سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

بر اساس ( الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل ) آیه 119 سوره بقره یعنی (فتنه‏گرى سخت‏تر و فسادش بیشتر از جنگ و کشتار است) و نیز ( وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ) آیه 217سوره بقره یعنی (فتنه‏گرى، فساد انگیزتر از قتل است) فتنه آنچنان سهمگین است که گناه قتل و کشتار با همه عظمتش در برابر آن کوچک می نماید چرا که فتنه سبب قتل و کشتار می شود و نا گفته پیداست که مرتبه علّت از مرتبه معلول برتر است .

 به فضل خدا حماسه عاشورائیان در این ایّام خط فاصله میان جبهه مخالفان اسلام و نظام اسلامی را از نیروهای معتقد به اسلام و نظام اسلامی آشکار کرد و قلب فتنه ضد اسلامی دشمنان را نشانه رفت تا پاک و ناپاک را از هم جدا کند ( لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّب ) آیه 37 سوره انفال و عقلای از مسئولین نظام هم زبان با مراجع عظام و در رأس آنها رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله) ،‌ حساب معترضین را از آشوب گران فتنه گر ، خاصّه فاجعه سازان و هتاکان روز عاشورای حسینی جدا دانستند . اگر چه سران جنبش سبز هنوز توقع به جای رهبری معظم انقلاب ، مراجع تقلید و آحاد ملت ایران مبنی بر اعلام محکومیت فتنه روز عاشورا و اعلام برائت از اعمال آنان را بر آورده نکرده اند و از این بابت جداً مستحق ملامت هستند و اگر چنین نکنند مستحق برائت ، اما بدنه انقلابی تمام احزاب و جریانهای سیاسی داخل نظام اعم از اصول گرا و اصلاح طلبان معتدل ، در راهپیمایی عاشورائیان امسال همسویی شان با کلیّت نظام اسلامی و اصل ولایت فقیه و رهبری معظم انقلاب را نشان دادند . اینک فرصت خوبی است تا تمام علاقه مندان به اسلام و نظام اسلامی عزمشان را در ایجاد وحدت و همدلی میان تمام افراد و جریانهای داخل نظام جزم کنند .

یکی از مسائل مهمی که اهتمام به آن می تواند ضمن شکستن شاخ فتنه و بستن دهان های یاوه گو ، بسیاری از سؤالها را پاسخ گوید و توطئه های تفرقه افکنان را نقش بر آب کرده ، اعتماد به نیروهای امنیتی و سیستم قضائی کشور را بیش از گذشته به ارمغان آورد ، روشن شدن تکلیف مقصرین ، ضاربین ، قاتلین ، مقتولین و مصدومین حوادث این چند ماهه است .

روشن شدن ماجرای حمله لباس شخصی ها به خوابگاه دانشجویی ، ضرب و شتم معترضین و رسیدگی دقیق به پرونده کشته شدگان این ایام از همین زمره است . متاسفانه علی رغم خواسته مقام معظم رهبری (دام ظله) سکوت طولانی مدت مسئولین انتظامی و قضایی کشور در این موارد ، نه تنها کمکی به حل شبهات پیرامون آن نکرده است بلکه موجب دامن زدن به گمانه زنی های متفاوتی از سوی گروه های مختلف در دو سوی نزاع شده و از همه بدتر آنکه این سکوت طولانی موجب سوء استفاده رسانه های بیگانه و عده ای اغفال شده سیستم پروپاگاندای خبری آنها در داخل ، بر علیه جمهوری اسلامی شده است .

آنچه در این جا ، محل طرح است دو مسئله است . اول این که بسیاری از مصدومین این حوادث به شکلی ظالمانه و غیر شرعی مورد صدمه قرار گرفته اند . رفتاری خارج از چهار چوبه های شرعی و قانونی که علاوه بر آنکه اندک دانشی نسبت به اصول اسلامی و شرعی به ناروا بودن آنها گواهی می دهد ، مورد نهی صریح رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفتند به نحوی که منجر به تعطیلی بازداشتگاه کهریزک به دستور ایشان شد . کشته شدگان این حوادث نیز از این مقوله خارج نیستند .

