سلام پس از مدتي که به خاطر انتقادات يکسويه شا دلزده شده بودم و به سايتتان مراجعه نمي کردم امروز از سر کنجکاوي سري زدم و ديم که با ابزار منطق به انتقاد از برخي بي منطقي ها پرداخته ايد اما باز هم يک سويه. مدتي بود به خوانندگان توصيه مي کرديد که چرا فکر مي کنيد حق همان است که شما مي گوييد؟ حالا با اجازه بنده شما را مخاطب همين سخنتان قرار مي دهم. آيا حق همان است که شما گفته ايد؟ بهتر است بگويم آيا تمام حق همين است و بيش از اين نيست؟
اگر از آقاي حسينيان كه شخصيت چندان شناخته شده اي نيستند و خود يا ديگران او را وزنه اي در نظام نمي دانند چنين انتظار به جايي داريد از آقاي هاشمي كه چندين برابر بايد انتظار داشته باشيد. چرا ايشان كه در نظام نقش و تأثير بسياري داشته اند در جامعه القاي دودستگي و تفرقه آن هم به صراحت مي كنند و شما دم نمي زنيد در حالي كه صحبت هاشمي براي بيگانگان و نيز دلسوزان نظام از اهميت بيشتري برخوردار است تا امثال حسينيان. من با تمام ناراحتي كه از هاشمي به دل داشتم وقتي ايشان در دفاع از امام و رهبري صحبت كردند دلم آرام گرفت و خدا را به خاطر اين موضع ايشان كه براي دوست و دشمن مهم است شاكر شدم. اما ديري نگذشت كه انتشار سخنان ايشان در جمع دانشجويان قلبم را از اندوه و نگراني مملو كرد و احساس ناامني براي آينده نمودم. سخنان ايشان را تفسير نمي كنم فقط بخشي را مي نويسم و شما قضاوت كنيد اولا آيا حق ندارم نگران باشم و ثانيا اگر كسي مثل حسينيان اين حرفها را زده بود چه مي گفتيد؟(اين را دفاع از او قلمداد نكنيد.)
«حکومت بسيج و سپاه دارد و اين طرفي‌ها هم استاد، دانشجو، نخبه، کارگر و مدير دارند و من نظرم اين است که ما بايد درگيري‌هاي خياباني را با آزاد کردن رسانه‌ها به رسانه‌ها بکشانيم.»
و اما جايگاه بسيج در نگاه رهبري چيست؟به همين سخنان اخير رهبر معظم انقلاب در چهارم آذرماه جاري برگرديم و بيانات ايشان را در خصوص بسيج مرور کنيم:
«وقتي با حقيقت معنا به بسيج نگاه شود، بسيج رمز پايداري و ماندگاري و عزت ملي است ... بعضي تصور کردند بسيج منحصر است در همين تعداد گردان‌هاي بسيجي يا سازمان هاي نظامي بسيجي، البته اينها جزو بهترين بسيجي ها هستند اما بسيج فقط اين نيست، بسيج گسترده است در همه عرصه ها در بخش هاي مختلف، در دانشگاه يک جور، در کارگاه يک جور، در قشرهاي مختلف مردم يک جور، در روستاها يک جور، در شهرها يک جور.... بسيج حضور دارد، يک حضور فراگير، مقتدر و تمام نشدني، بسيج نه به پول وابسته است نه به عنوان و جاه و جلال وابسته است، نه به دستور از بالا وابسته است.»
رهبر انقلاب در بيانات خود فرموده‌اند: «دشمنان مي‌دانند که حضور بسيجي، واقعيت بسيج در کشور و در ميان ملت ايران چقدر اهميت دارد لذا همت مي‌گمارند بر اينکه اين حقيقت مؤثر و کارآمد و نافذ را مورد تهاجم قرار دهند.»
اين جملات بخشي از سخنان اخير آقاي هاشمي در جمع دانشجويان در مشهد است که با صراحتي تمام مواضع خود را در خصوص جايگاه و نقش بسيج بيان کرده‌اند : «حکومت بسيج و سپاه دارد» طبق بيان ايشان «بسيج» تنها بخشي از بدنه حکومت است و تعلقي به توده مردم و ملت ايران ندارد چرا که در ادامه از اين جمله خود اينگونه نتيجه گرفته‌اند: "اين طرفي‌ها هم (طرف مقابل حکومت) استاد، دانشجو، نخبه، کارگر و مدير دارند".ايشان در نهايت ظرافت و بدون اينکه لحن و ادبيات اپوزيسيون به خود بگيرند، مشروعيت و مقبوليت مردمي بسيج که به تعبير امام راحل «شجره طيبه» است را زير سئوال برده‌اند و بسيج را تنها دست‌پرورده حکومت و جداي از توده مردم دانسته‌اند و در کنه کلام خود حساب «اساتيد، دانشجويان، نخبگان، کارگران و مديران» را از بسيج جدا کرده‌اند و گويي که در بين اساتيد، دانشجويان و توده مردم کشورمان، بسيج و تفکر بسيجي جايگاه و پايگاهي ندارد.
اين گونه اظهارات ايشان تمامي ندارد و مي توانم موارد ديگري را هم برشمارم ولي روي صحبتم با شماست که يکسويه بدون هيچ انتقادي از ايشان دفاع مي کنيد آنهم با تز دفاع از ولايت فقيه. يعني شما هم از ولي فقيه همان استفاده نادرستي را مي کنيد که ديگران را به آن متهم کرديد. انتقاد يکسويه منصفانه نيست گاهي هم به خطاهاي امثال آقاي هاشمي و اظهارات سنگين ايشان که بيش از اينکه يک اظهار نظر باشد يک تفکر است تامل کنيد و با انديشه هاي امام راحل و رهبري بزرگوار محک بزنيد و با توجه به شأن و جايگاه آقاي هاشمي اثرات و منشاء اينگونه اظهار نظرها را بررسي کنيد. وگرنه امثال آقايان حسينيان يا حتي موسوي و خاتمي در مقابل امثال آقاي هاشمي وزنه قابل ذكري نيستند و اثر انحراف يا خطاي فكر و عمل آنان در مقابل ايشان از نظر عمق و گستردگي قابل مقايسه نيست. اگرچه بايد دقت كنند و از نهي به جا و شايسته شما برخوردار شوند.
