• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : يك گفتگو (قسمت اول )
  • نظرات : 0 خصوصي ، 43 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جوابيه احمد به حاج آقا(چهار) 
    5-1- در مورد «4-1 بنده نيز اشکال حقوقي دور را به نحوه انتخاب ...» باز هم توجيهات را تكرار فرموديد اما ميتوانيد بفرمائيد چگونه ميتوان آگاهي عمومي را افزايش داد : با وجود صدا و سيماي حكومتي و مداح دولت؟ آيا تحقيقات در مورد تاثير شگفت آور تلويزيون را خوانده ايد ؟ خصوصا در جامعه بيسواد ما؟ با و جود چند صد امام جمعه مداح حكومت چه ميكنيد؟ وقتي ديگر تريبونهاي نماز جمعه ، رفسنجاني و جوادي آملي را هم تحمل نمي كنند؟ با وجود چند ده هزار مسجد و امام جماعت چه؟ خود شما ميدانيد چه طلبه هايي را براي تبليغ ميفرستند! با به اصطلاح مداحان اهلبيت چكار ميكنيد؟ با حاج منصور ارضي و تكفير مخالفان؟ با بسته شدن همه روزنامه هاي منتقد؟ با ماموران سانسور مستقر در چاپخانه ها چه؟ با فيلتر شدن سايتها و وبلاگهاي منتقد؟ آخه حاجي وقتي يك جوان وبلاگ نويس را به جرم گفتن اينكه «آقاي خامنه اي به من هم اندازه جوانان غزه توجه كن» دستگير، شكنجه و كشته ميشود چگونه ميخواهي كار كني؟؟؟! وقتي محمد نوري زاد را به جرم انتقادي مودبانه و دلسوزانه از رهبر از انجمن قلم اخراج ميكنند و ايشان كه مدعي نقدپذيري هم هستند هيچ نمي گويند. دلت به چي خوشه؟؟؟!!
    راستي وبلاگت چند تا خواننده داره؟ جسارتا بايد بگويم داستان، داستان «دو زار بده آش ..» هست!.
    5-2- در مورد «2 اصلاح قانون جز از طريق قانون ، به هرج و مرج خواهد انجاميد ..»
    بنده هم با فرمايشتان موافقم اما اين حكمي مشروط است و دو شرط عمده لازم است تا موثر افتد: 1- خود قانون راهكار اصلاح را باز گذاشته باشد كه متاسفانه در قانون اساسي ما، با اصل ولايت مطلقه تمام راهها بسته شده است، نمونه اش هم اصلاحاتي كه مجلس ششم و دولت خاتمي خواست انجام دهد مثل اصلاح قانون مطبوعات، افزايش اختيارات رئيس جمهور، قانون انتخابات، تعريف جرم سياسي و... كه با حكم حكومتي متوقف شد. و شرط دوم اينكه قابليت اجرا داشته باشد يعني مجري بخواهد و اگر نخواهد با فشار خود قانون و افكار عمومي مجبور به اجرا شود كه در اين مورد هم تكليف با وجود آدمهاي مثل احمدي نژاد و جنتي و قوه قضائيه قشنگمان مشخص است.آخه حاجي مگه اصل 27 قانون اساسي رو نداريم كه ميگه «تشكيل‏ اجتماعات‏ و راه‏ پيمايي‏ ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏ كه‏ مخل‏ به‏ مباني‏ اسلام‏ نباشد آزاد است‏. » اينم قانون، حالا كشتار تظاهر كننده ها چه معني ميده؟ جالب اينه كه در حكم محكومين هم مي آورند «شركت در راهپيمائي غير قانوني»!!! البته اونهايي كه قانون اساسي رو نوشته اند خيلي موذي بودند و يك ابهاماتي در اون گذاشتن ، مثل بمب كنترل شونده كه هر جا خواستند منفجرش كنند، مثل همين عبارت « مخل‏ به‏ مباني‏ اسلام‏ نباشد » تعريف مباني هم دست خودشونه و يا مثل اينكه در مورد شوراي نگهبان، مخالفت با شرع را اختيارش را فقط به دست فقهايش داده اما در مورد مخالفت با قانون اختيار با همه اعضا است. و يا مثلا تبصره(1) ‌ماده(188)‌قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در اموركيفري مصوب 1378 (اينم لينكش به سايت مجلس و ابلاغش به رئيس جمهور http://tarh.majlis.ir/?ShowRule&Rid=9516fde7-8807-4690-a5ba-3a53732651ab ) ميگه :« تبصره 1 - منظور از علني بودن محاکمه، عدم ايجاد مانع جهت حضور افراد در جلسات رسيدگي است. خبرنگاران رسانه‌ها مي‌توانند با حضور در دادگاه از جريان رسيدگي گزارش مكتوب تهيه‌كرده و بدون ذكر نام يا مشخصاتي كه معرف هويت فردي يا موقعيت اداري و اجتماعي شاكي و مشتكي‌عنه باشد منتشر نمايند. تخلف از حكم قسمت اخير اين تبصره در حكم افترا است. » حالا اين را مقايسه كنيد با دادگاههاي نمايشي! آيا به نظر شما پخش دادگاهها از تلويزيون و نام بردن از افراد ثالث كه اينجا در حكم افترا است ميتوانسته بدون هماهنگي با آقاي خامنه اي باشد؟ من كه هرگز نمي توانم قبول كنم . آيا رئيس قوه قضائيه از اين قانون بي خبر بوده؟ آيا رئيس دادگاه از اين قانون بي خبر بوده؟ آيا هيچ فرد كمي عاقل به چنين دادگستري و قضاتي شكايت قانوني ميبرد و اميد عدالت دارد. آيا آقاي خامنه اي اينجا مقصر و مسئول نيست؟ چرا رئيس سازماني كه چنين تخلف محرز قانوني را انجام داده توبيخ نكرده و قانون را اعمال نميكند ، چرا باز مسئوليتش را تمديد ميكند؟؟ زهي خيال باطل! زهي ساده لوحي!
