، ميتوان اميدي به جريان رصد و اصلاح ناراستيهاي نظام داشت. متاسفانه امروز جامعه ما هيچ امكاني براي اصلاح نظام سياسي خود در اختيار ندارد و كوچكترين تكاپوهاي اصلاحگرايانه در اجتماع به نام براندازي و اغتشاش سركوب ميشود. البته شما دستاندركار اين رفتارها نبودهايد و انشاالله از اين شيوهها هم دفاع نميكنيد.
*يك سوال از خدمتتان دارم كه ممنون ميشوم به آن در همين جا جواب دهيد: به نظر شما نظام سياسي ما با ارتكاب چه عملي از عدالت و اسلاميت ميافتد؟ به عبارت ديگر اين نظام سياسي كه ملت ايران سي سال برايش هزينه دادهاند، چه كاري بكند ديگر نظام اسلامي نيست؟ اميدوارم نگوييد كه اين نظام هر كاري هم بكند باز هم نظام اسلامي است! منتظر پاسخ روشنگر شما ميمانم.
پاسخ
و عليكم السلام . كاش علاوه بر گفتگوي بنده و جناب رضايي برخي مقالات مرتبط كه در آرشيو وبلاگ وجود دارد نيز مرور مي فرموديد بلكه مي توانستيد نتيجه جامع تري بگيريد . با شما در خصوص عدم امكان پذيرش اصلاح با فقدان لوازم آن موافقم اما اعتراض من به شيوه تلاش براي رفع اين مشگل است . بنده هم معتقدم كه بايد با تمام امكانات موجود براي رفع اين مشگل تلاش كرد ولي از راه هايي كه نه بهانه اي براي رفتارهاي راديكالتر به دست مطلق گرايان بدهد و نه امكاني براي سوء استفاده بيشتر به دشمنان نظام . كافيست تا ساير نظرات را هم مطالعه كنيد تا دستگيرتان شود كه برادرتان از هر دو سوي دعوا متهم مي شود . از سوي يكي به اقتدار گرايي و از سوي ديگري به ضد ولايت بودن و ... . آيا همين نمونه هاي كوچك نشان نمي دهد كه انديشه من نه با افراطهاي آنطرف همراه است و نه با تفريط هاي اين طرف ؟ اما درخصوص اسلامي بودن نظام . ساختار نظام را قانون اساسي ان تشكيل مي دهد و نظام به اعتبار قانون اساسي كه منبعث از شريعت اسلامي و احكام عقلي است ، اسلامي است . قطعا اگر روزگاري اين سند اسلامي و ملّي از سوي حاكميت نفي شود حكومت ديگر اسلامي نخواهد بود . اما رفتارهاي غلط مسئولين كه منافي با قانون اساسي و آموزه هاي اسلامي باشد به نفي آن افراد منجر خواهد شد نه نفي نظام . لا اقل من چنين فكر مي كنم . موفق باشيد .