• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : شاخ فتنه را بشكنيد
  • نظرات : 4 خصوصي ، 47 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + احمد 
    حاج آقا جان واقعا يك نگاه دقيقتر بفرماييد:
    آقاي واعظ طبسي
    اقاي حائري شيرازي
    آقاي علم الهدي
    آقاي ايماني
    آقاي جنتي
    آقاي رحيميان
    اقاي شريعتمداري
    همه اينها نمايندگان و منصوبان خاص رهبري هستند و همه ايشان در ملائ عام حكم ارتداد و محاربه موسوي و خاتمي وكروبي اعلام كرده اند. حتي آقاي علم الهدي براي قوه قضائيه هم تعيين تكليف ميكند و ميفرمايند «قوه قضائيه بايد يك ضرب الاجلي براي سران فتنه تعيين كند» و همه اين آقايان دستور خشونت و ترور و قتل براي مردم در مجالس عمومي صادر ميكنند. به نظر شما آيا رهبري نبايد به ايشان تذكر دهد؟ نبايد ايشان را از نمايندگي عزل نمايد؟ آيا در مملكتي كه حكومت اسلامي حاكم است هر كسي ميتواند خارج از قوه قضائيه احكام جزائي صادر نمايد؟ آيا اينكارها جرم نيست؟ آيا صدور مجوز شرعي ترور و قتل در مجالس عمومي جرم نيست؟ در تئوري حكومتي كه حتي يك فقيه حق ندارد حكم هلال ماه را اعلام نمايد آيا هر فقيهي مي تواند حكم محاربه و افساد في الارض براي تعدادي افراد صادر نموده و دستور اجرا هم صادر نمايد؟ اگر يك جوان 15-16 فردا با همين مجوزهاي شرعي اقدام به ترور نمايد مسئوليتش بر گردن كيست؟
    پاسخ

    احمد آقاي عزيز با شما در تقبيح چنين رويه هايي موافقم . اگر چه گفته هاي اين آقايان فاقد جايگاه حقوقي و قضائي است و بيشتر اظهار نظرهاي آنان است اما مي تواند فضا را ملتهب كرده و بلكه باعث رفتارهاي ناروايي شود . اما اينكه رهبر معظم انقلاب در برابر چنين رفتارهايي چگونه موضع مي گيرند يا بايد بگيرند حرف ديگر است . مضاف بر اين كه انتصاب و انتساب به رهبري قطعا دليل بر صحت تمام نظرات اين آقايان يا تأئيد نظرات آنان توسط رهبري نيست چرا كه امثال آيت الله هاشمي رفسنجاني ، دكتر محسن رضائي و حتي خود آقاي موسوي منصوب رهبري به رياست مجمع تشخيص يا عضويت در آن هستند . حتي هنوز حكم انتصاب آقاي موسوي در مجمع تشخيص توسط رهبري ابطال نشده است . اگر سكوت رهبري در مقابل آقايان فوق الذكر را دليل بر تأييد بگيريم چرا نبايد سكوت رهبري در برابر برخي ديگر از منصوبينشان را كه نام بردم بر همان نتيجه حمل كنيم ؟ از سوي ديگر همانطور كه رهبر معظم انقلاب بارها عنوان كرده اند كه با برخي نظرات افراد ولو منصوب ايشان باشند اختلاف نظر دارند چه دليلي وجود دارد كه با اين آقايان و مواضعشان اختلاف نظر نداشته باشند ؟ نيز اگر چه تا كنون رهبر معظم انقلاب اختلاف نظرشان با اين آقايان را با همان صراحت كه اختلاف نظر با آقاي هاشمي را عنوان كرده اند ، اعلام نكرده اند اما با مطالعه فرمايشات ايشان و خطوط كلّي آنها خصوصا در اين چند سخنراني اخير مي توان فاصله روشها و سليقه هاي اين آقايان را با رهبر انقلاب اجمالا استنباط كرد . به هر حال بنده هم چنين روش هايي را ولو بر فرض صحت محتوائي شان به مصلحت نمي دانم چرا كه به قول معروف : اگر ز باغ رعيت ملك خورد سيبي / بر آورند غلامان درخت سيب از بيخ . چنين حرفهايي در فضاي اجتماعي و سياسي فعلي موجب پيدايش گروه هاي افراطي مي شود كه ماجراي قتل هاي زنجيره اي را تكرار كنند و در آن صورت يقينا كساني كه چنين زمينه اي را براي اين تند روي فراهم كرده اند بي تقصير نخواهند بود همانطور كه امروزه همين بزرگواران عين همين اشكال را به آقاي موسوي مي گيرند .