سلام.
مي شه بپرسم شما كجا در خدمت اين آقا حسين بوديد؟يعني ايشون اونجا سوالشونو نپرسيدن و آدرس شما رو گرفتن كه اينجوري بپرسن؟
راستي واقعا وظيفه ي ما اين وسط چيه؟
بسم الله الرحمن الرحيم
دوست من سلام
اونجوري كه اين برادر محترممون فرمودند ايشون از اهالي منطقه اي هستند كه من براي تبليغ دهه اول محرم در خدمتشون بودم . اگر چه هنوز من چهره ايشون رو نتونستم تطبيق كنم اما به هر حال فرموده اند كه اونجا خدمتشون بوديم . اما اين كه چرا همون جا با حقير طرح مطلب نكردند و اين روش را براي نقد عرائض شب تاسوعاي من انتخاب كردند نكته ايست كه خودم هم به درستي نمي دونم .
اما وظيفه ما در قبال خواهران و برادرانمان در غزه به روشني در سيره و سخنان رهبر معظم انقلاب منعكس است . قطعا بايد با اتخاذ روشهاي عاقلانه در سطوح مختلف ديپلماتيك و غير ديپلماتيك ضمن اين كه بهانه به دست دشمنان نظام اسلامي نمي دهيم از هر گونه حمايت ( مالي ، فرهنگي و سياسي ) دريغ نورزيم و صد البته اگر روزي ولي امر تشخيص دهند كه بايد از راه هايي غير از آنچه ياد شد نيز بهره جست براي هر گونه حضور مهيا خواهيم بود .
در پناه مهربان عالم سربلند باشيد .
يا حق
دوست دارم واقعا اين بحث رو ادامه بدم.
من همه را محق نميدانم لكن بر اين باورم كه اصولا مقوله هايي از قبيل حق يا حقيقت وجودندارد چرا؟ زيرا:
اصولا وقتي بود يا نبود يك مقوله متا فيزيكي يا ماورايي فرقي در عمل نداشته باشد چه فرقي ميكند ما ان مقوله را موجود بناميم يا نه؟
اصلا مثلا دنيايي كه من بعنوان انساني كه قايل به وجود حقيقت نيستم چه فرقي با دنيايي شما كه قايل به وجود حقيقت هستيد دارد؟ اين كه قايل به وجود حق باشيم يا نباشيم چه تاثيري در دنياي ما دارد(صرفنظر از الزامات عقيدتي) ولي نميتوانم منكر وجود اب باشم چون بود ونبودش محسوس است خوب حالا بود و نبود حقيقت كجايش محسوس است؟
در مورد غزه هم بگم كه اگر گروههاي مقاومت فلسطين ستادهاي ساماندهي و تجهيزشان را در بيمارستانها مدرسه ها يا خانه ها قرار نميدادند اسراييلي ها به مناطق غير نظامي حمله نميكردند همانطور كه بارها شنيده ايم جنگ گروههاي فلسطيني اغلب چريكي است كه معني اش همين ميباشد
سلام
منم با اين حرف اقاي محمد مهدي موافقم:
(نمي دونم چرا شما ها موقع عمل اين را فراموش كرده با احساسات مردم بازي مي كنيدلطفا با احساسات مردم بازي نكنيد حتما خدا صلاح نديده همانطور كه صلاح نديده مشكلات مردم كشور خودمان حل شوددر دين اسلام بايد تسليم بود مگر همين را ما آموزش نديدم.)