جائی که پرونده خانم مروه شربینی معروف به شهیده حجاب در کمتر از 2 ماه مورد بررسی قرار می گیرد و قاتل مشخص و محکوم می شود ، نا معلوم بودن تکلیف آمران خود سر ضرب و شتم های کهریزک و مقتولان آن ، لباس شخصی های افراطی که همواره از سوی مسئولین انتظامی متهم به دخالت در کار نیروی پلیس هستند و با اقدام به حمله به کوی دانشگاه موجب خون شدن قلب ملّت و رهبر معظم انقلاب (دام ظله) شدند ، قاتلینی که در لباس مقدس بسیج اقدام به قتل معترضین کرده اند و مسئولین نیروی مقاومت ، آنها را نفوذی خواندند و برخی موارد دیگر از این دست ، بعد از گذشت 6 ماه از آنها جای تأسف دارد . آیا به راستی چنین رفتارهای مسامحه کارانه ای از سوی مسئولین مربوطه رواست ؟ آیا وعده های مکرر به رسیدگی پرونده های مذکور بدون این که هیچ نشانه ی عملی و آشکاری از عمل به آن وعده ها مشاهده بشود در تحقق قانون و دستور رهبری معظم انقلاب (دام ظله) کافی است ؟

در مورد قتل هایی که روز عاشورا به وقوع پیوست نیز ماجرا به همین ترتیب است . اکنون که با تلاشهای نیروی انتظامی ، حادثه قتل خواهر زاده آقای موسوی که به اعلام رسمی آن نیرو در خارج از منطقه اغتشاش و از نوع ترور تشخیص داده شده و مراحل تحقیق در دست طی شدن است ، جا دارد تا با جدیّت و سرعت بیشتر و صداقت کامل تری موضوع تحت بررسی قرار گرفته و نتایج آن به سمع ملّت برسد تا مکر مکاران به خودشان باز گردد .

در مورد کشته شدگان سانحه رانندگی نیز ، یا خودرو ها متعلق به پلیس بوده یا نبوده ؛ اگر نبوده تکلیفش روشن شود و اگر بوده نیز حقیقت امر کشف و عنوان شود . به هر حال باید مسئله به روشنی توسط مسئولین مورد بررسی قرار گیرد و عامل یا عاملین آنها بدون هیچ مراعات و مصلحت اندیشی معرفی شده و به دست قانون سپرده شوند و مردم نیز در جریان امر قرار گیرند.

مسئله دوم این است که طبق آموزه های اسلامی یکی از بزرگترین گناهان قتل نفس محترمه ( یعنی کسی که شرع دستور به قتل او نداده باشد ) است ... أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً ... آیه32 سوره مائده یعنی  هر کس یک انسان را بکشد بدون اینکه او کسى را کشته باشد و یا فسادى در زمین کرده باشد مثل این است که همه مردم را کشته .  حال سؤال این است که آیا همه کشته شدگان یا مصدومان این حوادث مستحق چنان کیفری بوده اند یا نه ؟ اگر برخی را مستحق چنان رفتاری بدانیم تکلیف برخ دیگر چیست ؟ مگر بر اساس آموزه های اسلامی می شود کسی را بدون حکم قاضی صالح ، کشت ، حدّ زد یا تعزیر کرد ؟ ولو به یک ضربت سیلی !

