راهزن های معرفت مهدوی را می توان به دو دسته تقسیم کرد . یکی باورهایی که در اصل، نقش انحرافی ندارند اما به دلیل افراط در پرداختن به آن تبدیل به اندیشه ای راهزن می شوند ؛ و دیگری اموری که در اصل نیز بیهوده اند و موجب انحراف اذهان جستجو گر از مسائل اساسی مهدویت می شوند همانند آنچه در پست اول به آن اشاره کردم .
برخی از شایع ترین این امور که از گروه اول محسوب می شوند عبارتند از :
1- پرداختن بیش از اندازه به علائم ظهور :
در اسناد منقول و روایات شیعه دو دسته علامت برای ظهور امام عصر (عج) نقل گردیده است . این روایات برخی نشانه ها را علامتهای حتمی و برخی را نشانه های غیر حتمی دانسته اند . نشانه های حتمی ظهور ده نشانه اند که خروج دجال، قیام سفیانی ، صیحه آسمانی و ... از آن جمله اند [1]. اما سایر علائم ،نشانه های غیر حتمی اند یعنی نشانه هایی که یا اساسا امکان دارد به وقوع نپیوندد و یا اگر هم به وقوع بپیوندند دلیلی برای نزدیک شدن یا نزدیک نشدن ظهور آن حضرت به شمار نمی آیند . برخی از آن روایات در حقیقت شرح شرایطی است که ممکن است در جامعه جهانی عصر غیبت وجود داشته باشد و برخی دیگر مستقیما به نشانه هایی غیر حتمی اشاره دارند.
متأسفانه در روزگار ما به این روایات ( که در جریان مهدویت نقش حاشیه ای دارند) چنان پرداخته می شود که گویا معنی انتظار موعود ،چیزی جز انتظار وقوع علامات ظهور نیست . این افراطی گری ( که البته با جاذبه عوام پسندی هم همراه است ) موجب شده تا برخی به جای اندیشیدن در فلسفه اساسی انتظار و مسئولیت های انسان منتظر ، نقد عمر و سرمایه ذهن خویش را خرج کنکاش و جستجوی تحقق علائم ظهور کنند و از آنجا که علائم حتمی اتفاق نیفتاده ، یا با خرافه پردازی وقوع علائم حتمی را قریب الوقوع معرفی کنند یا به چند و چون نشانه های غیر حتمی بپردازند. همین انحراف زمینه را برای اشاعه سخنان بی اساس و شایعه های بی خاصیتی که در این زمینه ساخته می شود فراهم کرده است . حرفهای بی اساسی که یا به بزرگان و علما منتسب می کنند و یا با بزرگ نمایی و تحریف فرمایشات آنان، موضوع را به گونه ای دیگر جلوه می دهند. شنیده هایی از این دست که : فلان عالم فرموده اند : من در سر نماز دیدم که قاتل امام عصر به دنیا آمد ؛ یا فلان عالم در سفری به مصر سفیانی را ملاقات کرده است و او به آن عالم گفته که به زودی خروج خواهم کرد ، حضرت آیت الله ... فرموده آنقدر ظهور نزدیک است که باید وعده دیدار امام زمان را به پیر مرد ها هم بدهید و ... .
2- زمان ظهور امام منتظر (ع) :
مشاهده فرمودید که در روایات اهل بیت (ع) به نشانه های ظهور اشاره شده است اما هیچ زمانی برای ظهور آن حضرت معین نگردیده است . امروزه مشاهده می کنیم که متأسفانه برخی تلاش می کنند تا به نوعی ولو به صورتی مبهم این توهم را در جامعه دامن بزنند که زمان ظهور نزدیک است . البته نزدیک شدن زمان ظهور آخرین حجت الهی آرزوی هر مؤمن مشتاقی است اما بدان معنی نیست که با ایجاد چنین توهمی در میان مسلمانان مشتاق امام عصر (ع)،امیدی واهی بیافرینیم که عدم تحقق آن در زمان نزدیک موجب دلسردی یا شک و تردید گردد. تعیین وقت برای ظهور ( گر چه به شکلی مبهم ) امری است که در لسان اهل بیت (ع) سابقه ندارد و آنان نیز خود از چنین امری اجتناب می ورزیدند [2] و آنان را که چنین امید بی اساسی را در میان مردم رواج می دهند دروغگو معرفی نموده اند . آنچه در جریان مهدویت از اهمیت برخوردار است زمان ظهور نیست بلکه شناخت حقیقت امامت و پایبندی به لوازم آن و تلاش علمی و عملی در راستای تحقق اهداف ظهور است شاهد من بر این ادعا روایتی است که از امام باقر ( ع) نقل گردیده و چنین کسی را فردی معرفی میکند که غیبت امامش برای او پایان یافته و مرگش در خیمه امام زمانش اتفاق می افتد.
عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ ... مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ یَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ [3]
فضیل بن یسار می گوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود : ... هر کس در حالی بمیرد که امام خویش را میشناسد جلو افتادن یا عقب افتادن ظهور امام عصر (ع) برای او زیانی نخواهد داشت چنین کسی مانند آن کس است که با قائم (ع) و در خیمه اوست .