    ضمنا همين حرف شما را ميتوان در 12 بهمن 57 به مرحوم خميني زد وقتي كه گفت «پدران ما چه حقي داشتند براي ما حكومت تعيين كنند»؟
    5-3- در مورد «-1- فارغ از اين که با چه کسي قرابت فکري داشته يا نداشته باشم ...»
    در مورد دفاع از آقاي خامنه اي اي كاش لا اقل از سخصيت حقوقي و جايگاهش پشتيباني ميكرديد و نه از شخصيت حقوقي و شخص ايشان، اگر شما اين همه ظلم عظيم را كه فقط در حوادث اخير بر مردم رفت را به ايشان منتسب نمي دانيد اگر باور نداريد كه فقط كسي كه به پشتي باني ايشان مستظهر باشد ميتواند كارهاي احمدي نژاد را بكند ، اگر كشتن فرزند مردم و آنگاه خودداري از تحويل جسدش را به خانواده و اخذ پول و تعهد در ازاي آن و آنگاه اجازه سوگواري و مجلس ختم و تشييع ندادن و پس از آن دستگسري مادران داغديده به جرم پيگيري قتل عزيزانشان، شكنجه و تجاوز به زندانيان را، ورود غير قانوني به حريم شخصي افراد و اهانت به ناموس و دستگيري بدون مجوز و بردن به نقاط نا معلوم و بازداشت موقت غير قانويني را ، زدن باتوم بر سر دختري بيگناه و بي دفاع را، حمله به خوابگاه دانشجويان در خواب را و.....
    را دليلي براي خروج از عدالت حكومت نمي دانيد و شخص آقاي خامنه اي را مسئول هيچ يك از اين جنايات نمي دانيد بنده حرفي ندارم ولي بايد تكليفتان را با مباني اعتقاديتان مشخص كنيد با اينها:
    1- با گفته علي در مورد خلخال زن يهودي
    2- با اين گفته علي( اگر ملت برتو گمان ستمگري بَرَد( حكم ترا ظالمانه بشمارد)، عذر خويش را با شفافيت تمام براي آنها بيان كن و بدگماني مردم را با دلائل روشن از خود دور ساز. مسلماً در اين (تمكين به حقوق و حاكميت مردم) رياضتي است كه بايد بر خود دهي، و رفاقتي است با مردم، و رسيدني است به آرمانت كه بايد برپاداشتن مردم در راه حق باشد (بند ??? عهدنامه).
    3- با اين گفته علي « “من بالاتر از اين نيستم كه اشتباه نكنم، مگر آنكه خدا كفايتم كند” (خطبه ???) »
    4- با اين گفته علي « بايد قسمتي از اوقات خويش را به كساني كه مطالباتي ازخودت دارند اختصاص دهي و در مجلسي عمومي كه نهايت تواضع را به خاطر خدا انجام مي دهي، بدون حضورنيروهاي نظامي، حراستي (امنيتي) و پليس، شخصاً حضوريابي تا گويندگان (شاكيان) بدون لكنت زبان با تو سخن بگويند، كه من از رسول خدا، نه يكبار، كه به كرات شنيدم كه مي‌فرمود: هرگز نظامي را كه حق ِ ضعيف بدون لكنت زبان از قوي ستانده نمي‌شود، نمي توان نظام مقدس (پاك و مبراي از عيب) شمرد… ( بندهاي ??? تا ???) »
    5- با اين گفته مرحوم خميني : -"ما حکومتي را مي‌خواهيم که براي اينکه يکدسته ميگويند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند"
    6- با اين گفته خميني: "-"حکومت اسلامي يک حکومت مبتني بر عدل و دموکراسي است "
    7- با اين گفته خميني " حکومت عدل اسلامي چنين است, مثل اين حکومت‌ها نيست که امنيت را از مردم سلب کرده‌اند؛ هرکس در خانه خود مي‌لرزد که شايد الان بريزند و کاري انجام دهند, چنانچه در حکومت معاويه و حکومت هاي مانند آن امنيت را از مردم سلب نموده و مردم امان نداشتند, به تهمت يا صِرف احتمال مي‌کشتند "
    8- با اين گفته خميني «در حکومت اسلامي همه افراد داراي آزادي در بيان هرگونه عقيده‌اي هستند. »

    فرموده ايد « ضمن اينکه بر فرض عدم تدبير صحيح توسط ايشان در مقطعي از زمان ، ضعف تدبيرِ موردي ! به معناي اسقاط کلّي عدالت يا قوت تدبير ايشان نيست » به نظر شما حمايت از كسي كه كشور را به ته دره ميبرد ضعف تدبير موردي است. به خدا كه اگر حمايت ايشان از شخص بي اخلاق و دروغگويي مثل احمدي نژاد دليلي بر بي تدبيري نيست ديگر هيچ چيزي بي تدبيري ايشان را نمي تواند ثابت كند با اين حال آيا به نظرتان ايشان در آن خطبه با حمايت از احمدي نژاد، باعث نشد كه اعتراضهايي كه تا آنروز متوجه دولت بود متوجه كل نظام شود؟ آيا اين هم بي تدبيري نيست?.
    فرموده ايد« چه بسا فردا روزي حقايقي کشف شود که بر ما هم معلوم شود من و شما بي تدبير بوده ايم نه ايشان » بايد بگويم اين ديگر آخر دليل و منطق است و حقا بنده برايش جوابي ندارم!!!