نمی گویم نباید با عوامل اغتشاش برخورد کرد چرا که این حرف اساساً نزدنی است . مگر می شود جرم آسیب زنندگان به اموال عمومی ، از بین برندگان امنیت مردم ، توهین کنندگان به نظام اسلامی و ولایت فقیه را نا دیده گرفت؟ یا در برابر آنان که با هر گونه سلاحی به دیگران هجوم می کند ، دست بسته نشست ؟  حرف من آن است که هر یک از این جرائم ، حکم مربوط به خودش را دارد و تا جرم و کیفر مناسب آن در دادگاه صالحه اثبات و اعلام نشود شرعاً نمی توان اقدامی از سنخ اعمال انجام شده مرتکب شد . بر این اساس مرتکبین چنین رفتارهایی با هر انگیزه که بوده باشد ، ظالم هستند و باید شناسایی شده و به دست قانون سپرده شوند . تکرار می کنم که سخنم در مورد کسانی است که تنها جرمشان اعتراض بود نه تخریب اموال عمومی و نه حمله با سلاح سرد و نه ... .

به باور من تمام تحریک کنندگان این جماعت ، خواه ضاربین و خواه مضروبین که به هر صورت زمینه آشوبها را بر خلاف حکم عقل و تصریح قانون آفریدند و نیز آنان که خارج از چهار چوب قانونی با معترضان و نه آشوبگران و اغتشاش آفرینان ، برخورد کردند در این ظلم به یک اندازه شریک اند .

فکر می کنم همانطور که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله) در برخی از سخنانشان و در دیدار با برخی از خانواده های آسیب دیدگان بر پیگیری جدّی این موارد و جبران صدمه آسیب دیدگان تأکید کرده اند ،‌ اینک نوبت نیروهای انتظامی است تا مسببین را حتی اگر از نامداران آن نیرو باشند و خودسر به چنین فجایعی دست زده باشند بدون هیچ اغماضی به قوه قضائیه تحویل دهند ، و قوه قضائیه نیز همانطور که در ماجرای به دادگاه کشیدن اغتشاشگران جدیّت ، سرعت و قاطعیّت به خرج داد در این موارد نیز همان گونه عمل کند تا نشان دهد در احقاق حق ، جز به عدالت رفتار نمی کند و با چنین عملی شاخ فتنه را شکسته و زمینه بازگشت آرامش و وحدت ملّی را که دستور صریح رهبری معظم انقلاب (دام ظله) است تحقق بخشد .

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ . ن . 1 = حضرت علامه آیت الله جوادی آملی (دام ظله) : صف معترضان از هتاکان جداست .  

پ . ن . 2 = بیانیه شماره 17 آقای موسوی به نظر من مجموعه ای آمیخته از راستی و ناراستی بود . ادعای ایشان نسبت به جماعت خدا جوی و عزاداران حسینی که با ندای یا حسین به عزاداری پرداخته بودند ! ولی  مورد حرکتهای افراطی قرار گرفتند بنا به شواهد عینی و غیر عینی خلاف واقع است و برخی فرازهای آن هم به نظر از قائده واقعیت بیرون رفته و محصول اطلاعات غلطی است که به ایشان داده می شود . در عین حال برخی گفته ها و نقدهای ایشان و نیز اظهار برائت از هتاکی هتاکان و عقب نشینی از موضع لجاجت آمیزشان در قبال دولت و نظام در خور توجه است . فکر می کنم دلسوزان نظام لازم است با نگاهی وحدت گرا به این بیانیه نگریسته و ضمن نقد ناراستی هایش ، راستی هایش را نیز به رسمیت بشناسند و از همین کمترین روزنه در جهت تأمین نظر رهبر معظم انقلاب (دام ظله) مبنی بر جذب حد اکثری و دفع حد اقلی بهره ببرند . هرچند می دانم دوباره غضنفرها کاری خواهند کرد که دروازه خودی مورد تهدید قرار گیرد . 

پ . ن .  = در پی اعلام اعجاب آور نفی صلاحیت مرجعیت آیت الله صانعی توسط جامعه مدرسین از حضرت استاد علامه آیت الله جوادی آملی (دام ظله) درباره نظر ایشان در آن خصوص سؤال شد که ایشان فرمودند : «اینجانب سالیان متمادی است که در جامعه مدرسین حضورنداشته و ندارم.»