اين حرف درسته مردم به اندازه كافي غم وغصه دارن الان 2 هفته همش شده غم وغضه مگه ما خودمون كم غم ودرد داريم ما ادم نيستيم هروقت غم وغصه خودمون حل شد مي تونيم به فكر اونا باشيم
سلام بر شما روحاني عزيز اقا در رابطه با غزه يك سوال دارم :
مگه ما پول نفت بهشون نميديم ؟ مگه ما خمس و زكات كه حق مردم ماست بهشون نميديم؟
ديگه چي كار كنيم ؟ ميخاي براي اين مردم استدلال نفهم استدلال كنيم كه بايد خواهر مادرشون رو براي عمليات استشهادي بفرستن؟
من روح تاريخ هستم که با شما صحبت ميکند:
شما برنده جايزه اولين انسان متفکر غير پيغمبر در طول تاريخ شده ايد
لطفا براي دريافت جايزه تان كه از طرف همه نوابغ تاريخ تهيه شده است ويك جلدكتاب تاريخ تمدن مرحوم ويل دورانت استدلال نفهم است به بنياد نخبگان تاريخ بشريت( كه جواب همه ملحدان و متفكران را داده است و همه گره هاي فكري را باز كرده ) واقع در خيابان داستان راستان كوچه جريان سيال ذهن پلاك 1700 تا2000 و احد 1400 مراجعه كنيد
البته معماي نهايي كه كشف رمز اعداد فوق و مقايسه دستاوردهاي مادي و معنوي دو عدد فوق است به عهده خودتان است (البته من يواشكي جوابش را ميگويم جوابش اينه كه اون 1400 بهتر از اون 1700 تا 2000 است چون تو اون 1400 كارهايي كردن كه تو اون 1700 تا 2000 نه ميتونستن نه فكرشو ميكردن كه ميتونن تازه هنوز هم نميتونن)
پس همه سردرگمي بشر و مسلمان نشدن بزرگان فلسفه تاريخ كه بستر ساز تمدن بشر بودند اين بوده كه استدلال را نميفهميدند عجب بابا البته يه بوهايي در رابطه با اخلاقيات شما برده بوديم ولي فكر نميكردم هگل و كانت و دكارت و هابر ماس و هايدگر و.... را به نفهميدن استدلال متهم كنيد (البته چون شيعه نشدند البته اونهايي كه تاريخ تولدشون بخوره اونهايي هم كه تاريخ تولدشون نميخوره اگه ميفهميدن استدلال يعني چي بايد به دين ابراهيمي ميگرويدند)
گفتيد طرفم را به نافهمي متهم ميكنم اتفاقا من بر خلاف شما معتقدم همه به اندازه تقدير خود و به اندازه نقش خود در دستگاه خدا محقند
فكر ميكنم خطا از ويژگيهاي انساني ميباشد ولي گويا شما خود را استدلال گري ميدانيد كه استدلالهايش همه درست است بدون خطا كه گويا تفكر و استدلال 100 صحيح همان است كه منجر به شيعه شدن ادم بشود ان هم از نوعي كه تاريخ را متهم به نافهمي استدلالي كند يكتنه و انقدر گستاخ
فكر ميكردم از انهايي هستيد كه به جريان ازاد اطلاعات معتقدند (چون شما اصولا ادم استدلال فهمي هستيد) و هرچه كردم تيك پيام خصوصي را بردارم نشد .
در بسياري از وبلاگهاي به قول شما اپوزيسيون نظرات مستقيما در همان لحظه بدون هيچ سانسوري درج ميشود(البته انها استدلال نفهم هستند)
به به حاج اقا مخبر سلام عليكم:
سخنراني شما را در شب تاسوعا در شهرك سپاه در رابطه با حق و باطل و راه تشخيص حق از باطل شنيدم و در شگفت شدم نه از اينكه از شما توقع حرف غير منطقي نداشتم نه هنوز به چنين خبطي دچار نشده ام در شگفت شدم كه چگونه راحت تكليف رامعين كرديد براستي اگر همه چيز انقدر روشن بود كه ديگر مشكلي نبود و مشيت الهي ناتمام ميماند در مورد كاركردعقل بايد به شما بگويم كه اگر 1 واحد انسان شناسي پاس كرده بوديد يا1 واحد تمدن و فلسفه غرب را يا اقلاكتاب قبض و بسط تيوريك شريعت دكتر سروش را خوانده بوديد اين حرف را نميزديد ايا نميدانيد عقل فرق قران وفلسفه نيچه را نميفهمد و اصولا اينگونه خلق شده كه نفهمد و هر دو را به يك شيوه نقد ميكند چطور از انساني كه حتي در وجود خود هم شك دارد و به ادراكات حسي خود مشكوك است تا انجا كه براي رهايي از اين شك استدلال ميكند((ميانديشم پس هستم)) توقع داريد در وحي شك نكند در نبوت شك نكند در قران شك نكند انرا به نقد نكشد امامت را مورد ترديد قرار ندهد و سني نشود؟ ايا در كتاب سروش استدلال نكرده وقتي كلام خدا از جنس كاغذ و جوهر شد پس لاجرم زميني و به سرنوشت پديده هاي زميني دچار ميشود ايا در طول تاريخ به اندازه كافي درمورد هريك از موارد فوق بحث نشده؟
خوب نتيجه چه بوده؟ ايا يك نفر پيروز شده و همه را شكست داده ؟ خير باز هم ميگويم اگر اينطور بود مشيت خدا ناتمام ميمتند والان يك نفر پيروز مندانه همه را شكست داده بود و به فرمانروايي زمين رسيده بود به جوانان توصيه كرديد معلومات ديني خو درا افزايش دهند من يكي از همانها هستم كه سالها پيش از زماني كه اين مسجد حسينيه بود و سوري امام جماعت بود شما را ميشناسم و پاي منبرتان نشستهام ان زمان نوجوان بودم و عاشق بحث و فلسفه ولي متدين بودم الان هم عاشق بحث و فلسفه هستم ولي متدين نيستم برعكس عاشق فرهنگ و تمدن و موسيقي وادبيات و رمان و فلسفه و روش غربي هستم از نيچه گرفته تا جيمز جويس از ژان ميشل ژار گرفته تا ياني از تولستوي گرفته تا فيلم كنستانتين حالا چرا؟
نميخواهم بگوبم چون استدلالات ديني قانعم نكرد نه چون همانطور كه گفتم معتقدم هيچيك از طرفين دعوا به پيروزي نهايي نميرسند تا جهان پا بر جا بماند يك نسبيت دايم كه لازمه بقا نوع بشر است
علت اصلي اين بود كه اخرش به اين نتيجه رسيدم:
عقايد انسان تابع علت است نه دليل
اگر خواستيد پاسخ دهيد به ايميلم بفرستيد البته من فقط گوشه اي از بحث را گفتم خودتان ميدانيد اين داستان چقدر مفصل است ميدانم شايد بتوانيد جوابم را بدهيد اما لطفا با استدلال نباشد چون وقعي نمينهم
سلام عليكم استاد بزرگوارم
محرم تداعي بزرگترين حماسه تاريخ و در عين حال غم انگيزترين حادثه بشري است ياد اين واقعه دل هر آزاده اي را به شدت آزار مي دهد و وجدان هر انساني را جريحه دار.. اما نتيجه اين حماسه بزرگ راز بقاي دين اسلام است ديني که از صدر تاکنون با خونهاي آزادگاني چون حسين بن علي سيراب شده است. حسين درس آزادگي وعزت و عدم تسليم در برابر ذلت را با مرگ سرخ به بشريت داد. اگر امروز در غزه شاهد مقاومت بي بديل مسلمانان فلسطين هستيم، از ثمرات خون شهداي کربلاست و لذا يادآوري ايثار و فداکاريهاي شهداي کربلا براي تحکيم پيمان با آرمانهاي والاي آن امام بزرگ کمترين کاري است که پيروان اين دين بليغ مي توانند انجام دهند. گرامي باد اين حماسه عظيم بر شما و بر همه آزادگان عالم
واقعا چه كاري از دست ما بر مي آد ؟؟؟
جز تاسف خوردن و ناراحت شدن و چند خطي نوشتن ...
اين خيلي دردناكه كه ببينم در مقابل اين همه ظلم هيچ كاري از دستم بر نمي آد ...
ولي دعا مي تونم بكنم . درسته ؟ من دعا ميكنم ...
اي خدا ...
.
التماس دعا داريم
سلام محضر برادر بزرگوارم
ايام شهادت و سوگواري امام الشهداء رو خدمت شما تسليت عرض ميکنم .
در وبلاگ جديدم ، مشتاق حضور شما هستم .
اذن پيوند ميطلبم .
سرفراز باشيد