• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : عاشوراي غزه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين 

    دوست دارم واقعا اين بحث رو ادامه بدم.

    من همه را محق نميدانم لكن بر اين باورم كه اصولا مقوله هايي از قبيل حق يا حقيقت وجودندارد چرا؟ زيرا:

    اصولا وقتي بود يا نبود يك مقوله متا فيزيكي يا ماورايي فرقي در عمل نداشته باشد چه فرقي ميكند ما ان مقوله را موجود بناميم يا نه؟

    اصلا مثلا دنيايي كه من بعنوان انساني كه قايل به وجود حقيقت نيستم چه فرقي با دنيايي شما كه قايل به وجود حقيقت هستيد دارد؟ اين كه قايل به وجود حق باشيم يا نباشيم چه تاثيري در دنياي ما دارد(صرفنظر از الزامات عقيدتي) ولي نميتوانم منكر وجود اب باشم چون بود ونبودش محسوس است خوب حالا بود و نبود حقيقت كجايش محسوس است؟

    در مورد غزه هم بگم كه اگر گروههاي مقاومت فلسطين ستادهاي ساماندهي و تجهيزشان را در بيمارستانها مدرسه ها يا خانه ها قرار نميدادند اسراييلي ها به مناطق غير نظامي حمله نميكردند همانطور كه بارها شنيده ايم جنگ گروههاي فلسطيني اغلب چريكي است كه معني اش همين ميباشد

    پاسخ

    آخ زنده باشي . بالاخره يه چيزي گفتي که بشه روش يک کلام حرف زد . اگر واقعا بر اين باور باشي که مقوله هايي از قبيل حق يا حقيقت وجود ندارد از نفي حقيقت به اثبات آن رسيده اي چرا كه اين نتيجه با کلام خودت يک پارادوکس رو تشکيل مي ده ، زيرا آنچه به آن معتقد شده اي يا يک حقيقت است يا يک حقيقت نيست . اگر حقيقت است که وجود حقيقت ثابت مي شود و اگر حقيقت نيست چرا بايد كلام شما را پذيرفت يا حتي روي آن فكر كرد ؟ برادر خوبم ، حسين عزيزم ، حقيقت ، اولين چيزي است كه نفي آن مستلزم اثبات آن است . کاش همون روزهايي که در خدمتتان بودم توفيق اين مباحثه را آن هم به صورت حضوري به من مي داديد !!!! چقدر خوشحال مي شدم اگر با جواني كه دغدغه انديشه دارد بيشتر آشنا مي شدم و نه ساعتها بلكه روزها را كنار او به گفتگو مي گذراندم. دريغ كه حضور غايبانه را بر گفتگويي شاهدانه ترجيح داديد .