• وبلاگ : سراي انديشه
  • يادداشت : غزه به ما چه مربوط ؟؟!!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عليکم
    مقاله جالبي بود. در جريانات اخير غزه اين قدر جو زدگي در وبلاگستان فارسي بود که کم تر از اين دست مقالات را مي ديديم. اما خدا را شکر مقاله شما مسئله را با عقلانيت پيش برده است. اما دو سئوال:
    1.با توجه به فرمايش شما درباره عدم مهم بودن مرزهاي جغرافيايي براي اسلام، آيا مي توان برداشت کرد که اسلام به "دهکده جهاني" نظر مثبت دارد؟
    2.خيلي ها اتحاد شيعه و سني را برنمي تابند. حرفشان هم اين است که چرا شيعه بايد دائم کوتاه بيايد و سني ها هر چه دلشان مي خواهد بگويند و هر کار دلشان مي خواهد بکنند. معتقدند که اين اتحاد فقط و فقط به ضرر شيعه است و بس. در اين باره چه نظري داريد؟
    اگر اين عقيده قبول باشد، کل دفاع ما از غزه زير سئوال مي رود. چون برادران فلسطيني جزو دشمنان رده يک شيعه هستند و ضمنا با ايراني ها هم رابطه خيلي جالبي ندارند.
    پيشاپيش بابت پاسخ سپاسگزارم.
    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم

    برادر عزيزم سلام

    مقدمتان را گرامي ميدارم و حسن ظنتان به برادراتان را سپاس مي گويم .

    اما پاسخ هاي مختصري كه مي توان در مقابل پرسشهاي ارزشمندتان مطرح ساخت :

    1- در خصوص مسئله جهاني سازي، اسلام با توجه به جهان شمول بودن آموزه هايش ، ديني است كه اين مسئله را قرنها پيش از اين مطرح كرده است . اما آنچه اسلام به عنوان طرح جهان شمول خود مطرح مي كند با آنچه امروزه تحت عنوان جهاني سازي مطرح است در بسياري از زوايا فاصله عميقي دارد . به عبارت ديگر مي توان گفت آنچه اسلام به عنوان جهاني سازي مطرح مي كند و آنچه امروزه در دنيا و توسط قدرتهاي بزرگ مطرح مي شود در بسياري از موارد تنها اشتراك لفظي دارند .

    2- اتحاد شيعه و سنّي هرگز به معني كوتاه آمدن و ضعف نشان دادن نيست . آنان كه اتحاد را به معني كوتاه آمدن از عقايد حقّه تشيع مي دانند تحقيقاً فهم روشني از مفهوم اتحاد ندارند . مسئله اين است كه ما چه سنّي و چه شيعه در دامن پر مهر اسلام به كلمه طيبه لااله الا الله و محمد رسول الله باور داريم اگر چه در اعتقاد به لوازم اين كلمات نوراني باهم اختلاف نظرهايي داشته باشيم . همين وحدت اصولي كافي است تا ما را در برابر آناني كه با ريشه اعتقادات ما يعني باور به توحيد و رسالت سر ناسازگاري و جنگ دارند بدل به خانواده‏ي واحدي كند كه پشت در پشت يكديگر از معتقدات مشترك و اساسي‏مان دفاع كنيم .

    به نظرم كساني كه افتراق را به جاي اتحاد ترويج مي كنند ولو انگيزه هاي مذهبي هم داشته باشند خواسته يا ناخواسته در مسير انهدام جامعه واحد اسلامي و به تبع آن انديشه عقلاني و وحياني شيعه اثني عشري ( كثر الله امثالهم ) مي كوشند و چون كسي هستند كه بر سر بن نشسته و شاخ مي برد .

    اضافه مي كنم كه گفتگوهاي روشنگرانه و عالمانه و از سر تعهد به حقانيّت اعتقادات شيعي اماميه و نه تعصب به حزب يا گروه يا مذهب ، نه فقط لازم بلكه در بسياري از موارد واجب است اما كساني كه دانش لازم را ندارند و يا از عقلانيت و اخلاق لازم برخوردار نيستند روا نيست كه پا در اين ميدان نهند چرا كه يقينا به دام تعصب افتاه به جاي احتجاج از لجاج سر بر خواهند آورد .چه خوب است كه به سنت علمي و عملي بزرگاني چون مرحوم آيت الله سيد عبدالحسين شرف الدين ، مرحوم آيت الله علامه سيد مرتضي عسگري ، مرحوم ايت الله اميني و ... در دفاع عالمانه و بي تعصب از حريم اعتقادي مدرسه عترت طاهره (س) تمسك كنيم كه آنان خود متمسكين به عروة الوثقاي نبوي (ص) و علوي (ع) بودند .

    در پناه خداوند مهربان سر بلند باشيد .

    يا حق