روزی شنیدم که شخصی می گفت : والله صدای پای ظهور آن حضرت شنیده میشود . جای تعجب بسیار بود چرا که ایجاد امیدهائی این چنین خصوصا از سوی کسانی که در میان مردم مقبولیتی نیز یافته اند مشکل مضاعفی است.
جالب اینجاست که وظیفه اصلی منتظران نه تعیین وقت ظهور و نه تعجیل کردن در آن بلکه پرداختن به مسئولیتهای اساسی منتظران [4] و تسلیم شدن به زمانی است که خداوند متعال برای ظهور آن حضرت مشخص فرموده اند و این سخن با دعا برای تعجیل در ظهور آن حضرت بی آنکه برایش زمانی ولو مبهم در نظر بگیریم منافات ندارد.[5]
3- دیدار با امام زمان (ع) :
دیدن جمال وجه اللهی مهدی موجود موعود (ع) گر چه فضیلتی بزرگ و فوزی عظیم است اما با کمال تأسف به دلیل برخی افراطی گری ها بدل به هدفی نهایی و اساسی گردیده است . بازار آشفته ادعای دیدار امام عصر (ع) در زمان ما خود گواه صادقی بر این مدعاست.
( بر فرض صحت برخی از این ماجراها، اثبات اینکه شخص بزرگی که دیده شده همان حجت آخرین الهی باشد امری دشوار است چرا که اولا دیدار آن ولی مطلق جز برای چشمانی که طهارت را از درون و بیرون تحصیل کرده اند مقدور نیست و در ثانی آن حضرت کسانی را دارد که به امر او گره از کار انسانها می گشایند اما چون برای ما مجهول اند تصور می کنیم آنان امام عصر اند آنچه از مرحوم شیخ جعفر مجتهدی نقل گردیده نمونه ای از همین مقوله است )
آرزوی دیدار امام عصر چیزیست و غرق شدن در این آرزو چیزی دیگر . قطعا هیچ مسلمان آگاهی ادعا نمی کند که وجود مبارک امام عصر (ع) از وجود نازنین پیامبر گرامی خدا برتر و نظاره جمال دلارای امام عصر (ع) اثر بخش تر از نظاره چهره بی مثال خاتم الانبیاء (ص) است .
بسا کسانی که در عصر نبی مکرم مان می زیستند بلکه شبانه روزشان را با ایشان به سر می بردند و چهره مشعشع آن جناب هماره در برابر چشمانشان بود اما نه از این نگاه طرفی بستند و نه بهره ای جز زیاد شدن نفاق و لجاج عایدشان شد . اگر کسی خویش را لایق دریافت انوار ملکوتی نبوت و امامت ساخت گر چه همچون اویس قرنی در عمر خویش به دیدار آنان نیز موفق نگردد مورد توجه آن بزرگواران خواهد بود اما آنان که وجود خویش را قابل دریافت انوار هدایت الهی نکرده اند حتی اگر به دیدار آن بزرگواران هم مشرف شوند ( لا یزیدهم الا خساراً ) .
به یادم آمد که استاد فرزانه ، مفسر کبیر قرآن و عارف حکیم حضرت آیة الله جوادی آملی ( دام ظله ) می فرمود : بیش از آنکه بخواهیم شاهد جمال امام عصرمان باشیم بکوشیم که مشهود حضرتش گردیم . آن هم نه نگاه عام آن حضرت چرا که همه موجودات عوالم ملک و ملکوت هر چه که هستند و هر گونه که باشند از فیض آن نظر سرمست می گردند بلکه طالب نگاه خاصی باشیم که تجلی همان نظره رحیمیه[6] خدای سبحان است . یقینا کسی که به افتخار چنین نگاهی می رسد و از چنین جامی مست فیض می گردد قابلیت می یابد تا اگر به زیارت جمال وجه الهی امام عصر (ع) نیز بار یافت از فیض نگاه او بهره برده و چونان تلقی آیات قرآنی، از نگاه او توشه رحمت و شفا برگیرد.[7]
[1] عن أمیر المؤمنین (ع) قال: قال رسول الله (ص) عشر قبل الساعة لا بد منها السفیانی و الدجال و الدخان و الدابة و خروج القائم و طلوع الشمس من مغربها و نزول عیسى ع و خسف بالمشرق و خسف بجزیرة العرب و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس إلى المحشر . الغیبة شیخ طوسی ، ص436
[2] عن أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْقَائِمِ (ع) فَقَالَ: کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا نُوَقِّتُ .
کافی،ج 1،ص 368
[3] کافی،ج1 ،ص371
[5] الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ مِهْزَمٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنْ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِی نَنْتَظِرُ مَتَى هُوَ فَقَالَ یَا مِهْزَمُ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ هَلَکَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ. کافی،ج1 ،ص368
[6] و انظر إلینا نظرة رحیمة نستکمل بها الکرامة عندک . إقبالالأعمال ،ص299
[7] وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً . سوره مبارکه اسراء، آیه 82