اگر داستان شما رو به اتمام است پس شرح اين دوران را ديالوگ دوستانه و گفت و گوي پر فايده و پر چالش و پر معني مينامم . اگر داستان شما رو به اتمام است پس اين دوران را دوران تلاش ميدانم . تلاشي که روزي گفتم انقدر مينويسم تا به ائين من درايي و گفتي انقدر بنويس تا خسته شوي واين تو بودي که خسته شدي و ميدان را بازنده وار ترک گفتي و بدان مقتداي ما تاريخ است و سکولاريسم که روح تاريخ است . بنا بر عقيده ي بنده دين ورزي هيچ نقطه ي برجسته اي در طول حيات بشر نيست و بشر به دين و انهم از نوع توحيدي و انهم از نوع سياسي کمتر از هرچيز ديگري بها داده و جريان غالب بر جوامع بشر در طول تاريخ را گرايش بي تفاوتي به دين ميدانم و از همه کم رونق تر وشکست خورده تر دين سياسي .... چه در شکل کليسايي و چه در شکل اسلامي . تا اينجاي کار که درجه ي صحت ادعاهايم رو به فزوني بوده و از اين به يعد هم خواهد بود .

من پيشگو هستم و پيشگويي ميکنم دين و اسلام و نظام سياسي منتسب به ان فرو خواهد ريخت و خواهيم پرسيد خون شهدا چه شد ؟ و پاسخ خواهيم شنيد انان کشته هاي جنگ بودند که معدوم شدند و الت دست يک عده قدرت طلب دروغگو قرار گرفتند .
و سرانجام :

تاريخ طنز تلخي است